• ۱۴۰۳ سه شنبه ۱۵ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5245 -
  • ۱۴۰۱ پنج شنبه ۹ تير

گفت‌وگوي «اعتماد» با يكي از آشنايان عروس و دامادي كه مجلس عروسي‌شان در تهران عزا شد

قتل دو كودك در مراسم عروسي

بهاره  شبانكارئيان

ساعت از نيمه شب يكشنبه ۵ تيرماه سال جاري گذشته بود كه مراسم عروسي‌شان در ملارد تهران به عزا تبديل شد. مراسم عروسي در تالار تمام شد و تمام مهمان‌ها مقابل خانه داماد براي رقص و پايكوبي جمع شده بودند. پدر داماد كه مردي حدودا ۶۰ ساله است در مراسم عروسي پسرش با اسلحه وينچستر خود تيراندازي مي‌كند آن هم به دليل رسومي غلط. پدر داماد به خاطر مصرف الكل از حالت عادي خود خارج شده بود و پس از چند شليك هوايي به دلايلي نامشخص يك تير هم روي زمين مي‌زند. شليك تير روي زمين در ابتدا ۴ نفر را مصدوم كرد كه شامل دو كودك و دو نفر ديگر از مهمانان شد. مادر يكي از كودكان نيز در يكي از بيمارستان‌هاي ملارد بستري شده و به ‌شدت وضعيت روحي‌اش به هم ريخته است. يكي از كودكان كه دختري ۱۲ ساله بود در شب حادثه پس از رساندن به بيمارستان جان خود را از دست داد. يك روز پس از اين حادثه نيز يكي ديگر از كودكان كه ۹ سال داشت در بيمارستان به دليل شدت جراحات جان خود را از دست مي‌دهد. 

مهدي جهانشيري، دادستان ملارد در خصوص اين حادثه عنوان كرد كه تيراندازي در عروسي شهرستان ملارد در شامگاه يكشنبه منجر به قتل يك كودك ۱۲ساله و زخمي شدن مادر مقتول و دو كودك ۹ و يك‌ساله شد. ساچمه‌هاي اسلحه وينچستر به كبد كودك ۹ ساله اصابت كرده بود. به دليل آسيب شديد به كبد اين كودك او به بيمارستان مسيح دانشوري منتقل شده بود كه به علت وخامت حال اين كودك ۹ ساله او نيز در بيمارستان جانش را از دست داد. پدر داماد در تبعيت از رسمي غلط و در شرايطي كه حالت طبيعي نداشته در استقبال از عروس خود با اسلحه وينچستر تيراندازي كرده است. داماد و پدرش به جرم قتل و توقيف سلاح‌هاي بدون مجوز دستگير شدند. پس از 4 روز از اين حادثه تلخ يكي از آشنايان خانواده عروس و داماد جزييات شب عروسي را شرح مي‌دهد.

