ريشههاي بياحترامي مسوولان به روزنامهنگاران
درگيري دونالد ترامپ رييسجمهور سابق امريكا با شبكه سيانان و رفتار تند او با خبرنگار آن يك مثال روشن است. رفتار توهينآميز برخي ورزشكاران مشهور در خارج ايران با خبرنگاران هم بارها گزارش شده است كه يك مثال از آن مربوط به كريستيانو رونالدو است كه به عوض پاسخ به سوال خبرنگار، ميكروفن او را به آب انداخت. بنابراين قاطعانه نميتوان گفت كه ايرانيها مردماني كمظرفيت هستند كه تحمل نقد و انتقاد ندارند، زيرا همانطوركه اشاره شد اين مساله زشت در بسياري از جوامع پيش آمده است.
اما اينكه چرا در يك جامعه و حكومت مذهبي به فاصله چهار سال، توهين و تهديد خبرنگار از سوي يك نماينده دولت براي بار دوم تكرار ميشود، جاي سوال دارد. پاسخ اين پرسش تا حدودي روشن است: تخلف مسوولان. اگر مسوول دولتي در هر سمت و جايگاهي، از فرماندار تا وزير، تخلف نكرده باشد چه دليلي دارد از پرسش خبرنگار حتي اگر جسورانه باشد، آشفته شود؟ اصولا اين دست از مسوولان با چه معيارهايي از فيلترهاي گزينش عبور كردهاند و صلاحيت آنها تاييد شده است تا امروز به پشتوانه سهلانگاري در تشخيص صلاحيت به خود اجازه توهين به خبرنگاري را بدهند كه سوال را نه براي خود بلكه براي باز كردن گرهاي از مشكلات مردم پرسيده بود؟
در حقيقت، پرونده توهين مسوولان به رسانهها نبايد با يك عزل بسته شود، بلكه جنبههاي مختلف اين جرم بايد در مفاد الگو و شيوهنامه شرايط احراز صلاحيت مسوولان گنجانده شود. جالب است كه برخي دوستان ميگفتند (فرماندار معزول) در جاي ديگر پست ميگيرد! يعني اين موضوع زشت كه سابقهمند هم هست، به اعتماد مردم به نظام خدشه ميزند، زيرا در تصور مردم اين طور جا افتاده است كه در نظام مدعي اخلاق اسلامي، مسوول بداخلاق و متخلف ضرر نميكند.
علاوه بر طرح اين فرضيه كه رابطه معناداري بين بياحترامي مسوولان به خبرنگاران و تخلف مسوولان وجود دارد، رفتار بد آنها با خبرنگار يا روزنامهنگار در ملأ عام، از نشانههاي بي تدبيري برخي مسوولان است كه هرچند وقت يك بار تكرار ميشود و اگر ادامه پيدا كند بهترين بهانه براي مطالبات عمومي است كه در شأن نظام ديني نيست، پس اگر در تاييد صلاحيت مسوولان سختگيري شود، افراد متخلف به مناصب دولتي نميرسند.