چالشهاي آموزش موسيقي
پدرام پهلواننژاد
نخست ميپردازيم به مدرسههاي موسيقي و بهكارگيري آموزگاراني كه در اين مدارس تدريس ميكنند كه متاسفانه بسياري از اين مدرسان حتي در آموزش ابتداييترين دروس موسيقي دچار ضعف هستند، همچنين ورودي دانشآموزان رشته موسيقي نيز از مباحثي است كه ميبايست مد نظر قرار گيرد. گاهي اوقات اتفاق ميافتد كه به واسطه اينكه پدر يا مادر دانشآموز در رشته موسيقي فعاليت دارد وي وارد مدرسه ميشود و در دوران تحصيل شاگرد سفارشي نيز محسوب ميگردد يا آزمونهاي ورودي اين مدارس بسيار سطحي برگزار ميشوند، تنها از اين منظر كه منبع درآمدي باشند براي مدرسه موسيقي. در واقع سطح آموزشي هنرستان موسيقي اگر از كيفيت و تعريف علمي به دور باشد فارغالتحصيلان اين رشته نيز با بنيه علمي بسيار ضعيف به پايان تحصيلات خود خواهند رسيد و اين ميشود كه ما متاسفانه اركستر كودكان و نوجوانان چندان حرفهاي در كشورمان نداريم و بازخورد اين نگرش ورودي فارغالتحصيلان اين مدارس به دانشكدههاي موسيقي خواهد بود كه متاسفانه اين روند آموزشي در دانشگاه نيز وجود دارد و پس از پايان دوره تحصيلات دانشگاهي يا شخص تغيير رشته خواهد داد يا وارد اركسترهايي خواهد شد كه متاسفانه از سطح كيفي چنداني برخوردار نيستند و با استانداردهاي روز دنيا چه در برنامه اجرايي چه در بحث توانايي اجرايي فاصله بسياري خواهند داشت.
در واقع همانطوركه ملاحظه ميفرماييد بحث آموزشي كاملا به صورت لايهاي و نسل به نسل اگر از بنيه و ريشه داراي برنامهريزي و تعريف صحيح آموزشي نباشد برآيند آن به اين صورت خواهد بود كه متاسفانه در كشورمان به جاي اينكه در هر شهر گروه كر حرفهاي و همچنين اركستر متعلق به آن شهر را داشته باشيم، موزيسينهاي خوب از شهرهاي كوچك مجبور به مهاجرت به تهران خواهند بود؛ چه به خاطر بحث اجرايي و چه به خاطر بحث معيشتي و اينگونه ميشود كه فاصله بسيار زيادي حتي با كشورهاي همسايهمان همچون روسيه، تركيه، ارمنستان و... از لحاظ پرورش موزيسينهاي حرفهاي داريم.
در صورتي كه در كشورهاي تراز اول دنيا به خاطر حمايت دولتي و پيشينه و ديدگاه علمي به بحث آموزش و اجرا، در هر شهر بزرگي چند اركستر حرفهاي وجود دارد كه در هفته اجراهايي متعدد روي صحنه ميبرند و سالانه رپرتوارهاي متعدد اجرا مينمايند و با دعوت از اساتيد و رهبران اركستر ميهمان در ارتقاي سطح كيفي اين اركسترها ميكوشند. در واقع با نگرش حذف و البته نكوداشت موزيسينهاي پيشكسوت و جايگزين نمودن آنها با نسل جديد و تازهنفس سطح اجرايي اركستر آن شهر را بهبود ميبخشند. بنابراين در جمعبندي كلي در بحث آكادميك رشته موسيقي چه در مدارس و چه در دانشگاهها ميبايست دقت نظر عميقي چه در انتخاب اساتيد و چه در گزينش متقاضيان اين رشته در هر گرايشي صورت پذيرد و به دور از سليقهاي عمل نمودن با نگرشي ژرف و در سطح علمي بهروز دنيا عمل كرد تا برآيند آن پرورش نسلي حرفهاي و با دانش شود و در پي گذشت سالهاي آتي اركسترهاي پر قدرت و توانمند در هر شهري از كشورمان به وجود آيند.
٭ مدرس و آسيبشناس صدا