تير آخر روي زمين اصابت كرد
اين مرد 45 ساله كه نخواست نامش در اين گزارش قيد شود در خصوص حادثه فوق به «اعتماد» مي‌گويد: «داماد فرزند دوم خانواده است و حدود 28 سال دارد. يكشنبه شب مراسم خوب و باشكوهي در تالار برگزار شد و وقتي مراسم عروسي تمام شد همه مهمان‌ها به جلوي درِ خانه پدر داماد رجوع كرده و شروع به رقص و پايكوبي كردند. آنها اهل لرستان هستند. تقريبا ده دقيقه به پايان اين رقص و پايكوبي مانده بود كه پدر داماد اسلحه وينچسترش را پُر كرد و به رسم تيراندازي در مجالس خودشان دو تير هوايي با لبخند شليك كرد. حالا نمي‌دانم اسلحه مشكل داشت يا چه اتفاقي افتاد كه سر اسلحه به سمت پايين و رو به زمين گرفته شد و يك تير در لحظه‌اي كه سر اسلحه رو به پايين بود، شليك شد. پدر داماد رفت اسلحه را دوباره پُر كند كه من هم به دنبالش رفتم و گفتم كه كافي است زن و بچه مردم مي‌ترسند اگر رسم بود كه انجام دادي كه ناگهان صداي جيغ و فرياد از سوي مهمان‌ها بلند شد. يادم است به پدر داماد گفتم كه مراسم به اين زيبايي را با اين رسم و رسومات اشتباه و غلط خراب نكنيد. فكر كنيد نزديك چند دقيقه‌اي مكالمات من و پدر داماد طول كشيد و پس از آن بود كه صداي فرياد و شيون مهمان‌ها بلند شد. اولش ما بي‌اطلاع بوديم كه اين صدا براي چه موضوعي است و فقط مي‌ديديم چند خانوار از وسط مراسم مي‌دويدند و خارج از محوطه‌اي كه همه جمع شده بوديم، مي‌رفتند و ما نمي‌توانستيم درك كنيم كه چه اتفاقي افتاده است. رقص، پايكوبي و صداي بلند موزيك اجازه نمي‌داد شرايط بدي كه رخ داده بود را متوجه شويم. تير آخر به سمت زمين بود براي همين هيچ كس فكرش را نمي‌كرد كه به شخصي برخورد كرده باشد چه برسد به اينكه دو نفر كشته شوند. جلوي درِ خانه پدر داماد يك سراميك وجود داشت براي همين تير به سراميك جلو درِ خانه آنها برخورد و كمانه مي‌كند و برمي‌گردد. تيرهاي اين اسلحه هم ساچمه‌اي بود و حدود ده، بيست تير همزمان شليك شد به همين خاطر چهار نفر زخمي شدند. در ابتدا ما از آمار اطلاعي نداشتيم تا اينكه حدود ساعت 2 شب با خبر شديم كه دختر 12 ساله‌اي كه به او تير خورده بود در اتاق عمل بيمارستان فوت كرد و به رحمت خدا رفت. اين دختر از اقوام عروس بود. دومين كودك كه 9 سالش بود نيز يك روز پس از شب حادثه در بيمارستان فوت كرد. اين كودك برادرزاده پدر داماد بود. دو نفر ديگر هم در بيمارستان هستند كه يكي از آنها مادر يكي از اين كودكان است كه وضع روحي مناسبي هم ندارد.»
او در ادامه در خصوص پدر داماد توضيح مي‌دهد: «خاطره خيلي بدي براي عروس و داماد به جا گذاشته شد. جز اشك و شيون و ناله از اين عروسي هيچ چيز باقي نماند. آن هم بعد از اين همه خنده و شادي و خوشي. خود پدر داماد هم شرايط روحي خوبي ندارد. از بازداشتگاه با من تماس گرفت و گفت كه به خانه‌ام برو و درِ آن را گِل بمال. من شرمنده همه مهمان‌ها شدم. ببينيد پدر داماد يك مرد 60 ساله است كه اين همه سال با آبرو زندگي كرد. نمي‌دانم واقعا چرا يك همچين آدمي بايد چنين خطايي انجام دهد. داماد هم در روز دوشنبه به‌طور عجيبي دستگير شد، نمي‌دانيم چرا او را دستگير كردند، چون اصلا اسلحه دست او نبود. داماد كنار عروس روي صندلي نشسته بود و از همه جا بي‌خبر بود. خودش به اندازه كافي داغدار بود كه آمدند و دستگيرش كردند. وقتي اين سه نفر در بيمارستان بستري شدند دادستان ملارد براي ملاقات با آنها به بيمارستان رفت. خانم اگر خواستيد مطلبي بنويسيد حتما اين جمله را از طرف من قيد كنيد كه 60 سال اعتبار و پاكي و مردم‌دوستي در يك كفه ترازو و چند جرعه نوشيدن الكل در كفه ديگر ترازو تمام خصوصيات و صفات خوب اين مرد را زير سوال برد.» 


تيراندازي در مراسم عروسي و عزا رسمي كهنه و بي‌اساس است كه گاه و بي‌گاه جاني را به كام مرگ كشانده و خانواده‌هايي را درگير زندان و ديه و مشكلات فراوان مي‌كند. آيين كهنه تيراندازي در مراسم شادي به ويژه در مراسم عروسي در ميان اقوام مختلف كشور ديده مي‌شود، رسمي كه گاهي تيراندازي است و گاهي ترقه‌بازي و نورافشاني با مواد محترقه.  دو روز پس از اين حادثه كه در مراسم عروسي در تهران رخ داد در 7 تيرماه در شهرستان باغملك از توابع استان خوزستان سه نفر در پي تيراندازي در يك مجلس عزا مجروح شدند. دادستان عمومي باغملك سهراب لهراب با اشاره به اينكه يك مورد تيراندازي در مراسم عزا در شهرستان باغملك رخ داده است، عنوان كرد كه در پي اين تيراندازي ۳ نفر مجروح شدند كه بلافاصله اين موضوع در دستور كار مراجع قضايي و پليس قرار گرفت . عاملان اين تيراندازي شناسايي شدند و دستور دستگيري اين افراد صادر شده است. مراجع قضايي و پليس تا دستگيري آخرين نفر از افراد خاطي مصمم هستند

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون