• ۱۴۰۳ يکشنبه ۴ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5201 -
  • ۱۴۰۱ يکشنبه ۱۸ ارديبهشت

اروپا و جنگ دوم جهاني

مرتضي ميرحسيني

يك: جنگ دوم جهاني سال 1945 در چنين روزي، با تسليم قطعي آلمان، در اروپا به پايان رسيد. آن را وي‌يي دِي (VE Day) يا «روز پيروزي در اروپا» ناميدند و در تقويم خودشان به عنوان روز رسمي غلبه بر فاشيسم و نازيسم ثبت كردند. جنگ البته در آن سوي جهان، در اقيانوس آرام ادامه داشت و ژاپن همچنان به ايستادگي رودرروي امريكا پافشاري مي‌كرد.
اما از نظر اروپايي‌ها كه خودشان جنگ را شروع كرده و آتش آن را به جان كشورهاي ديگر دنيا انداخته بودند، بخش اصلي ماجرا به پايان رسيده بود.
دو شرور بزرگ، موسوليني و بعد هيتلر مغلوب شده و كنار رفته بودند، متحدان و دست‌نشانده‌هاي آنان در كشورهاي اشغالي نيز ديگر قدرتي نداشتند، همه نواحي اشغال‌شده آزاد شده بود و ديگر هيچ جبهه فتح‌نشده‌اي براي نيروهاي متفقين وجود نداشت. 
دو: نوشته‌اند حدود 20 ميليون اروپايي در اين جنگ شش ساله جان باختند و ميليون‌ها نفر ديگر هم آواره شدند. بسياري از بازماندگان جنگ كه تا دل فاجعه رفتند و از آن زنده بيرون زدند -به خطا- مي‌پنداشتند حضور در نبرد خير و شر را تجربه كرده‌اند و شاهد پيروزي نهايي خير بوده‌اند. نادرستي اين باور به مرور معلوم شد، به‌ويژه براي ساكنان اروپاي شرقي كه سهم شوروي از غنايم جنگ شدند.
به قول ايوان كليما -كه خودش مدتي در اردوگاه‌هاي نازي‌ها اسير بود- «اين دنيا و از همه كمتر در آن زمان و در آن مكان‌ها، دنياي قصه‌هاي پريان نيست... اما من جان سالم به در بردم؛ زنده ماندم تا پايانش را ببينم.
در نظر من، نيروهاي خير كه عمدتا ارتش سرخ (شوروي) به آن تجسم مي‌بخشيد، واقعا پيروز شدند و براي من نيز مثل بسياري از كساني كه از جنگ جان سالم به در برده بودند، مدتي طول كشيد تا كاملا دريابم كه غالبا اين نيروهاي خير و شر نيستند كه باهم مي‌جنگند، بلكه فقط دو نيروي شر هستند كه براي كنترل جهان باهم رقابت مي‌كنند.» 
سه: البته جهان تغيير كرده بود و جنگ، آن‌هم جنگي چنين فراگير و خونين و ويرانگر باعث و علت اين تغيير بود.
برخي اين دگرگوني را مي‌ديدند و برخي چشم به روي آن بسته بودند، اما هر دو گروه براي آينده برنامه‌هايي -به عزم بهبود جهان و به اميد زندگي‌اي انساني‌تر- داشتند. برنامه‌هايي كه بيشترشان محقق نشدند و متاثر از تقابل تازه‌اي كه جنگ سرد خوانده شد عقيم ماندند.
اريك هابسبام در «عصر نهايت‌ها» مي‌نويسد «هرگز سيماي جهان و زندگي انسان‌ها در عصري كه زير ابرهاي قارچي‌شكل هيروشيما و ناكازاكي آغاز شده بود چنين چشمگير دگرگون نشده بود. اما تاريخ مثل هميشه به مقاصد آدمي و حتي مقاصد سياستگذاران ملي، توجهي جنبي دارد.
دگرگوني‌هاي واقعي اجتماعي آنهايي نبود كه قصد انجامش را داشتند يا براي آنها برنامه‌ريزي كرده بودند و به هر حال، نخستين احتمالي كه با آن روبه‌رو شدند فروپاشي تقريبا فوري اتحاد بزرگ ضدفاشيستي بود. به محض اينكه خطر فاشيسم از بين رفت، سرمايه‌داري و كمونيسم بار ديگر آماده رويارويي با هم، چون دشمناني خوني و آشتي‌ناپذير شدند.»

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون