آيا بازي براي نخستوزير پيشين پاكستان تمام شدهاست؟
آخرين توپ خان
حامد عسگري كرماني
وقتي در نيمهشب شنبه ۹ آوريل پارلمان پاكستان براي بررسي طرح عدم كفايت نخستوزير اين كشور تشكيل جلسه داد و با ۱۷۴ راي موافق آن را تصويب كرد، هر چند درنهايت يك اتفاق تاريخي در اين كشور بود و عمران خان اولين نخستوزيري بود كه با راي عدم اعتماد پارلمان از كار بركنار ميشد، اما درواقع هيچ اتفاق كمسابقهاي در اين كشور رخ نداده بود. برعكس، همهچيز به همان ترتيبي به پيش رفته بود كه تاريخ به ما آموخته: يك نخستوزير ديگر در پاكستان پيش از پايان دوران قانوني از قدرت كنار رفته است. تنها تفاوت اين بود كه عمران خان نه با كودتاي نظامي و نه با راي دادگاه، بلكه با راي اپوزيسيون در مجلس از قدرت كنار گذاشته شد؛ تفاوتي كه در اصل چندان هم تمايزي پديد نميآورد.
براي درك راي تاريخي پارلمان پاكستان به عدم كفايت نخستوزير اين كشور بايد گريزي به دوران انتخابات سال ۲۰۱۸ در اين كشور و پس از آن نيز به رويدادهاي تعيينكننده چند ماه اخير در اين كشور داشت. وقتي كه در سال ۲۰۱۸ عمران خان، به عنوان اولين نخستوزير پاكستان كه از يكي از دو حزب بزرگ مردم يا مسلم ليگ نيست، از حزب خودساخته تحريك انصاف پاكستان به قدرت رسيد، تا حدي متكي به حمايتهاي پشتپرده ارتش پاكستان بود. به ادعاي رقباي سياسي خان در بسياري از حوزههاي رايگيري با ارعاب خبرنگاران و رقبا شرايط را به گونهاي سامان داده بود كه كانديداهاي حزب تحريك انصاف در بسياري از مناطق بدون رقابت جدي توانستند به پارلمان راه پيدا كنند و درنهايت حزب توانست با ائتلافهايي جزئي با احزاب خرد در اين كشور تشكيل دولت دهد و عمران خان، كاپيتان پيشين تيم ملي كريكت پاكستان در بزرگترين افتخار ورزشي اين كشور به نخستوزيري رسيد. با اين حال، درواقع سياستهاي حزبي كارآمد، ضعف تاريخي حزب مردم و اقامت خارج از كشور آصف علي زرداري و رسوايي و ضعف مسلم ليگ به دنبال پاناماگيت و افشاي داراييهاي غيرقانوني خانواده نواز عوامل اصلي قدرتگيري خان بودند و واقعيت اين بود كه حمايت ارتش تنها يك نيروي كمكي در به قدرت رسيدن وي به شمار ميرفت. با اين همه، اختلافاتي كه در ماههاي اخير ميان نخستوزير و مقامهاي ارشد نظامي كشور پديد آمد باعث شد تا دولت خان در مقابل مخالفان آسيبپذيرتر شود و در نهايت، اين مبارزه سياسي را واگذار كند.
از ماههاي ابتدايي سال جاري و حتي از سال ۲۰۲۱، اپوزيسيون پاكستان در مجلس ملي كه در راس آن نمايندگان و رهبران سه حزب بزرگ يعني مسلم ليگ نواز، مردم و متحد مجلس عمل به ترتيب به رهبري شهباز شريف، بولهوال بوتو زرداري و مولانا فضل الرحمن قرار داشتند به شدت فعال شده و مبارزه سياسي خود با حزب حاكم را وارد فاز جديدي كردند. اپوزيسيون با رهبري فضل راهپيماييها و ميتينگهاي پرشماري را برگزار كردند و به وضعيت سياسي كشور و مديريت عمران خان، به ويژه در مورد وعدههاي اقتصادي كه وي در سرآغاز نخستوزيري خود داده بود اعتراض كردند. در آن دوران عمده تحليلگران اين شرايط را تداوم فشارهاي معمول اپوزيسيون بر دولت ميدانستند و اتحاد نيروهاي معارض در قالب اپوزيسيون نيز واكنش طبيعي احزاب قديمي كشور نسبت به نخستين دولت غيرحزبي و شخصيت پوپوليست خان شمرده ميشد. با اين حال، تحولات ماههاي بعد مشخص كرد كه آن اعتراضها ريشه در يك مساله مهم ديگر دارد كه همانا اميد اپوزيسيون به آسيبپذير بودن دولت در غياب حمايت ارتش قدرتمند پاكستان بود.
براساس گزارشها، از اواخر ۲۰۲۲ يا اوايل ۲۰۲۱ بر سر برخي انتصابات در نيروهاي نظامي ميان عمران خان و فرماندهان ارتش پاكستان اختلافاتي بروز پيدا كرد كه موجب شد ارتش پاكستان از پشتيباني دولت دست بكشد. اين امر، شرايط را براي اپوزيسيون فراهم كرد تا با پيشبرد اعتراضهاي خود، فشار بيشتري بر دولت وارد كند و راي عدم اعتماد در مجلس را در دستور كار قرار دهد. مشكل اين بود كه دولت حاكم طبيعتا اكثريت كرسيها را در مجلس دراختيار داشت و بنابراين، چنين دستور كاري در مجلس راي نميآورد. اين چالش اپوزيسيون اواخر ماه گذشته ميلادي با خروج حزب متحد قوامي از ائتلاف با حزب حاكم تحريك انصاف برطرف شد و اپوزيسيون با يك شگفتي بزرگ، چند روز قبل از تاريخ تعيينشده براي رايگيري، خان را در معرض يك تهديد واقعي قرار داد. نخستين واكنش خان به اين تهديد در دور اول تلاش فراگير اپوزيسيون براي بركناري وي، مربوط كردن اعتراضها به خارجيها و به ويژه، غرب بود كه در نتيجه هفته گذشته او درخواست انحلال مجلس را از رييسجمهور كرد و با موافقت وي، به نظر ميرسيد كه عمران خان موفق شده در جنگ قدرت اپوزيسيون را از راه به در كند. با اين حال، روز پنجشنبه گذشته و با ورود ديوان عالي ورق برگشت. در جلسه ديوان عالي انحلال مجلس ملي پاكستان خلاف قانون اساسي تشخيص داده شد و انحلال آن ملغي شد. به اين ترتيب، درنهايت 15 دقيقه قبل از نيمه شب شنبه و در حالي كه ديوان عالي اعلام آمادگي كرده بود در ساعت ۱۲ بامداد در صورت نياز تشكيل جلسه داده و در مورد وضعيت تصميمگيري كند و همزمان، براساس گزارشها عمران خان در يك جلسه بسته در حال مذاكره با رييس بانفوذ سازمان اطلاعاتي ارتش پاكستان بود و حتي اين بيم وجود داشت كه وي در حال واگذاري قدرت به ارتش و شكل دادن به يك دولت نظامي است، رييس مجلس شوراي ملي پاكستان كه از حزب تحريك انصاف بود به همراه نمايندگان و موتلفان دولت عمران خان صحن مجلس را ترك كردند و اپوزيسيون رايگيري را انجام و با ۱۷۴ راي، عدم اعتماد به نخستوزير پاكستان را تاييد و او را از قدرت عزل كردند.
در نخستين تحولات پس از راي تاريخي عدم اعتماد، عمران خان يك بار ديگر اين رايگيري را توطئهاي خارجي ناميده و از طرفداران خود براي حضور در خيابانها دعوت كرده است. همچنين، مجلس شوراي ملي پاكستان تا زمان انتخابات عمومي آينده، احتمالا در ماه اكتبر، شهباز شريف، برادر نواز شريف و رهبر حزب مسلم ليگ را به نخستوزيري برگزيد. رويدادهاي روزهاي آينده نشان خواهد داد كه جريان حقيقي امور در پاكستان پس از بالاگيري رقابتها و عزل عمران خان چه سمت و سويي خواهد داشت، با اين حال توجه به چند نكته، به ويژه از زاويه منافع ملي ايران ضروري است:
۱- بركناري عمران خان نشان داد كه كماكان برآيند بردارهاي نيروهاي سياسي داخل پاكستان و كانونهاي نفوذ و قدرت خارجي در اين كشور به گونهاي نيست كه يك رهبر سياسي بتواند به صورت مستقل يك دستوركار براي سياست داخلي و خارجي تعيين كند. هر رهبر سياسي نيازمند جلب اعتماد و رضايت ارتش و در عين حال، خودداري از ايجاد تهديد جدي براي منافع چين و ايالات متحده و در سطح پايينتر، عربستان سعودي و ايران خواهد بود.
