نگاهي به وضعيت زيستگاههاي يوز آسيايي در ايران
آيا داستان بقاي يوزها به همينجا ختم ميشود؟
فرناز حيدري |داستان تلاش براي بقاي يوزهاي آسيايي در ايران تازه آغاز شده، چراكه تولد نخستين تولههاي در اسارت، تنها اندكي از خطر بقاي اين زيرگونه را كاسته و وظيفه خطير احيا و حفاظت زيستگاهي هماكنون چند برابر شده است. اميد ميرود كه تلاشها براي حفاظت از يوز آسيايي در زيستگاههاي طبيعي توسط سازمان حفاظت محيط زيست دوچندان شود؛ چنانچه در حال حاضر 6 ميليون هكتار زيستگاه يوز در ايران توسط كمتر از 100 محيطبان پايش ميشود و مشاهدههاي اتفاقي مادر و توله توسط محيطبانها دليل بر پافشاري بيشتر بر حفاظت و پايش موثر زيستگاهها است. يوزپلنگ آسيايي يكي از نادرترين گربهسانان جهان است كه كارشناسان از آن به عنوان يك گونه چتر و ضامن حفاظت ساير گونههاي مناطق بياباني و كويري نيز ياد ميكنند. 11 منطقه در زيستگاههاي جنوبي يوز آسيايي هستند كه از سال 1380 حضور يوز در آنها گزارش شده و پناهگاه حياتوحش دره انجير استان يزد با مساحت 1753 كيلومترمربع يكي از آنها است. پناهگاه حياتوحش دره انجير در سال 1381 بهطور رسمي به عنوان منطقه حفاظتشده معرفي شد. تصور ميشود كه دره انجير نقش مهمي براي يوزها در زيستگاههاي جنوبي دارد، چراكه اكثر افراد يوزهايي كه در زيستگاههاي جنوبي شناسايي شدهاند، به نوعي از اين منطقه هم استفاده و گذر كردهاند. نيره پورمولايي، مديركل حفاظت محيطزيست يزد در آخرين بازديد از پناهگاه حياتوحش دره انجير و بررسي وضعيت حياتوحش و زيستگاههاي آن كه به اواخر بهمن سال گذشته، طي دو هفته، برميگردد به 8 مورد ثبت حضور يوز در منطقه اشاره كرده و در صفحه شخصي خود مينويسد: «تحليل وضعيت حضور يوز در منطقه، پس از دوره حداقل 3 ماهه و خالشناسي آنها و حذف تكرارها قابل انتشار خواهد بود.» او در گفتوگو با «اعتماد» درباره اهميت زيستگاههاي طبيعي مانند پناهگاه حياتوحش دره انجير ميگويد.
چرا مدتهاست كه وضعيت يوزهاي يزد در هالهاي از ابهام قرار گرفته و هيچگونه اطلاعرساني نميشود؟ آيا اميدها از حضور يوز در جايي مانند دره انجير بهطور كل قطع شده است؟
جهت اطلاعرساني مناسب و مبتني بر مطالعه، اعتبار و تجهيزاتي موردنياز بود كه اخيرا فراهم شده و با تكيه بر توان كارشناسي اين اداره كل تحت اقدام است. البته تاكنون حضور دو فرد يوزپلنگ نر در اين منطقه به ثبت رسيده و اميد ميرود تعداد بيشتري ثبت حضور گونه را داشته باشيم.
8 مورد حضور يوز در منطقه چقدر جاي اميدواري دارد؟
در مطالعهاي كه از اوايل زمستان امسال توسط تيم كارشناسي اين اداره كل و با همكاري برخي متخصصان مرتبط شروع شده، تاكنون 8 مورد ثبت حضور يوز داشتيم كه مربوط به دو فرد يوز با نامهاي اردوان و هومينو ميباشد. اين يوزها حدود 12 سال سن دارند و هر دو نر هستند.
