به بهانه سالروز درگذشت Ol’ Blue Eyes
داستان حضور قاچاقي فرانك سيناترا در مسابقه بوكس قرن
گروه ورزش
بهار سال ۱۹۷۱. تمام مردم امريكا و بسياري از كشورهاي دنيا و آنطوركه شنيده شده ايران منتظر مسابقه تاريخي بوكس هستند. مسابقه بين محمدعلي كلي و فريزر. مسابقه در تاريخ ۸ مارس در مديسون اسكوئر گاردن برگزار شد. مسابقهاي با عجيبترين مهمانان ممكن. از بزرگترين ورزشكاران تا چهرههايي نظير مايلز ديويس و وودي آلن.
اين رويداد يك مسابقه بوكس ساده نبود بلكه يك تقابل فرهنگي بود. يك سرگرداني براي كشوري كه عميقا در تنگناي جنگ ويتنام قرار داشت. در استعارههايي كه رسانههاي آن زمان ايالات متحده ميساختند علي نظم جديد جهاني بود. فوق ستاره امريكايي-آفريقايي گستاخ و پرحرفي كه تبديل به قهرمان مخالفان سياستهاي امريكا شد. يك چپ جنگي كه به تازگي و پس از سه سال محروميت به خاطر امتناع از جنگيدن در ويتنام به بوكس بازگشته بود. يك ضد نظام. يك جنگجوي تبعيض نژادي با پروندهاي ضخيم در FBI. اما فريزر سياهپوست نماد امريكاي ليبرال بود. يك منجي ساكت و پرطرفدار در امريكاي راست ميانه. امريكاي سفيدپوست. نبرد علي و فريزر نبرد دو ايدئولوژي بود.
حدس زدن اينكه چه كسي در آن پانزده راند ديوانهوار كنار رينگ حضور داشت و براي شكست محمدعلي دعا ميكرد سخت است. هيچكس تصور نميكرد مردي كه دوربين به دست گرفته و با فلاش زدنهاي متعدد سعي در ثبت لحظهاي تاريخي دارد فرانك سيناترا برترين خواننده قرن بيستم ملقب به «Ol’ Blue Eyes» است. مردي كه مدتي قبل از دنياي خوانندگي بازنشسته شده بود اما همچنان ميخواست در مركز توجهات باشد.
«بنگ! بنگ!» امروز سالروز درگذشت يكي از شخصيتهاي عجيب تاريخ است. فرانك سيناترا خواننده و بازيگري كه رد پايش در بسياري از وقايع تاريخي به چشم ميخورد. نام سيناترا علاوه بر جاودانگي در تاريخ هنر در دنياي سياست و فروپاشي شوروي با اصطلاحي به نام دكترين سيناترا، در ورزش با حضور به عنوان يك عكاس در تاريخيترين مسابقه بوكس دنيا و البته طرفداري از تيم جنواي ايتاليا و در تاريخ معاصر ايران با اجراي كنسرت در سالن ۱۲ هزار نفري ورزشگاه آريامهر سابق و آزادي فعلي گره خورده.
سيناترا سابقه طولاني مخالفت با محمدعلي داشت. شش سال قبل از مسابقه قرن، سيناترا در اوج محبوبيت بود و در مسابقه محمدعلي با فلويد پترسون قهرمان سابق جهان از پترسون حمايت كرد تا علي «خائن مسلمان سياهپوست» كه به كشورش «خيانت» كرده را شكست دهد. سيناترا اميدوار بود پترسون علي را در هم بكوبد و از اين طريق ثابت كند حق با امريكاي سفيد ليبرال است و «اين عنوان را به امريكا باز گرداند» وقتي پترسون نتوانست اين كار را كند و در ۱۲ راند وحشيانه شكست خورد، سيناترا با پترسون قهر كرد و ديگر هيچوقت با اوهمكلام نشد. در بهار ۱۹۷۱ سيناترا هنوز از علي متنفر بود. او از جنگ ويتنام حمايت ميكرد. سيناترا نياز داشت راهي براي حضور در مبارزه علي با فريزر پيدا كند. او به دليل سيناترا بودن جلوتر از همه قرار ميگرفت؛ از هر راهي كه ميشد. با اين حال پيدا كردن بليت براي قدرتمندترين افراد و كساني كه در هيات رييسه سازمانهاي جهاني بوكس كار ميكردند هم سخت بود. بنابراين سيناترا با ايفاي نقش عكاس مهمان براي مجله لايف، راه خود را به سمت نزديكترين نقطه ممكن به رينگ پيدا كرد. اينكه سيناترا چطور تبديل به عكاس مسابقه بوكس قرن شد هنوز جاي بحث دارد. برخي ميگويند او يك قرارداد تجاري با رييس مجله لايف يعني رالف گريوز به امضا رسانده بود. گريوز هم بدش نميآمد در صفحه عكس لايف نام يكي از معروفترين خوانندههاي تاريخ درج شود. اما گريوز بعدها اين روايت را كرد و گفت سيناترا هميشه در مسابقات بوكس حاضر ميشد و دوربين هم براي عكاسي با خود ميبرد. اين سرگرمي مادامالعمر او بود.
سيناترا آن شب چهار عكس خوب گرفت كه در صفحه ۹ مجله لايف به چاپ رسيد. سيناترا بعدا به نويسنده ورزشي نيويورك ديلي گفت: «آن شب چند تا عكس خوب گرفتم اما مدام نگاه ميكردم كه آيا فريزر سرش را از گارد خارج ميكند كه علي بتواند با مشت او را بزند.»فريزر آن شب موفق شد براي نخستينبار در دوران حرفهاي خود علي را شكست دهد. او پس از ۱۵ راند با تصميم متفقالقول داوران پيروز شد. اين دو مرد دو بار ديگر باهم مبارزه دادند كه علي هر دو مبارزه را برد. سيناترا هم دو سال بعد به خوانندگي بازگشت. اين بدان معنا بود كه خواننده متولد هوبوكن در تنها ماموريت خود براي عكاسي از يك مسابقه ورزشي برنده يك جايزه تاريخي شد: جلد مجله لايف.
آن عكس كه فريزر با صورتي متورم را مقابل علي در گوشهاي از رينگ نشان ميداد به فروش مجله كمك كرد اما نتوانست همه را راضي كند. رابرت دبليو كلي عكاس سابق لايف خطاب به كارفرماي سابق خود گفت: «من خيلي عصباني هستم. من يك عكاس خبري حرفهاي بودم ۳۴ سال (۱۸ سال در لايف) و آنچه مرا ناراحت ميكند جلد شماست. بديهي است كه اين عكس انتخاب شده چون سيناترا آن را گرفته است.» اين بومي اهل سياتل ميدانست از چه چيزي حرف ميزند. او ۲۰ سال از عمرش را در لايف با پوشش مسابقات و جنبشهاي مدني گذرانده بود. او ميدانست معناي قرار گرفتن مشت فريزر روي صورت علي بر جلد مجله لايف چه معنايي دارد. گزارشها ميگويند بعد از كلي و فريزر، فرانك سيناترا سومين مردي بود كه در مديسون اسكوئر گاردن در آن شب تاريخي ۱۹۷۱ عكاسي شده بود. حتي بيشتر از تمام ستارههاي هاليوود. سيناترا حتي در دوران بازنشستگي هم راهي براي باقي ماندن در مركز توجهات پيدا كرد.