مروري بر پيامدهاي
حمله روسيه به اوكراين
مصطفي اعلايي
تا همين جاي كار چه ولاديمير پوتين، رييسجمهور روسيه در عمليات ويژه خود به اهداف تعيين شده دست پيدا كند يا نكند، حمله نظامي روسيه به اوكراين اثرات وضعي خود را در منطقه و نظم بينالملل گذاشته است. البته اگر همين لشكركشي توسط غرب انجام ميگرفت و امريكا و ناتو همانند عراق و افغانستان و ليبي در جاي ديگري اقدام نظامي ميكردند، به علت تفوق نظم امريكايي بر جهان، تاثيرات جانبي بسيار كمتري از خود برجاي ميگذاشت. اما حمله نظامي روسيه به تماميت ارضي كشور همسايه به ويژه با عدم دخالت نظامي ناتو و غرب حتما تاثيرات جانبي بلندمدت خواهد داشت:
۱- يكبار ديگر اصالت نظاميگري و اهميت راهبردي بازدارندگي دفاعي از جنس تحولات دهههاي قبل از جنگ جهاني دوم و در نتيجه گرايش بيشتر به مسابقه تسليحاتي در مناطق و جهان شديدا تقويت خواهد شد. متعاقب اين تحول، تشديد فروش و داد و ستد تسليحات و تجهيزات نظامي بهگونهاي كه حتي بودجههاي اقتصادي را تحت تاثير بودجههاي نظامي قرار دهد و تاثير متعاقب خود را بر كيفيت و كميت روابط اقتصادي شركا بگذارد، شكل خواهد گرفت.
۲- تقويت و تحكيم و تفوق نظريه رئاليسم بر نظريه ليبراليسم در روابط بينالملل و پيامدهاي آن بر روابط بينالملل. در چنين وضعيتي بيشك احساس ناامني در محيط هرج و مرج بينالمللي تقويت خواهد شد كه تاثيرات زيانباري را بر توسعه جهاني به ويژه كشورهاي در حال توسعه خواهد گذاشت.
۳- ايجاد و تشديد گونهاي از احساس ناامني در كشورهاي حوزه خليج فارس و تشديد هراس از اقدام نظامي احتمالي ايران در وضعيتهاي غير قابل پيشبيني در آينده به ويژه در پرتو ادامه جنگ و مخاصمه در يمن توسط امارات و عربستان، قابل پيشبيني نبودن درجه دخالت نظامي غرب به طرفداري از آنان و در نتيجه بروز پيامدهاي مثبت و منفي ناشي از آن در روابط آنان با ايران.
۴- تضعيف اقتصادي روسيه، از جمله تضعيف شديد ارزش روبل و اثرگذاري تحريمهاي غرب بر وضعيت واردات روسيه از غرب، اختلال در فعاليت شركتهاي بزرگ اقتصادي روسيه و عمليات مالي آنان و سخت شدن كار براي شركتهاي غربي براي ادامه كار با روسيه، افت شاخصهاي اقتصادي روسيه را در پي خواهد داشت. ادامه اين وضعيت ميتواند به ايجاد فضاي مثبت براي ايران جهت افزايش منافع اقتصادي از اين ناحيه (البته به شرط درك موقعيت و آمادگي ساختار اقتصادي ايران براي افزايش منافع) بينجامد.
۴- تقويت بيش از پيش چين به عنوان نيروي دست نخورده و برنده بحران كنوني روسيه و غرب به لحاظ سياسي و اقتصادي كه همين امر در دورانهاي آتي ميتواند به تضعيف بيشتر غرب و برآمدن بيشتر چين در صحنههاي بينالمللي كمك كند كه اين تحول نهايتا به نفع ايران است.
۵- بنا به دلايل آشكار و واضح، اين مسلم است كه روسيه ميل ندارد برجام آنگونه كه ايران ميخواهد احيا و به سرانجام برسد، چراكه اگر برجام به سرانجام برسد، روسيه يكي از فضاها، ظرفيتها و عرصههاي سياسي و امنيتي خود را براي بدهبستان با غرب از دست خواهد داد. ضمنا ايرانِ برآمده از تحريمها و احياي برجام از جهات متعدد از جمله ورود ايران به بازار انرژي و بازيافت جايگاه خود در اوپك، ورود ايران به عرصه ديپلماسي منطقهاي و جهاني و باز شدن دست ايران براي بازيگري موثر در قفقاز و همچنين دلايل مثبت اقتصادي كه ميتواند به توازن قوا كمك كند، هرگز به نفع روسيه نخواهد بود. لذا روسيه قاعدتا در بحران اوكراين و تشديد فشارهاي بينالمللي سعي ميكند موضوع هستهاي و برجام را در وضعيت ليمبو و هالهاي از ابهام قرار دهد كه به نفع ايران نيست.
6-بحران اوكراين ميتواند ظرفيتها، فرصتها و اشتراكاتي را در حوزه منافع اقتصادي و سياسي بين ج.ا.ا و غرب به ويژه در حوزه انرژي ايجاد كند كه ج.ا.ا در صورت اعتقاد به موازنه مثبت و ضرورت ايجاد تعادل در منفعتهاي مختلف ميتواند از آن در چارچوب منافع ملي استفاده كند.