چندي پيش يوزي پس از 6 سال مشاهده شد. آيا اين مشاهدههاي اتفاقي شما را اميدوار نكرده؟
در تاريخ ۲۶ ديماه سال 99، محيطبانان علي خواجه و عباس دادگر حين گشت و پايش پناهگاه حياتوحش آريز شهرستان بافق، متوجه حضور يك يوزپلنگ آسيايي شده و موفق به ثبت تصوير از اين حيوان شدند كه مشخص شد نام اين يوزپلنگ «هومينو» و جنسيت آن نر است. هومينو اولينبار در سال ۱۳۹۲ در نزديكي رودخانه هومينو واقع در پناهگاه حياتوحش دره انجير مشاهده شد و به همين دليل، نام هومينو براي آن انتخاب شد. اما در كل مطالعات پايش گوشتخواران به تازگي در استان شروع شده است.
در جايي مانند پناهگاه حياتوحش دره انجير چند نفر نيروي محيطباني هست؟ با توجه به وسعت 175 هزار هكتاري اين پناهگاه آيا امكان پايش مناسب با اين تعداد محيطبان هست؟
تعداد محيطبانان 4 نفر است كه البته تعداد كم محيطبان مزيد بر وسعت زياد منطقه و رفتار خاص گونه (كه پنهانكار، خجالتي و بيشتر شب فعال است) شده و لذا مشاهده آن در طبيعت بسيار دشوار است.
از مجموع 6 ميليون هكتار زيستگاه يوز در ايران، در طول سالهاي گذشته فقط محدوده بسيار كوچكي از آن، طي چند سال اخير در مدت زمان بسيار كوتاهي پايش شده كه بهطور قطع براي تخمين جمعيت يوز نميتوان روي آن حساب كرد؛ به نظر شما در مورد يوز بهطور مشخص هنوز ميتوان روي استان يزد حساب كرد؟
استان يزد يكي از استانهاي يوزخيز كشور است كه قطعا در فازهاي بعدي تكثير در اسارت يوز، از ظرفيت اين استان استفاده خواهد شد. بديهي است شروع فازهاي بعدي تكثير در اسارت يوز، مستلزم موفقيت استان سمنان در اين زمينه است كه انشاءالله در برنامه كوتاهمدت اجرا خواهد شد.
چقدر احتمال هست كه با جذب هميارهاي داوطلب يا بهطور مشخص با همكاري تشكلهاي دانشجويي بتوان به يوزها در استان يزد كمكي كرد؟
در كل تعداد محيطبانهاي كشور كمتر از استانداردهاي جهاني است و بهطور قطع جذب نيروي بيشتر براي حفاظت از تنوع زيستي كمككننده است. اضافه كنم كه موضوع جذب همياران محيطزيست از طريق قانوني و سامانه هميار تحت اقدام اداره كل است و همياران در چارچوب قانون همكاري لازم را دارند.
ليلي خلعتبري، از دانشگاه پورتو پرتغال سال 98 در مصاحبهاي با خبرگزاري مهر عنوان كرد كه در يك گشتزني دو، سه روزه در سال 96 در پناهگاه حياتوحش دره انجير نمونه سرگيني جمعآوري كردهاند كه پس از بررسي ژنتيكي متوجه شدهاند نشان از حضور يك يوز ماده در منطقه دارد. با توجه به اهميت اين مساله آيا بنا نداريد از حضور كارشناسان مستقل بيشتر بهره ببريد؟
با توجه به وسعت مناطق و تعداد اندك يوزها، جمعآوري تعداد مناسب سرگين تازه براي انجام مطالعه ژنتيكي يكي از راهكارهاي مناسب براي بررسي وضعيت موجود يوز است و در صورت موافقت سازمان مركزي محيطزيست، اين اداره كل از موضوع فوق استقبال خواهد كرد.
گاهي عنوان ميشود كه يوزهاي نر يزد به حال خود رها شدهاند تا منقرض شوند؛ برخي معتقدند آنها را بايد وارد پروژه تكثير در اسارت كرد و برخي هم معتقدند كه چون آنها يك خانواده با ذخيره ژنتيكي متفاوت هستند، ارزش حفاظتي بالايي دارند و بايد براي تصميمگيري همه جوانب را سنجيد. نظر شما در اين زمينه چيست؟
به هر صورت حفاظت از يوز در زيستگاه، اولويت اول و اصلي محيطزيست است، ولي در صورت تكميل مطالعات، گزينههاي ديگر نيز قابل بررسي است.
باتوجه به تلاشهاي خوب استان يزد در مناطق حفاظتشده استان و بهبود جمعيت طعمهها و افزايش نسبي امنيت، فكر ميكنيد چرا اميدها براي يوز در يزد كمرنگ شده؟
واقعيت اين است كه عوامل ديگري غير از طعمه نيز در رشد جمعيت يوز بسيار اهميت دارند؛ عوامل انساني به ويژه معدنكاوي، جادهسازي، سگهاي ولگرد و سگهاي گله و حتي وضعيت رقباي يوز براي پايش جمعيت يوز بايد مورد بررسي و مطالعه قرار گيرند و تصميم همهجانبه و نهايي اتخاذ شود.
در مورد معدن سنگ آهن چادرملو شرايط الان به چه صورت است؟
معادن و جادههاي دسترسي به آنها در سراسر دنيا براي محيطزيست مخاطراتي را به همراه دارند كه ميتوان با اتخاذ تدابير و تمهيدات مناسب آنها را به حداقل رساند.
در مورد كريدورهاي يوز چطور؟ شرايط را چگونه ارزيابي ميكنيد.
به هر صورت حفاظت از يوز در زيستگاههاي آزاد نسبت به مناطق تحت مديريت محيطزيست با چالشهاي بيشتري مواجه است. شايان ذكر است مطالعاتي در زمينه بررسي كريدورهاي يوز انجام شده ولي فريز كردن اين مناطق نيازمند ايجاد بسترهاي قانوني مربوطه است، در غير اين صورت و بدون داشتن ابزارهاي قانوني لازم، چنين امكاني فراهم نخواهد بود.
باتوجه به اهميت مساله آب براي يوزها چه ظرفيتهايي وجود دارد؟
سركشي، مرمت، بهسازي و تميز كردن چشمههاي طبيعي و آبشخورها همواره در دستوركار محيطبانان است كه با تلاش و زحمت فراوان امكان استفاده از آب را براي حياتوحش در گرماي استان يزد فراهم ميكنند. همچنين ساخت آبشخور يا اضافه كردن هر گونه منبع آبي جديد، هرگز توصيه نميشود، مگر در موارد اضطراري و با نظر كارشناسان مربوطه، زيرا هرگونه دخالت نابجا در طبيعت باعث بههم خوردن نظم آن خواهد شد. حفاظت از يوز نيازمند يك عزم ملي است. بديهي است همكاري و همراهي همهجانبه مردم و مسوولان منجر به اين مهم خواهد شد. اميدواريم در فرصت محدود باقيمانده، همگي باهم براي يوز تلاش كنيم.
