يكي از ۶ هوتكي كه حفاظ ندارند جان دو كودك و يك معلم ۳۰ ساله را گرفت
گودالهاي مرگ
كودك نجاتيافته از حادثه: كاش من هم مرده بودم
بهاره شبانكارئيان
تاريخ: ۲۴ ارديبهشتماه سال ۱۴۰۱
زمان: ۱۱ صبح
موقعيت جغرافيايي: سيستانو بلوچستان
«هوتك»؛ گودال آبي است با عمق حدود 6 متر كه در مناطق محروم جنوب كشور براي ذخيره آب حفر ميشود تا مورد استفاده اهالي اين مناطق قرار گيرد. «روستاي سلوربازار»؛ از توابع بخش پلان شهرستان چابهار؛ ۱۲ «هوتك» دارد كه از اين تعداد ۶ هوتك هنوز حفاظ ندارند. هوتكها تنها دل خوشي و سرگرمي كودكان در مناطق محروم است كه اين دل خوشي و سرگرمي منجر به غرق شدن برخي از اين كودكان كه از كمترين امكانات رفاهي بهرهمند هستند، ميشود. يك نمونه از اين حادثه مربوط به چهار روز پيش است. هر سه كودك كنار هوتك مشغول آببازي بودند كه ناگهان صداي جيغ و فرياد بچههاي ديگر بلند ميشود. «ياسمين» معلم 30 ساله روستا كه فقط 10 روز ديگر به مراسم عروسياش باقي مانده بود وقتي ميبيند خواهرزادههايش در حال غرق شدن هستند براي نجات جان هر سه آنها خود را داخل هوتك مياندازد. چند دقيقه بعد «رقيه» 7 ساله و «مريم» 9 ساله را در حالي كه در آغوش ياسمين بودند از آب بيرون ميكشند، اما دير شده بود و رقيه، مريم و ياسمين جانشان را از دست داده بودند اما «نازنين» دختر 11 سالهاي كه ياسمين توانست در ابتدا او را از آب بيرون بكشد زنده ماند و شاهد اين ماجراي غمانگيز شد. «مهرداد آرام» بخشدار پلان از توابع شهرستان چابهار در خصوص اين اتفاق كه به دليل نداشتن حفاظ در اطراف هوتك رخ داده است به «اعتماد» ميگويد: «اين حادثه مربوط به چهار روز پيش ميشود كه بيشتر به سهلانگاري خانوادههايشان برميگردد. اين كودكان براي تفريح به آنجا رفته بودند و ظاهرا در راه برگشت يكي دو تا از اين كودكان كه كنار هوتك رفته بودند به داخل آن ميافتند و يكي از اقوام آنها كه معلم بوده است براي نجات جان آنها اقدام ميكند، اما موفق نميشود و هر سه آنها غرق ميشوند. اين هوتكها توسط اهالي روستاها براي مصارف خانگي، شستوشو و احشام حفر ميشود و خودشان بايد مسووليت اين هوتكها را به عهده بگيرند.»
10 روز به مراسم عروسياش مانده بود
«عبدالباقي» برادر اين معلم جوان كودكان در خصوص اتفاق پيش آمده به «اعتماد» ميگويد: «كمبود آب داريم و نميشود چاه زد. هوتك يك منبع آبي است كه ساليان سال است توسط اهالي درست ميشده تا آب براي مصرف سالانه ذخيره شود. عمق هركدام از اين هوتكها هم حدودا تا 6 متر ميرسد. بچههاي روستا اگر امكاناتي مثل پارك يا هر تفريح ديگري داشته باشند خب سمت هوتك براي گذراندن اوقات فراغت نميروند. تنها تفريح بچههاي ما اين است كه كنار هوتك آب بازي كنند. حصاركشي اطراف هوتك خوب است اما اينكه هوتك در مناطق ما نباشد، امكانپذير نيست. چون هوتك قسمتي از زندگي روزمره ما به حساب ميآيد. روز شنبه ساعت 11 صبح بچهها كنار يكي از اين هوتكهاي نزديك خانهمان براي تميز كردن لباسهايشان كه خاكي شده بود رفته بودند كه يك دفعه بچههاي ديگر جيغ و داد ميكنند كه رقيه غرق شد، مريم غرق شد، نازنين غرق شد. خواهر من هم به محض اينكه صداي بچهها را ميشنود به داخل آب ميرود. اول