نگاهي به كتاب نشانه، ارتباط و ايموجي
خلأ نشانهشناسي در ايران
سهيل سماوي
چندي پيش اولين كتاب تاليفشده در ايران در مورد ايموجيها با عنوان «نشانه، ارتباط و ايموجي: درآمدي بر ارتباطات و نشانهشناسي» در ايران چاپ شده است.
در پنج بخش اين كتاب به مفاهيمي چون نشانه، نظامهاي نشانهاي، ارتباط، ارتباط غيركلامي و عواطف، نوشتار و نظامهاي نوشتاري و ايموجي پرداخته شده است. علاوه بر اين، كتاب را كه ورق بزنيد، موضوعات ديگري چون: انواع نسبتدهي نشانه به موضوع، نشانه و قدرت، پيام و ادراك، شبكه، ارتباط كامپيوتر- كامپيوتر، اينترنت، چهره انسان، تصوير نگاريهاي باستاني و مدرن، مانگاهاي ژاپني و ايموجيها را خواهيد يافت.
به گفته صادق هاشمي، نويسنده كتاب: «اين كتاب صرفا در مورد ايموجيها نيست، در اين كتاب، مفاهيمي كه برخي گمان كردهاند دانسته شدهاند دوباره بررسي، تحليل، بازتعريف و نوعشناسي شدهاند و خلأ اطلاعاتي -تحليلي موجود در متنهاي پيشين مرتبط با اين موضوعها در ۱۵۰ صفحه جبران شده است.»
او در مورد اينكه چه بخشهايي از اجتماع مخاطب اين كتاب هستند، ميگويد: «علاوه بر تمام جامعه دانشگاهي كشور چه در علوم انساني و هنر، چه در مهندسي و چه در پزشكي، متن كتاب به گونهاي تنظيم شده است كه هر كسي كه اندكي منطق، اندكي فيزيك و اندكي رياضي بداند، ميتواند از اطلاعات كتاب بهره ببرد و سعي شده است كه متن براساس الگوهاي اطلاع ساخت يابد و از نقطه شروع آنكه طرح روي جلد است تا آخر، اين الگو حفظ شود به اين معنا كه براي فهميدن هر بخش بايد بخش پيشيني آن دقيقا خوانده شود.»
او در ادامه ميافزايد: «خلأ نشانهشناسي در ايران، هم در فضاهايي كه در طول روز از آنها ميشود عبور كرد و هم در آكادمي، كاملا قابل لمس است. فقط كافي است در زندگي روزمره به معماري و شهرسازي، پوشاك، تبليغات، آموزش، سرگرمي و تكنولوژي در تهران نگاهي نشانهشناختي داشت تا نتايج و تفسير آنها متحيرتان كند، گاهي گمان ميكني كه در گذشته بيگانگان كه دستمايه جنون نمادين هموطنان شده است گم شدهاي. در آكادمي هم فقط كافي است به گفتمان جريان اصلي در علوم ارتباطات و زبانشناسي پرداخت تا فهميد چرا همچنان در تفسير سوسور، چامسكي و مك لوهان در جا ميزنند و معنيشناسي در بهترين حالت در حد كتاب دوجلدي جان لاينز ارايه ميشود.»
او در پاسخ به اينكه اصلا چرا نشانهشناسي و معنيشناسي مهم است ؟ ميگويد: «اهميت اين موضوع كمتر از موضوع اقتصاد، منابع آب، مخابرات، انرژي و حم لونقل در ايران نيست. كافي است به تعبيرهايي كه از متن قانون ميشود نگاهي بيندازيد، كافي است به متنهاي آموزشي نگاهي بيندازيد، يا نه شما را ارجاع ميدهم به ارتباطات كلامي كه در ايران در طول روز با استفاده از زبان فارسي اتفاق ميافتد، در برخي از اين موارد با مشكلات ارتباطي مواجه خواهيد بود كه ارتباط دو انسان را به سوي مجادله و درگيري ميكشاند. در برخي ديگر از موارد مجادلهاي رخ نميدهد بلكه درك اشتباه از موضوع صورت ميگيرد. در هر دو حالت، علت، عدم تطبيق معني مورد نظر فرستنده با معنياي است كه گيرنده از نشانهاي كه در ارتباط منتقل ميشود، است. حال بياييد از زبانشناسان كشور بپرسيد ميزان تكرار فرآيندهايي كه منجر به چندمعنايي واژگان فارسي ميشوند چه ميزان است؟ اصلا پاسخي دريافت ميكنيد؟»