زخمي بر پيشاني سرشت‌هاي چشم نواز

طبيعت چشم‌نواز دشت و مناظر كوهستان‌هاي دلنشين پس‌زمينه‌اي مي‌شود تا رنگ تضاد گونه در ساختار فرمال فيلم بيشتر نمايان شود. تو گويي چشم راوي طبيعتي دلكش از درون دوربين جين كمپيون سلسله كشمكش‌هايي را در سال 1925 ميلادي مي‌پايد كه تار و پودش كشمكش‌هايي اجتماعي است درست احتمال آغاز بحران پس از بحراني ديگر! اولين ديالوگ يكي از شخصيت‌ها را به ياد بياوريم كه در آن از مرگ پدر و تنها ماندن مادرش مي‌گويد و اينكه دلسوزانه بار سنگين خدمت به مادر را بر دوش مي‌كشد. در ادامه نخستين تصوير از «فيل‌« را مي‌بينيم كه از درون دكوپاژي بسيارهنرمندانه بيرون مي‌آيد. در اينجا است كه تنش‌ها به گونه‌اي ديگر هم رخ مي‌دهند به‌طوري كه نقش برادر فيل يعني جورج اندكي به محاق مي‌رود زيرا درون كشمكش اين‌بار سه شخصيت فيل، همسر برادرش جورج (رز) و پسر رُز يعني پيتر بيشترين نقش را خواهند داشت. بيشترسكانس‌ها رويارويي ميان شخصيت‌ها همگام و متناسب با ريتم آهسته فيلم است و از اين‌رو پيرنگ مملو از صحنه‌هايي با خشونت‌هاي عاطفي تدريجي و نابودگرِ به ظاهر نرم از درون شده است؛ نمونه بارزش پيتر با آن همه تحقير و توهيني كه از طرف مردهاي اطراف با آن روبه‌رو مي‌شود. البته اين خشونت عاطفي كه موجب برانگيخته شدن حس ترحم براي شخصيت پيتر مي‌شود در ميانه روايت مسيرش را به جهتي دگرگون مي‌سازد كه نتيجه‌اش غافلگيري آهسته است و نوعي «وارونگي» احتمالي را يعني تغيير مسيري را براي پيترمهيا مي‌سازد كه همان تلاش مداوم فيل براي مقاوم شدن و توانا ساختن پيتر است. در يكي از اين سكانس‌ها از يادگيري درس روزگاري سخن مي‌گويند كه تا حدودي ناشي از شرايط حاكم بر جغرافيايي است كه معمولا گاوچران‌ها در آن به‌سر مي‌برند؛ درست زماني‌كه فيل كنار پيتر نشسته است و او را به آن فرا مي‌خواند: برانكو هنري به من مي‌گفت كه يه مرد با تحمل در برابر مشكلات پيشرو ساخته مي‌شه! پيتر نيز گفته‌اي مشابه با اين گفته را به طرزعجيبي به ياد مي‌آورد؛ اينجا است كه تماشاگر منتظر دگرگوني و رخدادهاي بعدي خواهد شد كه شايد توسط شخصيت پيتر به پيش مي‌روند. هيجان‌انگيز آنجا است روايت خانم جين كمپيون سيري در گذشته دارد و سيماي گذشته روشن همزمان تيره (غم‌انگيزهمزاد با نوستالژيك) اين‌بار نه از لابه‌لاي فلاش‌بك‌ها بلكه از ديالوگ‌ها گذشته آشكار مي‌شود. چنين است كه حضور بدون فيزيك «برانكو هنري » و شبح او بر روح و زندگي بر شخصيت فيل در مسيرپيشروي روايت و در عين حال سرگذشت سياه پيشين خانواده پيتر يعني پدر و مادرش رو مي‌شود. چنين بود پدري كه خود را‌ دار زد (تيره) و رفتارهاي مادر كه قبلا سالم‌تر (روشن) بوده است ولي مدتي درگير مستي افراطي مي‌شود را به ياد پيتر مي‌‌اندازد. در چنين زمينه‌اي است كه فيل در تلاش است تا او را عليه مادرش بشوراند امكان دارد زاينده تنش‌ها و غافلگيري‌ها و تعليق‌ها فراهم شود اما اصلا هم نمي‌دانيم ماجرا به كجا كشيده مي‌شوند زيرا با مرگ فيل جهت نامعلومي به خود مي‌گيرد و پايان براي هميشه با مرگش بسته مي‌شود.