نازنين را نجات ميدهد و دوباره داخل هوتك ميرود تا رقيه و مريم را هم نجات دهد كه گويا خواهرم نفس كم ميآورد و هر سه آنها غرق ميشوند. وقتي هم كه خواستيم آنها را از داخل آب بيرون بكشيم هر دو بچه در آغوشش بودند. ياسمين خواهر من بود. 30 سال داشت و معلم بود. من خودم هم معلم اين روستا هستم. فقط 10 روز به مراسم عروسي ياسمين مانده بود كه اين اتفاق افتاد و ما عزادار شديم. رقيه و مريم هم از اقوام ما بودند.» او در ادامه در خصوص خواهرزادهاش نازنين، دختر11 سالهاي كه در همان ابتدا توسط ياسمين نجات پيدا كرد، ميگويد: «نازنين به خواهرم خيلي وابسته بود. ياسمين خالهاش بود. از شنبه تا الان هر روز صبح كه از خواب بيدار ميشود گريه ميكند تا شب. مرتب ميگويد كاش من هم مرده بودم.» نازنين در خصوص روز حادثه ميگويد: «اول مريم داخل آب افتاد. من رفتم او را نجات دهم كه رقيه هم داخل آب شد. بعد هم خالهام براي نجات ما آمد. مرا به بيرون از هوتك برد. دوباره برگشت كه رقيه و مريم را نجات دهد كه غرق شد.» با تعريف اين ماجرا ناراحت ميشود و گوشي تلفن را به مادرش ميدهد.
فلسفه ساخت هوتك
«منصور كريمدادي» دهيار؛ در خصوص فلسفه ايجاد هوتك به «اعتماد» ميگويد: «مردم سيستانوبلوچستان از قديمالايام كشاورز و دامدار بودند. حدود سيصد الي چهارصد سال پيش با توجه به زمينهاي حاصلخيز كشاورزي در دشت دشتياري مردم زندگيشان را با اين شرايط شروع كردند. وقتي كه باران ميباريد آب رودخانه جاري ميشد و به خانههاي اين روستاييان خسارت وارد ميكرد و به عبارتي خانهها را نابود ميكرد. چارهاي كه آن زمان براي حل اين مشكل در نظر گرفتند كندن يكسري گودالهاي دستساز بود كه از خاك آن تپه درست كردند. در واقع ساختن هوتك دو نفع داشت يكي اينكه با كندن اين گودالها خاكهايي به صورت تپه ايجاد ميشد و ساكنان بالاي اين تپهها خانههايشان را بنا كردند. منفعت ديگر همين هوتك بود كه آب در آن ذخيره ميشد و آنها براي مصارف روزمرهشان استفاده ميكردند.» كريمدادي درباره اين اتفاق ميگويد: «غرق شدن در هوتكها به دليل نبود امكانات زيرساختي از جمله محل بازي و سرگرمي است. وقتي كودكان اين مناطق محل بازي ندارند مجبور ميشوند براي بازي و سرگرمي به كنار اين هوتكها بروند. مخصوصا با شروع فصل گرما اين كودكان براي شنا و آب بازي به كنار هوتكها ميروند. مساله ديگر كه ميتواند از اين حوادث پيشگيري كند حصاركشي اطراف اين هوتكها است كه كودكان نتوانند به راحتي براي بازي و سرگرمي كنار اين هوتكها بروند.» محمدكريم عزيزي نماينده سيستانوبلوچستان در شوراي عالي استانها در اين خصوص عنوان كرده بود: «2 دانشآموز به نامهاي مريم و رقيه از روستاي سلوربازار دشتياري براي تهيه آب به هوتك رفته بودند كه در داخل هوتك سقوط كرده و غرق شدند. معلم 30 ساله به نام ياسمين براي نجات اين 2 دانشآموز به داخل هوتك ميرود كه او نيز غرق ميشود. همچنين روز پيش از اين حادثه در روستاي عيد و بازار نيز كودك 4 سالهاي بر اثر سقوط در هوتك جان باخت.» روز جمعه 23 ارديبهشتماه نيز2كودك در درياچه صورتي چابهار غرق شدند كه يكي از آنها توسط پدرش نجات پيدا كرد، اما «محمدعمر» كودك 4 ساله جان خود را از دست داد.