باد در چنگ
دلي كه عاشق و صابر بود مگر سنگ است
ز عشق تا به صبوري هزار فرسنگ است
برادران طريقت نصيحتم مكنيد
كه توبه در ره عشق آبگينه بر سنگ است
دگر به خفيه نميبايدم شراب و سماع
كه نيكنامي در دين عاشقان ننگ است
چه تربيت شنوم يا چه مصلحت بينم
مرا كه چشم به ساقي و گوش بر چنگ است
به يادگار كسي دامن نسيم صبا
گرفتهايم و دريغا كه باد در چنگ استسعدي