۲- با وجود اينكه ادعاي عمران خان مبني بر اينكه كل جريان عزل وي يك توطئه خارجي بوده و مخالفان وي وابستگان به خارج هستند چندان قابل دفاع نيست، با اين حال بايد توجه داشت كه اين بحران اوكراين و موضع عمران خان در اين مورد بود كه با سفر خود به مسكو، حساسيت ارتش را در مورد نيتهاي خود و واكنش ايالات متحده بيش از پيش برانگيخت و مومنتوم تاريخي را براي پيشبرد طرحي كه از مدتها پيش در دستور كار داشتند دراختيار اپوزيسيون قرار داد.
۳- عزل عمران خان پايان ماجرا در پاكستان نيست؛ پاكستان كشوري است كه بيش از هر كشور ديگري رهبران آن براي بار دوم و سوم به قدرت بازگشتهاند. همچنين، بركناري او به صورت مسالمتآميز و طرح مساله توطئه خارجي به او اين امكان را ميدهد تا در انتخابات پيش رو، توجهها را از ناكاميهاي اقتصادي دولت خود منحرف كرده و از موضع يك قرباني حزب خود را در حوزه رقابت سياسي كشور احيا نمايد. همچنين، اپوزيسيوني كه براي راي عدم اعتماد به خان متحد شده بود، به شدت نامتجانس و ناهمگون بوده و هر يك از سه جناح اصلي آن منافعي متعارض با ديگري دارد و انتظار ميرود كه از فرداي دولت شهباز شريف وارد درگيري و رقابت با يكديگر شوند. حاصل اينكه مهمترين قطعيت موجود در مورد پاكستان، در پيش داشتن دورهاي از تنش، آشوب و درگيريهاي سياسي است. اينكه اين دوره چقدر به طول خواهند انجاميد و برونداد آن چه خواهد بود هنوز قابل تشخيص نيست، اما اينكه حداقل در كوتاهمدت يك كانون بيثباتي ديگر نيز در مرزهاي شرقي ايران ايجاد خواهد شد، مسلم است.
۴- دو مورد ديگر نيز در مورد تاثير تحولات پاكستان به ويژه براي ايران اهميت زيادي دارد: نفوذ و حضور امريكا در منطقه و رقابت ايران و پاكستان در افغانستان. بحران سياسي در اسلامآباد به معناي پيچيدهتر شدن شرايط در افغانستان خواهد بود. همچنين، با تحليلهايي كه از منافع و نقشآفريني ايالات متحده در مساله عزل عمران خان وجود دارد، به ويژه اگر حساسيتهاي فرماندهان ارتش پاكستان در مورد تامين نظر امريكا واقعي در نظر گرفته شود، در پاكستان پساعمرانخان ايالات متحده حضور و نفوذ بيشتري خواهد داشت. پس از خروج نيروهاي خارجي از افغانستان، اين امكان و سناريو بيش از هر زمان ديگري اجتنابناپذير مينمايد.
طي رويدادهاي ماههاي اخير، عمران خان و نزديكان او با تأسي به پيشينه ورزشي او به عنوان كاپيتان تيم ملي كريكت پاكستان كه به قهرماني جهان رسيد، همواره از اين اصطلاح استفاده ميكردند كه خان تا آخرين توپ ايستادگي خواهد كرد. البته به احتمال فراوان هنوز آخرين توپ براي نخستوزير پيشين پاكستان نرسيده است و او بازيهاي زيادي براي انجام دارد. اما مهمتر از آينده سياسي شخص وي، معناي تحولات اخير پاكستان براي درك تكرار معادلات تاريخي منطقه و پيامدهاي اين امر در بستر ضرورتها و ويژگيهاي روز منطقه است.