«آزاديهاي» حقيقي و دروغين، جدال با ارواح نواستعماري
يان ليپاوسكي
امسال، جشنهاي پيروزي در جنگ جهاني دوم، تحتالشعاع رنج و خونريزي در سرزمين اوكراين و ويراني شهرهايش قرار گرفته است. ارواح جنگ تهاجمي جديد و نواستعمار امپراتوري، تشنه به قلمرو بيشتر، سايههاي تاريك خود را بر اين روزهاي مربوط به جشن صلح افكندهاند. تجاوز بيدليل و غيرقانوني روسيه به همسايه كوچكتر و دموكراتيك خود، ما را به اين فكر واميدارد كه چگونه ميتوان حافظه را به خاطر سياستهاي امپرياليستي نو مخدوش كرد. مراسم سنتي معمول كه در ميدان سرخ مسكو برگزار ميشود، به تدريج از هدف اوليه خود فاصله گرفته است. در اصل ميبايست فروتنانه از قهرمانان جمهوريهاي شوروي، شامل روسها و اوكراينيها قدرداني و يادآوري شود، اما به نمايش تبليغاتي و سازمانيافته دولتي و به رخ كشيدن قدرت مبدل شد. در سالهاي گذشته، سخنرانيها، معمولا همراه با تهديد بوده اما امسال، همان تهديدها مبدل به جنگ شد. از قهرماني قربانيان جنگ جهاني دوم براي اثبات دست قدرتمند يك رژيم استبدادي بيرحم و روياهايش براي احيا و گسترش استعمار استفاده شده است.
تجربه جنگ جهاني دوم براي چكسلواكي با همسايه قدرتمندش (آلمان نازي ديكتاتوري) كه به بهانه «آزادسازي» جمعيت آلماني زبان، به همسايه كوچكترش حمله كرد، در واقع پيشدرآمد جنگي بسيار بزرگتر بود زيرا اين «آزادي» يا آزادسازي نه تنها پاياني نداشت بلكه توسعه بيشتر يافت. درس عبرتي كه نبايد فراموش شود.
چكسلواكي، شاهد «آزادي» دروغين ديگري در سال ۱۹۶۸ بود، زماني كه ارتش تقريبا نيمميليوني در پي اطاعت از دستورات صادره از مسكو، به چكسلواكي حمله كرد و اميدها و وعده آزادي بهار پراگ را از ميان برد. پيرو اشغال شوروي، كشوري مغرور و مستقل به مستعمره درهم شكسته شوروي تبديل شد و آنجا بود كه اروپا به گروگان گرفته شد - نقلقول مشهور ميلان كوندرا كه به جهانيان يادآوري كرد.
در ساير نقاط كره زمين، دهه ۶۰ ميلادي شانس بيشتري داشت و جنبشهاي بزرگ استعمارزدايي را به همراه آورد. امپراتوريها متزلزل شده و بسياري از ملل قارههاي مختلف اجازه يافتند طعم آزادي را بچشند. كشورهاي اقماري شوروي سابق، مانند چكسلواكي و كشورهايي كه به عنوان بخشي از امپراتوري روسيه و بعدا اتحاد جماهير شوروي باقي مانده بودند، ميبايست سي سال ديگر منتظر بمانند تا اين لذت را تجربه كنند. با پايان جنگ سرد اما آنها لحظه شادي خود را جشن گرفتند. شكل آزادي حقيقي اينگونه بود.
پيروزي در جنگ جهاني دوم كه با روند استعمارزدايي و پايان جنگ سرد همراه شد، بزرگترين جهش جامعه انساني به سوي آزادي در قرن بيستويكم بود. آغاز آن، اين اميد را بنا گذاشت كه اتفاقاتي نظير «توافقنامه مونيخ» كه قرباني شدن ناحيهاي كوچك توسط همسايه بزرگتر را در پي داشت و نيز «دكترين برژنف» در ارتباط با حاكميت محدود، ديگر تكرار نشود.
جنگ انتخابي پوتين كه آرامش و زندگي را از ميليونها اوكرايني ربوده است، روزي اما گريبان همه ما را خواهد گرفت. جامعه روسيه نيز بهشدت آسيب خواهد ديد. اجساد كيسه پيچشده سربازاني كه به مادران و همسران خود برگردانده ميشوند، فصل فاجعهبار ديگري از تاريخ پيچيده روسيه را رقم خواهد زد. اقتصاد روسيه به سطح اقتصادي دهه ۹۰ تنزل خواهد يافت و كل رشد و شكوفايي اقتصادي ۳۰ سال گذشته نابود و روسيه به كشوري فقير و منزوي تبديل خواهد شد. جنگ پوتين به نفع روسيه نيست.
استفاده تسليحاتي از گاز و نفت، به اقتصاد بسياري از كشورهاي اروپايي و ساير كشورها آسيب ميرساند. ارتش روسيه با هدف گرفتن زيرساختهاي ذخيره غلات و محاصره بنادر و ساير مسيرهاي صادراتي، ميتواند باعث گسترش گرسنگي ميليونها شهروند در بسياري از كشورهاي آفريقايي و خاورميانه شود. اتحاديه اروپا و ايالات متحده كه همواره طبق سنت، كمكهاي مالي ميكردهاند با اقتصادي ضعيف مواجه خواهند شد و توانايي كمتري براي كمك به توسعه غني كشورهاي فقيرتر يا در حال توسعه خواهند داشت. آنها ناچار خواهند شد براي بازسازي اوكراين متحمل تلاشي عظيم شوند. اين خود باعث محروميت نقاط ديگر از اين منابع خواهد شد.
جهان به اين جنگ نياز نداشت، اما شر پيروز نخواهد شد. همه ما موظفيم اشباح دوران استعمار و ارواح امپرياليسم نو را طرد كنيم. نميتوانيم اجازه دهيم نظم بينالمللي مبتني بر قوانين نابود شده و با تقسيم قدرت براساس نقشه سياسي و حوزههاي نفوذ جايگزين شود. تجاوز غيرقانوني قابل تحمل نيست و همه مردمان صلحطلب ميبايست در ارسال اشارات ضد جنگ متحد شوند. بياييد قياسهاي اوروِلي كه در آن حقيقت يك دروغ است و جنگ «آزادي» ناميده ميشود را رد كنيم. بياييد از اوكراين حمايت كنيم و اميدوار باشيم كه سال آينده جشنهاي پايان جنگ جهاني دوم به آنچه بايد باشد تبديل شود - يادآوري قربانيان و قهرمانان كشتهشده و وعده صلح.
٭ وزير امور خارجه جمهوري چك
ترجمه شده توسط سپيده خليلي