خاطرات سفر و حضر (185 )
اسماعيل كهرم
دانشگاههاي معتبر جهان، همانهايي كه مورد تاييد وزارت آموزش ايران هستند، معيارهاي محكم و بسيار شناخته شده جهاني براي پذيرش دانشجويان بهخصوص در سطح فوقليسانس و دكترا دارند كه به راستي با نهايت سختگيري اجرا ميشود. بنده در جريان انتخاب دانشجو براي دانشگاههايي كه در آنها تحصيل كردهام، بودهام و ميدانم كه هيات انتخاب دانشجو حتي از تفسير عكس، لباس پوشيدن، ارزيابي رشتههاي تحصيلي، يا ارزيابي رشتههاي ورزشي مورد علاقه، يا تمايلات مذهبي و نيز علاقهها به رشتههاي هنري و خلاصه انواع و اقسام علاقمندي، يا بيعلاقگي استفاده كرده با استفاده از علوم روانپزشكي جديد و قديمي، از همه و همه استفاده ميبرند تا بفهمند كه داوطلب مورد اعتماد است يا نه؟ مثلا اگر داوطلب علاقمند به فوتبال باشد او در كارهاي دستهجمعي تبحر دارد و اگر در وزنهبرداري تبحر داشته باشد برعكس تكرو است! معمولا از يك نفر از اساتيدي كه دانشجو معرفي ميكند، به عنوان قاضي استفاده ميشود. قاضي نظريات خود را به طور مستقيم و كاملا محرمانه و خصوصي براي دانشگاه ارسال ميكند و قسمت اعظم افكار در مورد دانشجو بر اساس اين نظريات شكل ميگيرند.
اين روشي بود كه من ميشناختم و خودم هم براي پذيرش در دانشگاه ابردين Aberdeen براي فوقليسانس و Cardiff براي دكترا از همين روش استفاده كردم و اساتيدي براي بنده، به قول معروف «چكش زدند» و بنده هيچگاه نخواهم فهميد كه اين اساتيد براي بنده چه قلم زدهاند ولي به هر حال بنده پذيرفته شدم. اكنون يك دخترخانم دانشجو كه عازم دانشگاههاي كانادا بودند، از من درخواست نامه توصيه كردند و فرمودند: «استاد، من خودم فرم را پر كردهام، آن را خدمت شما ميفرستم و شما آن را براي پذيرش دانشگاه ارسال فرماييد.» بر اين غصه گر جان فشانم رواست.