لزوم تغيير نگرش در ارتش سرخ
پرسپوليس شبيه استقلال چند سال پيش شده
سامان سعادت
دو تساوي پياپي مقابل استقلال و هوادار احتمالا به اين معناست كه سرخها قيد قهرماني ليگ را زدهاند. اين حتي مستقل از نتايج حريف مستقيم آنها در راه رسيدن به قهرماني است.
پرسپوليس بعد از كسب ۵ عنوان قهرماني پياپي در ليگ، دو نايبقهرماني آسيا و چند جام حذفي و سوپرجام به سرنوشت تمام تيمهاي بزرگ دنيا دچار شده. فوتبال روز دنيا پر است از تيمهاي مطرحي كه چند سال بزرگي ميكنند و مقامهاي قهرماني متعددي به دست ميآورند، بعد از آن با يك افت مقطعي مواجه ميشوند و سپس برميخيزند و دوباره براي عناوين ميجنگند. آنچه اهميت دارد اين است كه باشگاه در دوران افت چه واكنشي نشان بدهد. هرچقدر مقامات باشگاه و كادر فني زودتر متوجه بشوند كه دوره تغييرات از راه رسيده، موفقيتها هم زودتر بازميگردند. رئال مادريد از آن دسته تيمهايي است كه مديرانش خيلي زود ميفهمند بايد دست به تغييرات بزنند؛ براي همين هميشه مدعياند. از آن طرف هرچقدر انجام تغييرات ديرتر يا بر اساس محاسبات اشتباه صورت بگيرد روند بازگشت به موفقيت با تاخير مواجه ميشود. مثال بارزش در اين سالها ميلان و منچستريونايتد بوده است.
بدون وارد شدن به اين گرداب كه آيا بازيكنان جديد حاصل انتخابهاي آزادانه كادرفني بوده يا تنها موجودي بازار، بايد گفت كه كيفيت فني بازيكنان جديد پرسپوليس متوسط است. در خريدهاي جديد پرسپوليس هيچ بازيكني كه بتواند اصطلاحا «كار را در بياورد» ديده نميشود. از آن طرف عملكرد برخي بازيكنان سابق تيم هم به متوسط كاهش پيدا كرده است. پرسپوليس زياد موقعيت خلق نميكند، زياد موقعيت ميدهد و نتايج هم كه چندان دلگرمكننده نيست.
همه اينها يعني زمان تغيير در پرسپوليس فرا رسيده است. نه تغييرات ظاهري مثل عوض كردن سرمربي و روي كار آوردن چند گزينه داخلي امتحان پس داده. نه خريد كور بازيكن يا كنار گذاشتن بيدليل چند ستاره سابق. پرسپوليس نياز دارد قبل از هر چيز نگرش خود را درباره برخي مسائل تغيير دهد.
سرخها اين روزها بسيار شبيه به استقلال چند سال قبل عمل ميكنند. مدام از رقم خوردن نتايج در بيرون از زمين حرف ميزنند. به تئوريهاي توطئه متوسل ميشوند و بابت هر مساله كوچك و بزرگي جنجال به راه مياندازند. همانطوركه عصبانيت يحيي گلمحمدي در دربي ۱۵ دقيقه مفيد را از تيمش گرفت و به استقلال كمك كرد با يك تساوي مطمئن سال را به پايان برساند، در بازي با هوادار هم بازيكنان رفتاري مشابه سرمربي تيم از خودشان بروز دادند. خيلي راحت بابت وقتكشيهاي بازيكنان حريف از كوره در رفتند و در نهايت با يك تساوي نااميدكننده از زمين خارج شدند. بعد از مسابقه هم مديرعامل تيم و ديگران از دستهاي پشت پرده گفتند. اين نگرش بايد اصلاح شود. بازيكنان، كادر فني و مديران پرسپوليس به خوبي ميدانند آنچه ميتوانست نتيجه بازي با هوادار را عوض كند، رد كردن يك توپ از خط دروازه حريف بود و اين كاملا به خودشان بستگي داشت.
مورد بعدي كه بايد در پرسپوليس اصلاح شود و به تنظيمات كارخانه برگردد همدلي تيم است؛ چيزي كه اين روزها كمتر ديده ميشود. در چند هفته گذشته هواداران عوض ديدن اركستر سمفونيك پرسپوليس شاهد تكنوازيهاي ناكوك بودند. اينكه عيسي آلكثير ديماه سال گذشته مصدوم ميشود و شخصا تصميم ميگيرد جراحي نكند و اين روزها فشار ميآورد كه به تركيب برگردد، اينكه حامد لك مقابل سرمربي ميايستد، اينكه مهدي عبدي تمركزش را بهطور كامل از دست داده و نمونههاي ديگر همه به اين معناست كه چيزي در اتمسفر باشگاه عوض شده.
پرسپوليس بايد از زير فشار خودساخته خارج شود. قرار نيست يك تيم فوتبال هر سال قهرمان شود كه اگر اينطور بود در اين ورزش سالها پيش تخته ميشد. پرسپوليس قهرمان ۵ دوره ليگ بوده، در اين فصل نايبقهرمان است و شانس خوبي براي قهرماني جام حذفي دارد. اگر پذيرفتن اين مساله كه زمان برخي تغييرات رسيده زودتر صورت بگيرد و نگرشهاي اشتباه تعديل شود، آن وقت يحيي گلمحمدي و شاگردانش ميتوانند دوباره شانس اول قهرماني باشند. اصرار روي رويههاي اشتباه اما چيزي جز به تاخير انداختن بازگشت به روند موفقيت در پي نخواهد داشت.