دره انجير و افق كمرنگ اميد
تصور ميشود كه پناهگاه حياتوحش دره انجير نقش مهمي براي يوزها در زيستگاههاي جنوبي دارد، چراكه اكثر افراد يوزهايي كه در زيستگاههاي جنوبي شناسايي شدهاند، به نوعي از اين منطقه هم استفاده و گذر كردهاند. در صفحه 59 فصل 5 كتاب «يوزها، زيستشناسي و حفاظت» از مجموعه انتشارات آكادميك پرس به اين نكته اشاره شده كه از سال 2011 در عمل هيچ شاهدي دال بر زادآوري از زيستگاههاي جنوبي يوز آسيايي وجود ندارد البته محيطبانها گزارشهايي از مشاهده توله يوز در سالهاي 2014 و 2015 گزارش كردهاند اما اين گزارشها همراه با عكسهاي مستند نبوده است. باقر نظامي، عضو هيات علمي دانشكده محيطزيست، سازمان حفاظت محيطزيست در كتاب «يوز آسيايي؛ بومشناسي و وضعيت يوز آسيايي در ايران» از مجموعه انتشارات جهاد دانشگاهي مينويسد: «از آنجا كه پناهگاه حياتوحش دره انجير و نيباز در اقليم فراخشك با ميانگين بارندگي سالانه 75 ميليمتر واقع شده است لذا داراي محيطزيست بسيار شكننده و آسيبپذير بوده و از پوشش گياهي فقيري هم برخوردار است. از سال 1380 تاكنون (سال چاپ كتاب 1396)، 240 بار در اين منطقه يوز ثبت شده كه 70 بار آن با چشم غيرمسلح بوده است. بهترين فصل مشاهده يوز در اين منطقه براساس 14 سال مطالعه، فصل تابستان است و در اين سالها 2 مورد تلفات يوز ثبت شده است. در دره انجير، 7 بار تعداد 15 توله مشاهده شده است و بر اين اساس ميانگين تعداد فرزندان هر زايمان، 2.4 برآورد شده است.» يكي از چالشهاي بقاي يوز در زيستگاههاي جنوبي ازجمله در پناهگاه حياتوحش دره انجير، خشكسالي و همپوشاني آنها با معادن است در حدفاصل سالهاي 2012 تا 2016، سه درخواست جديد معدنكاوي يا توسعه فعاليتهاي معدني در زيستگاههاي جنوبي رد شد كه يكي از آنها در پناهگاه حياتوحش دره انجير بوده است. از نظر تاثيرات ناشي از خشكسالي و كمآبي هم ميتوان به ارزيابياي كه در سال 1395 انجام شد، اشاره كرد. جواد نجفي، كارشناس ارشد محيطزيست كه در سال 1395 مديريت تيم ارزيابي ساخت منبع ذخيره آب در پناهگاه حياتوحش دره انجير را برعهده داشت، به «اعتماد» ميگويد: «مشكل ناشي از كمبود آب در دره انجير به دليل حضور گونههاي شاخص قابل اغماض نيست، بنابراين زمان هر طرحي و هر كمكي اگر قرار است كه موثر باشد، امروز است حتي شايد دير شده باشد. براساس مطالعات و نتايج به دست آمده، در پناهگاه حياتوحش دره انجير از نظر ميانگين مقادير پارامترهاي شيميايي در هر دو فصل تابستان و زمستان، منابع آبي مصنوعي كمترين مقدار را دارند. در فصل تابستان گرگ، جبير، كل و بز و قوچ و ميش بيشتر در كنار منابع آبي مصنوعي، روباه معمولي و شاه روباه بيشتر در منابع آبي طبيعي و گربه وحشي هم فقط در منابع آبي نيمه طبيعي حضور داشتند. اما در فصل زمستان ترجيح گونهها به جز جبير در استفاده از منابع آبي تغيير كرد. نكته قابل توجه ديگر يكي بودن نوع منابع آبي مورد استفاده براي جبير و پوزپلنگها است كه در فصل زمستان در منطقه مشاهده شدند. براي يوزپلنگ، كاراكال، جبير، كل و بز و خرگوشها پارامترهاي شيميايي آب اهميت دارند اما پارامترهاي فيزيكي منابع آبي هم براي گرگ، روباه معمولي و قوچ و ميش مهم ارزيابي شدهاند، به همين دليل است كه ضرورت احيا و مديريت منابع آبي را در زيستگاههاي مهمي از اين دست نبايد ناديده گرفت.»