ادامه از صفحه اول
زنان و تشكل هاي غير دولتي
اين مهم بيان كننده دو امر جدي است نخست آنكه يكي از بسترهاي ارايه خدمات به زنان دچار اعتياد يا در معرض آن، از يك مركز حمايتي و توانمند ساز محروم شدند و دوم آنكه گروهي داوطلب و متخصص با تجاربي گرانقدر به دليل شرايط دشوار ادامه كار در شهر مجبور به ترك اين خدمات شدند.
ستاد سمنهاي شهرداري تهران كه سابقهاي ديرين در حمايت از تشكلهاي غير دولتي داشته دراين مهم واكنشي نشان نداد !
وزارت كشور كه اداره كلي را دراين خصوص فعال كرده در برابر اين مهم واكنشي نشان نداد !
سمنهاي همكار در ارتباط با اين موضوع سكوت كردند ! و..... و همه به دادن خبر اكتفا كردند !
به واقع چه اتفاقي افتاده كه يك سازمان غير دولتي كه با هر شرايطي در تلاش بود به زنان در معرض مشكل يا مشكل ديده خدمات ويژه ارايه كند و آنها را براي مواجهه با زندگي توانمند بسازد مجبور به تعطيلي شد!
تعطيلي خانه خورشيد نشان از چند نگراني دارد كه مسوولان و مردم و شهروندان و رسانهها بايد به آن به دقت توجه كننند:
- فرصتهاي مشاركت پذيري و مشاركت جويي براي هميشه به روي انسان ها گشوده است اما استفاده از آن و توان استفاده از آن معلوم نيست تاكي وجود داشته باشد.
- يكي از محورهاي پر كار و اثر گذار درزندگي اجتماعي زنان همكاري با سازمانهاي غير دولتي است. تشويق و ترغيب زنان به سوي اين نوع تشكلها ضمن اينكه مسووليت اجتماعي را در ميان آنان توسعه ميدهد فرصت بهرهگيري جامعه از توان آنها را بيشتر ميكند .زنان با استفاده از اين ظرفيت بستري متفاوت براي رشد و تعالي خود ا ز يك سو و خانواده از سوي ديگر در حساس بودن نسبت به مسائل و مشكلات جامعه و مردم جستوجو خواهند كرد.
- سازمانهاي غير دولتي بستري وسيع و در دسترس براي ارتقاي مشاركت اجتماعي در جامعه است. جايي كه افراد بدون در نظر گرفتن منافع انتفاعي و به دور از بوروكراسي دولتي و فارغ از دغدغههاي سياسي به صورت داوطلبانه از توان و تخصص خود در جهت بهبود آلام جامعه و درد مند بودن نسبت به مسائل اجتماع بهره ميگيرند ودر اين ميان زنان با توجه به شرايط خود و مسووليت خانوادگي و علايق اجتماعي از اين مهم ميتوانند بيشترين بهره را ببرند.
- سازمانهاي غير دولتي تصوير مسووليت پذيري اجتماعي و باور پذيري نقش مردم و جستوجوي ظرفيتهاي رها شده براي ارايه خدمات به رفع معضلاتي است كه در توان سازمانهاي غير دولتي نيست يا به دليل عميق بودن مسائل نيازمند دستهاي انساني است كه دغدغه مسووليت سازماني و وابستگي اداري ندارند.
- اين سازمانها كه در كشور ما طي دودهه گذشته از عمق بيشتري برخوردار شدند بايد به عنوان فرصت شهرها در نظر گرفته شوند كه هم ظرفيتسازي ميكنند هم ظرفيتپذيري دارند .پس در يك تعامل دوسويه قادرند بستري براي مشاركت توان بالقوه زنان توانمند شهر ايجاد كنند.
- زنان كه با توجه به زندگيهاي جديد فرصتهاي بيشتري نسبت به ديگران در ارايه خدمات انساندوستانه دارند ميتوانند سازمانهاي غير دولتي را به عنوان مقصدي براي رشد و تعالي جامعه بر گزينند و به اعضاي خانواده و فرزندان بياموزند كه ارايه خدمات انساندوستانه هميشه در برابر هزينههاي مالي نيست بلكه يك گام به سوي بهبود زندگي ديگران و جامعه بر داشتن يعني اصلاح چيزي كه جز با عزم جدي جامعه حاصل نميشود.
- دستگاهها و سازمانهاي مرتبط دراين خصوص لازم است در جهت ترغيب جامعه و به خصوص زنان براي مشاركت در اين سازمانها فرصتها را شناسايي كرده و بستر را بازسازي كنند.
بازي روسيه با برگ ايران
ايران تنها ميتواند از طريق روسيه و چين نيازهاي خود به خريد تسليحات را پوشش دهد. زماني كه روسيه تضامين لازم براي تجارت با ايران را داشته باشد، ايران نيز ميتواند از اين ظرفيتها به نفع خود بهرهبرداري كند. البته اگر امريكاييها تعهد لازم را ندهند، اين درخواست يكي از موانع مهم پيش روي عدم توافق خواهد بود، اما اگر روسها بتوانند اين تضامين را دريافت كنند، منفعتهايي براي ايران خواهد داشت.
4) برخي اظهارنظرها نيز حاكي است كه روسيه ممكن است براي خلاصي از مشكلاتي كه در اوكراين دچار آن شده است، از يك طرف در آتش مشكلات موجود در خاورميانه بدمد و از سوي ديگر زير ميز توافق احتمالي برجام بزند. به نظرم هر چند تاريخچه رفتارهاي روسيه، روشن نيست و اين كشور رفتارهاي نامناسبي در بزنگاهها داشته، اما در شرايط فعلي، برجام براي روسها نيز از اهميت ويژهاي برخوردار است. عدم دستيابي به توافق، يعني رويارويي با ايراني كه توان هستهاي فزايندهاي كسب كرده و اين براي روسيه قابل قبول نيست. روسها از منظر سياستهاي عدم اشاعه خواستار امضاي برجام هستند. اما از منظر مسائل منطقهاي نيز به نظر نميرسد، روسيه از چنان ظرفيتي برخوردار باشد كه بتواند، منطقه خاورميانه را دچار تنشهاي مستمر كند. بنابراين به نظرم احتمال دستيابي به توافق، بهرغم همه اين فراز و نشيبها، همچنان بالاست...