روزنامهنگاري و حكومت
عباس عبدي
پس از گذشت سه سال كه به علت كرونا از دورهمي صنفي و دوستانه پرهيز كرديم، امسال و با فروكش كردن جدي كرونا اين فرصت پيش آمد كه دوباره با يكديگر همراه شويم و انجمن صنفي روزنامهنگاران تهران افتخار ميزباني دورهمي را داشت كه شامل اعضاي خود و نيز چهرههاي برجسته روزنامهنگاري به علاوه كساني كه به لحاظ شغلي روزنامهنگار نيستند ولي نويسندگان شناخته شده روزنامهها هستند و نيز افراد مرتبط با فعاليتهاي اين حرفه بود. اميدواريم كه در ادامه و با عاديتر شدن شرايط همهگيري كرونا اينگونه جلسات بيشتر شود. در اين نشست جز اعضا، افراد ديگري نيز دعوت شده بودند كه بهطور طبيعي برخي از آنان پيشاپيش و به علت قرار قبلي نتوانستند حاضر شوند و اين را اعلام كردند، ولي در ميان مدعوين، حضور آقاي دكتر خانيكي كه درگير درمان سرطان هستند، براي جمع مغتن م بود و چند دقيقه هم سخنراني كردند. همچنين حضور مديران انجمن صنفي ايران كه متاسفانه همچنان وضعيت آن در بلاتكليفي نگه داشته شده است، نشان از پيوستگي فعاليتهاي صنفي روزنامهنگاري داشت و در اين باره نيز آقاي محمود شمسالواعظين رييس هياتمديره انجمن ايران و سركار خانم مفيدي دبير آن نيز سخنراني كوتاهي داشتند. در ميان ساير مدعوين حضور آقايان علي بهادري جهرمي و علي ربيعي سخنگويان دو دولت آقايان رييسي و روحاني دور يك ميز بود كه وضعيتي نمادين داشت و به همين مناسبت ميكوشم كه اين حضور را به فال نيك گرفته و در اين يادداشت رويكرد نهاد صنفي روزنامهنگاري را در تعامل با دولتها تشريح كنم.
واقعيت اين است كه دنياي جديد الزاماتي دارد كه نميتوان آنها را ناديده گرفت. يك الزام آن همگامي و همراهي با توسعه فناوري و به تبع آن علم و دانش و دانشگاه است. اگر تن به اين واقعيت ندهيم ضعيف ميشويم در تقابل با ديگران شكست خورده و نابود خواهيم شد. فناوري وجه آشكار و سختافزاري تمدن و جهان جديد است كه همه كشورها ميكوشند به داشتن آن افتخار كنند، ولي وجه نرمافزاري تمدن جديد اهميت بيشتر و زيربناييتري دارد و اگر ناديده گرفته شود انواع بحرانها را به جامعه سرازير ميكند. اتحاد جماهير شوروي حداقل واجد بخش فناوري در حوزه نظامي بود ولي اين ويژگي در آن سيستم بسيار نامتوازن بود، در نتيجه آنچه آن رژيم قدرتمند را نابود كرد، بيتوجهي به مولفههاي نرمافزاري تمدن جديد بود. يكي از اين مولفهها نهادهاي مدني و رسانههاي آزاد هستند. كلمه آزاد را تا حدي با احتياط به كار ميبرم، بهتر است بگويم به نسبت آزاد، حداقل در مسائل خارجي كشورها آزادي كامل وجود ندارد. اگر اتحاد جماهير شوروي چنين نهادي را ميداشت، حكومت آن واجد ساختار متفاوتي ميشد و سرنوشتي ديگري داشت متفاوت با آنچه سي و يك سال پيش مواجه شد. البته نهاد رسانه آزاد عوارض خود را هم دارد و بدون عارضه نيست، ولي به صفت عوارض آن، نميتوان كل نهاد را ناديده گرفت كه عوارض اين حالت بسيار بيشتر است، بنابر اين بايد كوشيد تا حد ممكن عوارض آن را كم كرد، نه آنكه صورت مساله را پاك كرد.
روزنامهنگاري بيشترين نزديكي و تاثيرگذاري را بر سياست دارد، ولي عين سياست نيست، چون معطوف به كسب قدرت نيست، گرچه خودش نوعي از قدرت است، بيشترين اثرش را بر سياست و ساير نهادها ميگذارد. مرز ميان روزنامهنگاري و سياست بسيار ظريف است. به ويژه در جامعهاي كه نهادهاي سياسي ضعيف باشند، روزنامهنگاري بيش از انتظار سياسي خواهد شد. راهحل آن تضعيف اين نهاد نيست، بلكه احياي نهادهاي غيرحكومتي سياسي است. در هر حال نماينده و بازتابدهنده روزنامهنگاري نهاد صنفي آنان است. آنان دغدغههاي خاص خود را فراتر از سياست دارند. البته آزادي رسانه اصليترين دغدغه آنان است كه گرچه سياسي به نظر ميرسد، ولي از نظر روزنامهنگاران بيش از آنكه سياسي باشد، شرط لازم كارشان است. امنيت شغلي و حرفهاي، استقلال حرفهاي، ارتقاي جايگاه حرفهاي صنف، تامين معيشت از جمله حقوق و دستمزد مناسب و بيمه و... مجموعهاي از اولويتهاي صنف است. براي تحقق اين اهداف رابطه داشتن متوازن و مبتني بر احترام متقابل با حكومت ركن مهم آن است. از اين نظر فرقي با پزشكان، وكلا يا آموزگاران و سنديكاي رانندگان و... ندارند، به اعتبار صنفي بودن ميكوشند كه با دولتها تعامل كنند و البته انتظار دارند كه دولتها نيز در ذيل قانون رفتار كرده و پاسخگو باشند و براي محدود كردن اين صنف، قانون را بازيچه خود قرار ندهند.
دولت آقاي رييسي اكنون در آغاز راه است. ما ابتدا با يك تجربه منفي مواجه شديم. رفتارهاي غيرقانوني وزارت كار در طولاني كردن مراحل ثبت انجمن سراسري و اعلام ردصلاحيتهاي غيرقانوني تجربه بدي بود كه در خاطره روزنامهنگاران ميماند، ولي حضور سخنگوي محترم دولت در برنامه پنجشنبه شب، ميتواند نشانهاي از آغاز تعاملي سازنده ميان صنف و دولت باشد. روزنامهنگاران و بهطور مشخصتر خودم به صفت حرفهاي، هيچگونه مخالفت و بدخواهي با دولت نداريم، خواهان موفقيت آن هستيم. ولي اين خواست نه تنها در تعارض با نقدهاي جاندار از عملكرد دولت نيست، بلكه لازمه آن نيز هست.
بنابراين ضمن استقبال از نشستهاي متقابل با دستاندركاران دولت، انتظار داريم كه درك متقابل از حوزه وظايف و عملكردها نيز بهطور دقيق در دستور كار طرفين قرار گيرد.