کولی
کولی کنار آتش رقص شبانهات کو؟ شادی چرا رمیده؟ آتش چرا فسرده؟
خاموش مانده اینک، خاموش تا همیشه چشم سیاه چادر با این چراغ مرده
رفت آنکه پیش پایش دریا ستاره کردی چشمان مهربانش یک قطره ناسترده
در گیسوی تو نشکفت آن بوسه لحظه لحظه این شب نداشت ــ آری ــ الماس خرده خرده
سیمین بهبهانی