• ۱۴۰۳ شنبه ۱۶ تير
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5177 -
  • ۱۴۰۱ دوشنبه ۱۵ فروردين

گفت‌وگو با تروي كوتسور بازيگر ناشنواي فيلم «كودا»

اسكار آغاز راه من است

حس كردم اولين رييس‌جمهور ناشنواي امريكا هستم

ترجمه:  رويا ديانت

اسكار 2022 هر چند هنوز با حادثه سيلي زدن ويل اسميت به كريس راك كمدين مرور مي‌شود، اما دستاوردهاي مهم ديگري هم داشت از جمله انتخاب فيلم مستقل و جمع‌وجور «كودا» درباره زندگي جامعه ناشنوايان به عنوان بهترين فيلم سال. ويل اسميت كه براي شوخي راك با همسرش برافروخته شد و در حضور جمع يك سيلي به صورت او نواخت، گرچه اسكار بهترين بازيگر مرد را برد  اما هنوز از اين ماجرا خلاص نشده و معلوم هم نيست اسكار چه توبيخي براي وي در نظر مي‌گيرد؛ هرچند خودش از اسكار كناره‌گيري كرده است. از سوي ديگر تروي كوتسور كه يك اسكار تاريخي برده و نخستين بازيگر مرد ناشنواي برنده اسكار شده، مي‌گويد: اين جايزه زندگي من و حرفه‌ام را نجات داد.  وي كه در مراسم اسكار عنوان بهترين بازيگر مرد نقش مكمل را از آن خود كرد، صبح روز بعد در حالي دراين مصاحبه شركت كرد كه در بدو امر شروع كرد به گريه كردن. پيش از او مارلي متلين همبازي‌اش در فيلم «كودا» در سال 1987 اولين بازيگري بود كه به عنوان يك بازيگر ناشنوا (زن) جايزه اسكار را براي فيلم «فرزندان يك خداي كوچك‌تر» دريافت كرده بود. كوتسور كه از طريق مترجم در اين مصاحبه شركت كرد، گفت: سال‌ها از مشكلات مالي خسته شده بودم. اكنون دريافت اين جوايز هم زندگي و هم حرفه و هم خانواده‌ام را نجات داده است. ريسك‌هاي زيادي كرده‌ام و بدون موفقيت اين فيلم نمي‌دانم بايد چطور جلو مي‌رفتم.  وي مي‌گويد اگر براي بازي در «كودا»  انتخاب نشده بود بايد در يك رستوران فست‌فود يا در يك سوپر كار  مي‌كرد. 

در نود و چهارمين دوره جوايز اسكار در آخرين لحظات رقابت اصلي بين دو فيلم «كودا» به كارگرداني سيان هدر و «قدرت سگ» ساخته جين كمپيون در جريان بود و در نهايت «كودا»  هم بهترين فيلم شد، هم جايزه بهترين بازيگر مرد مكمل را برد و هم جايزه بهترين فيلمنامه اقتباسي را. 
كوتسور پس از بردن بفتا، جايزه منتخب منتقدان و جايزه انجمن بازيگران، يكي از نامزدهاي جدي اسكار محسوب ‌شد. او در اين فيلم در نقش يك پدر ناشنوا بازي كرده كه دخترش روبي - كه يك كودا به معني فرزند شنواي والدين ناشنواست- براي تصميم گرفتن درباره اينكه به عشقش موسيقي بپردازد يا با حضور در كسب و كار ماهيگيري به خانواده كمك كند، مشكل دارد. موفقيت «كودا» با جشنواره ساندنس شروع شد و اپل اين فيلم را به مبلغ 25 ميليون دلار خريد و بزرگ‌ترين فروش در يك جشنواره را رقم زد. اما كوتسور مي‌گويد چشمش به هيچ بخشي از اين پول‌ها نيفتاده و به شوخي مي‌افزايد: هنوز منتظر چك هستم. 
با اين حال بازي در «كودا» زندگي او را بسيار تغيير داده و ديگر بازيگران فيلم همراه سيان هدر اخيرا از كاخ سفيد ديدار و در آنجا با جيل بايدن ملاقات كردند و بانوي اول به قدري جذب اين فيلم شده بود كه پيش از اينكه آنها به خود بيايند، ديدند در حضور بايدن رييس‌جمهوري امريكا هستند.  عكس‌العمل بايدن هم اين بود كه دست او را گرفت و روي صندلي نشاند و شروع كرد به ماساژ دادن شانه‌هايش! اين بازيگر مي‌گويد در يك لحظه احساس كردم او معاون رييس‌جمهوري است و من اولين رييس‌جمهور ناشنواي امريكا. بايدن گفت اين فيلم را دو بار تماشا كرده و اين اقرار براي بازيگري شهرستاني كه پسر رييس پليسي است كه به دليل تصادف يك راننده مست با او از گردن به پايين فلج شده، يك لحظه سورئال بود. كوتسور در سخنراني احساسي اسكارش هم به پدر مرحومش اشاره كرد.  در مورد آينده كوتسور هنوز پاسخ روشني وجود ندارد ‌و اين نگراني به قوت خود باقي است كه جايزه اسكار چندان تغييري در مشكلات وي ايجاد نكند. آيا هاليوود بازيگران ناشنوا را براي فيلم‌ها استخدام مي‌كند؟ و آيا داستان‌هاي جديدي براي روايت كردن وجود خواهد داشت؟ هدر هم همين ترس را دارد و مي‌گويد به همين دليل فيلم‌هايي مناسب وي خلق مي‌كند تا مطمئن شود او مي‌تواند به كارش ادامه دهد و شخصيت‌هاي ديگري براي بازي دارد. 
مصاحبه كوتسور با ورايتي در ادامه آمده است: 
  «كودا»  براي شما چگونه تجربه‌اي بود؟
رسيدن به اين نقطه براي من شگفت‌انگيز بود. فيلم ما را  افراد زيادي ديدند و تحت تاثير آن قرار گرفتند. من به آن افتخار مي‌كنم. برايم يك تجربه بسيار غني بود. 
  اولين روز فيلمبرداري را به ياد داريد؟
بله، همه اعضاي گروه خيلي عصبي بودند چون نمي‌دانستند چگونه با بازيگران ناشنوا كار كنند. من آن تنش را به ياد دارم. كمي ناجور بود. بعد ما سوار قايق شديم، شناور در درياي آزاد و آنها فكر كردند اين صحنه ممكن است نياز به بدلكار داشته باشد، زيرا براي ناشنوايان حضور در قايق مي‌تواند خطرناك باشد  اما ما مشكلي نداشتيم و حضور بدلكار منتفي شد.
  خانواده‌تان چه زماني متوجه شدند كه شما ناشنوا هستيد؟
من حدود 10 ماهه بودم و مادرم داشت خانه را تميز مي‌كرد و چند قابلمه و تابه از دستش زمين افتاد و من به صداي بلند آنها واكنشي نشان ندادم. مادرم مشكوك شد و باز هم سروصدا كرد و اين‌بار قابلمه‌ها را به هم كوبيد و ديد من متوجه او نمي‌شوم. وقتي دكتر به آنها گفت من ناشنوا هستم خانواده به هم ريخت و نمي‌دانستند چطور بايد با يك بچه ناشنوا رفتار كنند. حواس‌تان باشد كه اين به دهه 1960 برمي‌گردد و خانواده من بايد خيلي چيزها ياد مي‌گرفتند. 
در هر حال پدرم به من فهماند كه زبان اشاره زبان زيبايي است و آنها به من ياد دادند كه با دنياي شنوا تعامل داشته باشم و من هم به آنها ياد دادم كه ناشنوايان چه مي‌گويند. ما توانستيم اين تبادل فرهنگي را با دو زبان حفظ كنيم.
  يكي از تكان‌دهنده‌ترين بخش‌هاي سخنراني اسكار شما زماني بود كه درباره پدرتان حرف زديد و اينكه او فلج شده بود. مي‌شود درباره او بگوييد؟
پدرم قهرمان من بود. او زبان اشاره را ياد گرفت تا با من صحبت كند. من را براي گلف بازي، اسكي روي آب و كمپينگ برد. وقتي 17 سال داشتم يك راننده مست به او زد و ماشينش واژگون شد و خودش از ماشين پرت شد بيرون. او رييس پليس بود و نزديك به مرگ. در هر حال زنده ماند اما از گردن به پايين فلج شد اما ذهنش همچنان قوي بود و همان حس شوخ طبعي و شيوه صحبت كردنش را حفظ كرد. اما او ديگر نمي‌توانست با من حرف بزند و برقراري ارتباط با او كه روي ويلچر نشسته بود و نمي‌توانست دست‌هايش را تكان بدهد، سخت شد. اما باز هم تسليم نشد.
  زماني كه تصميم گرفتيد بازيگر شويد را به خاطر مي‌‌آوريد؟
بله، وقتي بچه بودم كارتون و مخصوصا «تام و جري» تماشا مي‌كردم؛ چون ديالوگ نداشت. روز بعد وقتي سوار سرويس مدرسه مي‌شدم تا به مدرسه ناشنوايان بروم از آنجا كه فاصله زياد بود و يك ساعت و نيم طول مي‌كشيد، براي بچه‌ها قسمتي را كه ديروز ديده بودم تعريف مي‌كردم، چون آن زمان خيلي از بچه‌ها در خانه تلويزيون نداشتند.هرگز واكنش بچه‌ها و خنده‌هاي‌شان را فراموش نمي‌كنم. حس خوبي به من مي‌داد و از همانجا چيزي در من كليد خورد و اين باعث شد به صحنه بازيگري و سينما بروم. من هميشه مي‌خواستم حس خوبي به مخاطبان بدهم.
  اسكار فقط يك شب است. برخي از جمله كارگردان شما، سيان هدر، نگرانند كه بعد از برنده شدن اين جوايز تغييري براي شما ايجاد نشود. آيا شما هم اين ترس  را داريد؟
نه، هيچ ترس و پشيماني ندارم. ما بايد مرزهاي داستان‌سرايي را گسترش دهيم. سيان روز اول فيلمبرداري نگران بود ومن همان موقع به او گفتم كه اين فيلم موفق خواهد شد. ببين چي شد... وقتي اسكارها را در دست داشتيم، سيان را ديدم و به او گفتم: تو عالي كار كردي. تو كارگردان فوق‌العاده‌اي هستي.
  براي كارهاي بعدي در هاليوود پيشنهادي به شما شده است؟
خب، چند فيلمنامه از نوع اكشن ماجراجويي و تاريخي وجود دارد. جامعه ناشنوايان از سابقه‌اي غني برخوردار است. ما تراژدي داشته‌ايم؛ موفقيت داشته‌ايم  اما هيچ كس از اين داستان‌ها خبر ندارد. من مي‌خواهم درهاي اين گنجينه داستان‌سرايي را به روي مردم باز كنم. 
منبع:  ورايتي

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون