• ۱۴۰۴ دوشنبه ۱۲ فروردين
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5255 -
  • ۱۴۰۱ پنج شنبه ۲۳ تير

گفت‌وگوي «اعتماد» با يكي از خيرين كه دو روز پيش زنداني متهم به قتل را پس از 11 سال از چوبه ‌دار رهايي بخشيد

آزادي 300 محكوم به قصاص توسط معلمي بازنشسته

محمد مرادي نژاد: برخي دوستانم مي‌گفتند وقتي توانستي رضايت شاكيان اين پرونده را بگيري پس از عهده برجام هم برخواهي آمد

بهاره شبانكارئيان

«محمد مرادي‌نژاد» اهل شهرستان خرم‌آباد واقع در لرستان است. او نزديك به 62 سال دارد و از سال 1360 در راستاي صلح و سازش در ميان برخي طايفه‌ها كه با مشكلاتي روبه‌رو بودند، قدم برمي‌دارد. او كه يك معلم بازنشسته است اولين پرونده مربوط به آزادي زندانيان محكوم به قصاص را از سال 82 در رزومه كاري خود دارد و در اين مدت توانسته است 300 زنداني محكوم به قصاص را از پاي چوبه ‌دار نجات دهد. «اعتماد» در گفت‌وگو با «محمد مرادي‌نژاد» و «مرتضي.ي» يكي از زندانيان محكوم به قصاص كه توسط اين خير آزاد شده است از اقدامات مرادي‌نژاد در اين سال‌ها جزيياتي را شرح مي‌دهد.

 
آزادي يك محكوم به قصاص
 پس از 19 سال حبس
محمد مرادي‌نژاد در خصوص اولين اقدام خود كه مربوط به آزادي يك زنداني محكوم به قصاص بوده است، مي‌گويد: «سال 82 توانستم يك زنداني را از چوبه‌ دار نجات دهم. موضوع پرونده هم اين بود كه متهم به قتل به دليل اختلافات ملكي دو نفر را با اسلحه به قتل رسانده بود. اين دو نفر هم از برادران متهم بودند. من توانستم پس از مدت‌ها رضايت شاكيانش را جلب كنم و اين شخص را از زندان آزاد كنم. خاطرم هست آن زمان آقاي خداييان رييس دادگاه بود.»
او در ادامه درباره شروع اين اقدامات توضيح مي‌دهد: «پدرم و پدربزرگم از همان ابتدا در طوايف و اقوام ميانجيگري مي‌كردند و در كار خير فعاليت داشتند، البته در همان زمان گذشته كه مربوط به دوران پدربزرگم مي‌شود در ميان طوايف به اين معروف بوديم كه صلح و سازش برقرار مي‌كنيم. من هم علاقه داشتم كه در همين راستا قدم بردارم در سال 60 كه من معلم بودم اختلافي ميان برخي طايفه‌ها در روستاي‌مان شكل گرفته بود كه توانستم آن اختلاف را حل كنم. بعد از آن هم اختلافاتي كه ميان طايفه‌ها وجود داشت را سعي مي‌كردم برطرف كنم. در اين سال‌ها هميشه سعي كردم اگر قدمي برمي‌دارم شاكي و متشاكي از من راضي باشند و نگران نباشند. در اغلب موارد هم شاكيان با من كنار مي‌آيند. اصلا هم نمي‌خواهم در صحبت‌هايم ذره‌اي حرف اضافه بزنم يا اينكه خودنمايي كنم. به جايي هم وصل نيستم و نبودم كه شما فكر كنيد به خاطر اين توانستم از شاكيان رضايت بگيرم. هر هزينه‌اي هم كه در اين سال‌ها انجام دادم از جيب خودم بوده و ريالي بابت فعاليت‌هايم از دولت نگرفتم. از سال 82 تا به حال هم توانستم 300 محكوم به قصاص را از زندان آزاد كنم.»
مرادي‌نژاد درباره مهم‌ترين پرونده‌اي كه در خصوص آزاد كردن يك زنداني محكوم به قصاص داشته است، مي‌گويد: «پنج سال پيش يك زنداني بود كه 19 سال در زندان به سر مي‌برد و پنج نفر را به قتل رسانده بود. توانستم كمتر از يك ماه رضايت شاكيان اين زنداني را بگيرم و مبلغ 500 ميليون تومان ديه را به 150 ميليون تومان تبديل كنم. در اين پرونده خيرين زيادي براي آزادي اين زنداني تلاش كردند اما هر بار كه تعداد خيرين زياد بود و من همراه آنها براي رضايت شاكي اين زنداني مي‌رفتم، نمي‌توانستيم رضايت شاكي را جلب كنيم و ديگر خسته شده بوديم تا اينكه يك روز بدون اينكه به كسي بگويم تنهايي براي گرفتن رضايت نزد شاكي اين زنداني رفتم همان موقع توانستم رضايت شاكي را جلب كنم و اين زنداني پس از 19 سال بالاخره از زندان آزاد شد. برخي دوستانم كه ديده بودند توانسته‌ام رضايت شاكيان اين زنداني را جلب كنم هميشه مي‌گفتند وقتي توانستي رضايت شاكيان اين پرونده را بگيري پس از عهده برجام هم برخواهي آمد.» (پس از تمام شدن اين جمله مي‌خندد). 
 او در ادامه مي‌گويد: «سال 1400 هم در شهرستان دورود يك مورد قتل صورت گرفته بود كه شاكيان حدود يك ميليارد و 200 هزار تومان ديه در نظر گرفته بودند من از جيب خودم مبلغ چهل ميليون تومان را پرداخت كردم و مابقي مبلغ آن را هم توسط افراد خير جمع‌آوري كردم و اين زنداني آزاد شد. در سال 1401 هم فردي بود به نام «خدايار.خ» كه مرتكب قتل شده بود و شاكيان مبلغ 10 ميليارد تومان ديه براي رضايت دادن در نظر گرفته بودند كه با ورود به جلسات آنها نيز توانستم اين مبلغ ديه كه بسيار زياد هم بود را به دو ميليارد تومان برسانم. در پرونده‌هاي قبلي اين تجربه را كسب كردم كه وقتي خودم به تنهايي براي گرفتن رضايت اقدام مي‌كنم نتيجه بهتري مي‌گيرم و راحت‌تر مي‌توانم رضايت شاكي را جلب كنم براي همين در اكثر پرونده‌هايي كه به من معرفي مي‌كنم به تنهايي براي رضايت شاكي اقدام مي‌كنم.»
مرادي‌نژاد در خصوص زندگي شخصي‌اش مي‌گويد: «7 فرزند دارم. شش پسر و يك دختر كه همه فرزندانم ازدواج كردند. از حاصل ازدواج آنها هم من ده نوه دارم. در سال 92 بازنشسته شدم. سال 1360 جنگ بود. در روستايي كه ما زندگي مي‌كرديم اگر معلمي توانا بود و در انجام تمام كارها شايستگي داشت از سوي آموزش و پرورش برايش ابلاغيه صادر مي‌شد كه آن معلم نظارت كافي را بر افراد روستا داشته باشد. همان سال نيز به من از طرف آموزش و پرورش ابلاغيه‌اي صادر شد و من يكي از اين معلمان بودم. سال 79 هم از سوي شوراي حل اختلاف ابلاغيه‌اي صادر شد و با عنوان عضوي از اين شورا با آنها همكاري كردم.»
مرادي‌نژاد پس از پايان صحبت‌هايش مي‌گويد كه يكي از زندانيان محكوم به قصاص كنارش است و قصد دارد اين زنداني را به انديمشك نزد همسرش ببرد. مرادي‌نژاد گوشي تلفن را به «مرتضي.ي» يكي از زندانياني كه تازه دو روز است از زندان آزاد شده مي‌دهد. اين زنداني در پاسخ به برخي سوالات «اعتماد» توضيحاتي مختصر را ارايه مي‌دهد.
   چند سال داريد و آيا ازدواج كرديد؟
متولد 65 هستم. بله ازدواج كردم و يك فرزند دارم كه از ناحيه چشم هم دچار مشكل است. 
   چند سال در زندان بوديد و شاكي شما چگونه رضايت داد؟
11 سال در زندان بودم. پول نداشتم كه مبلغ ديه را پراخت كنم. سرانجام با پادرمياني آقاي مرادي و پرداخت ديه 450 ميليون توماني كه توسط خيرين صورت گرفت، توانستم از زندان آزاد شوم. صد ميليون تومان از مبلغ ديه باقي مانده كه به صورت چك قرار شده در مدت زمان مشخصي آن را هم پرداخت كنيم. آقاي مرادي كار بزرگي در حقم كرد كه جبران آن از توانايي و عهده من خارج است و بعيد بدانم، بتوانم براي ايشان جبران كنم.
   از روز حادثه بگوييد؟
 روز حادثه من با نامادري‌ام بر سر ملكي اختلاف پيدا كرده بوديم كه من عصباني شده بودم و به صورت غيرعمد و ناخواسته به او شليك كردم و نامادري‌ام فوت شد. فرداي روز حادثه هم رفتم خودم را معرفي كردم. درست است كه از زندان آزاد شدم و ديه را پرداخت كردم اما باور كنيد تا پايان عمر در اين خصوص عذاب وجدان خواهم داشت.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون