گفتوگوي «اعتماد» با افرادي كه ريزگردها جان خود و اقوامشان را به خطر انداخته؛ با يك تشنج شروع شد
اين گزارش يك هشدار است
بهاره شبانكارئيان
هشدار: حوادث در اكثر مواقع نبايد به قتل منجر شود. گاهي حوادث طبيعي نيز منجر به از دست دادن جان انسان ميشود.
«تشنج كردم. طوري كه سمت چپ بدنم بيحس شد. پلك چشم سمت چپم نيز افتاده بود. دست و پاي چپ بدنم هم كار نميكرد و سرم لرزش خيلي شديد داشت. فكر كردم سكته كردم بعد دكتر گفت؛ از ريزگردهايي بوده كه وارد مغزم شده.»
اينها بخشي از صحبتهاي يكي از مراجعان ناشي از گرد و خاك هوا در خوزستان است.
چند سالي است كه گرد و خاك و ريزگردها در برخي شهرهاي كشورمان براي مردم دردسرساز شده است، اما در خوزستان مخصوصا در اهواز و در سيستان و بلوچستان به دليل درياچه و دشت جازموريان بيشتر از شهرهاي ديگر مشاهده ميشود.
يكي از اقوام مراجعهكننده ديگري كه به علت وجود اين ريزگردها در هوا جانش به خطر افتاده است ميگويد: «دكترها هر كدام تشخيصهاي مختلفي براي دخترعمويم دادند. يكي از دكترها گفت؛ سكته مغزي است. دكتر ديگري گفت؛ تومور مغزي است
تا اينكه متوجه شدند به خاطر گرد و خاك و ريزگرد بوده است.»
و اما ريزگرد چيست؟ ريزگرد از اختلاط دود زياد، گرد و غبار معلق در هوا، رطوبت هوا و ساير گازهاي آلاينده هوا به وجود ميآيد و در هوا به حالت معلق در ميآيد. ميدان ديد را كاهش ميدهد و روي عملكرد دستگاه تنفسي تاثيرات منفي شديدي ميگذارد.
آلودگي به وسيله ريزگرد ميتواند يك معضل فرامرزي باشد. به اين صورت كه اگر تراكم و وسعت آن در منبع بسيار زياد باشد، پس از عبور از مرزهاي هوايي شهرها و كشورهاي همسايه همچنان قابل مشاهده و اندازهگيري باشد. ريزگرد به عنوان يك عامل غيرطبيعي تاثير بسزايي بر چشمانداز دارد. حتي اگر منبع اصلي اين ريزگردها صدها يا هزاران فرسخ دورتر از محل زندگي ما باشد، باز هم ميتواند موجب اختلال در ديد و چشمانداز شود.
نادر ستوده عضو شوراي شهر و مدير اداره درمان بيماريهاي معاونت درمان دانشگاه علوم پزشكي ايرانشهر درخصوص مراجعهكنندگان ناشي از ريزگردها به بيمارستان به «اعتماد» ميگويد: «ريزگردها در سيستان و بلوچستان و خوزستان بيشتر از شهرهاي ديگر است. الان چند روز است كه مشكل و معضل بيشتر شده است. موضوع ريزگردها باعث شده كه تعداد مراجعهكنندگان ناشي از علائم تنفسي به دانشگاه علوم پزشكي ايرانشهر به شدت افزايش پيدا كند و تا صددرصد اين تعداد نسبت به گذشته بيشتر شده و متاسفانه جز اينكه صورت مساله را پاك كنند كسي فكر چاره اصلي نبوده است. فقط گاهي اعلام ميشود كه مردم از خانه خارج نشوند، اما درخصوص ريشهيابي اين موضوع تا حالا اقدامي صورت نگرفته است. به هر حال بحث خشكسالي و كاهش بارندگي به ماجراي زياد شدن ريزگردها كمك ميكند. به خاطر خشكسالي درياچه و دشت جازموريان ذرات گرد و غبار در هوا معلق است و راهكار علمي نيز براي اين درياچه و دشتهاي اطراف آن درنظر گرفته نشده و فيامانالله رها شده است.»
همين چند روز پيش در ۱۶ ارديبهشت ماه سال جاري حبيب حيبر معاون درمان دانشگاه علوم پزشكي جندي شاپور اهواز اعلام كرد كه سه هزار و ۱۳۱ بيمار با علائم تنفسي به مراكز درماني خوزستان درپي وقوع گرد و غبار در روزهاي اخير مراجعه كردهاند. غلظت اين گرد و غبار در اهواز و برخي شهرهاي خوزستان به بيش از ۳۰ برابر حد مجاز رسيده و تعطيلي ادارات، مدارس و دانشگاههاي خوزستان را به دنبال داشته است.
