خاطرات سفر و حضر (181 )
اسماعيل كهرم
خانواده محور عشق و علاقه و مركز شكفتن تمام احساسات عاليه بشري است. هيچگونه احساسات انساني نيست كه در خارج از كاشانه خانواده شكل گرفته باشد. آنها كه در چنين محوري و چنين مخزن عشق و صفا و محبت پرورش يافتهاند، ميتوانند با شاهپر خيال تا ثريا پرواز كنند. عشق و محبتي كه يك كودك در زمان كودكي از خانواده دريافت ميكند او را تا آخر زندگي راهنمايي ميكند و مانند مشعلي راه او را روشن ميكند. من با داشتن يك خانواده مهربان، فرهيخته و انساندوست، شادترين كودكي را گذراندهام. يادآوري دوران كودكيام در زمانهاي شاق، بهترين راه يادآوري روزگاران شاد من بوده و من را شاد كرده است. خانواده من هم سهم خود را از ناكاميها داشته است. پدر، خواهر و برادرم را تقديم تقدير نموديم ولي: ما نداريم از رضاي حق گله/ عار نايد شير را از سلسله حقيقت آن است كه پيوند بين اعضاي خانواده در زماني به قدري محكم واستوار بوده كه اعضا را در غمگينترين لحظات، به همديگر پيوند زده و مانند چسب به يكديگر گره زده است. بنابراين اگر در زندگي موفقيتي بوده، اعضاي خانوادهام را در آن شريك ميدانم و ميدانم كه به كمك آنها بوده كه سرپا و شاد در حضورتان ايستادهام و تا زماني كه حمايت خانوادهام را دارم همچنان ميدانم كه سرپا و شاد خواهم بود. من قدر خانوادهام را تا روز آخر و لحظه آخر ميدانم و نيز ميدانم كه بدون حمايت آنان، در دنيا هيچ ندارم و هيچم، هيچ، هيچ!