همچنين عبداله ارجمند سرپرست مركز اطلاعرساني داروها و سموم دانشگاه علوم پزشكي كهگيلويه و بويراحمد درخصوص خطرات ريزگردها كه سلامتي مردم را به خطر مياندازد عنوان كرد كه ريزگردهاي با سايز كمتر از ۱۰ ميكرون ميتوانند به اعماق مجاري تنفسي نفوذ كرده و باعث مشكلاتي از جمله بيماريهاي قلبي و عروقي شوند و باعث بروز بيماريهايي از جمله قلبي و عروقي مثل ترومبوز، اختلالات انعقادي، انقباض شريانها، افزايش فشار خون، كاهش ضربان قلب و در نتيجه ايجاد سكتههاي قلبي شود.
سكانس اول؛ سال 1401
خانم «پهلواني» از اتفاقي كه حدود ۵ روز پيش براي دخترعمويش كه دو فرزند ۵ و ۱۱ ساله دارد، رخ داده است به «اعتماد» ميگويد: «طبق معمول هميشه خريدهاي روزانهاش را انجام ميدهد و به خانه ميرود. به خانه كه ميرسد چند دقيقه بعد حالت تهوع شديدي پيدا ميكند و دو، سه روز بعد ناگهان دچار تشنج ميشود. گويا در راه انتقال به بيمارستان نيز دوباره تشنج ميكند؛ يعني دو بار. وقتي هم به بيمارستان رسيد فكر كردند سكته مغزي كرده است، چون دخترعمويم دچار هذيانگويي و حافظهاش ضعيف شده بود. من بالاي سرش بودم. خودم در بيمارستان ابوذر اهواز شاغل هستم. اول كه دكترها هر كدام تشخيصهاي مختلفي براي دخترعمويم دادند. يكي از دكترها گفت؛ سكته مغزي است. دكتر ديگري گفت؛ تورم مغزي است تا اينكه متوجه شدند به خاطر ريزگردها و گرد و خاك بوده است.»
او درخصوص گرد و خاكهاي شهرستان اهواز ميگويد: «خودم ۱۰ سال است كه ساكن اهواز هستم. تهران زندگي ميكردم، ولي از روزي كه به اهواز آمديم درگير اين ماجراي گرد و خاك هستيم. اگر شما يك بار به اهواز بياييد پشيمان ميشويد. چند روزي است كه سرفه ميكنم وقتي به دكتر مراجعه كردم گفت براي گرد و خاك و ريزگردها است. اين چند وقت اخير هم ديدهام اكثر آدمهايي كه مراجعه ميكنند حالت تهوع و دل درد دارند كه براي همين ريزگردها است. حالا ظاهرا ميخواهند تالاب شادگان را نيز خشك كنند. اگر تالاب شادگان خشك شود، مردم اهواز ديگر رنگ خورشيد را هم نميبينند.»
سكانس دوم؛ سال 1397
زن ۴۱ سالهاي پشت خط تلفن است. در اهواز زندگي ميكند و كارمند است. ميداند كه موضوع صحبت به ريزگردها و گرد و خاك مربوط است، سريع حادثهاي كه برايش پيش آمده بود را براي «اعتماد» توضيح ميدهد: «سال ۹۷ تشنج كردم. طوري كه سمت چپ بدنم بيحس شد. پلك چشم سمت چپم نيز افتاده بود. دست و پاي چپ بدنم هم كار نميكرد و سرم لرزش خيلي شديد داشت. فكر كردم سكته كردم بعد دكتر گفت؛ از ريزگردهايي بوده كه وارد مغزم شده. حالا از كجا متوجه شديم الان برايتان ميگويم؛ بيمارستان و دكترهاي اهواز نميتوانستند تشخيص بدهند. همسرم نگران بود و مرا به اصفهان برد. چون ما اصالتا اصفهاني هستيم. تشخيص دكتر مغز و اعصاب در بيمارستان اصفهان اين بود كه بايد حتما بستري شوم. سيتي اسكن و امآرآي از مغزم انجام شد تا اينكه متوجه شدند يك نوع عفونت وارد مغزم شده است كه اين عفونت ناشي از گرد و خاك داخل هوا بوده است. اسكن و امآرآي مغزم لكههايي را نشان ميداد كه دكترهاي متخصص تشخيص دادند به دليل عفونتي كه در ريزگردها بوده، ايجاد شده است. يك هفته در بيمارستان بستري بودم و بعد هم برايم دارو تجويز كردند و تا يك سال و نيم هم داروها را مصرف كردم. از گرد و خاك در اهواز مدتي خبري نبود اما امسال دوباره چند روزي است كه شدت گرفته است.»