براي درگذشت سیاوش نورپور
دایرهالمعارف موسیقیهاي محلي
آرش شهریاری
زندهیاد سیاوش نورپور را نمیتوان فقط به نوازندگی تنبور، سه تار یا تار محدود کرد. استاد سیاوش نورپور در واقع یک دایرهالمعارف زنده بود از موسیقی کرمانشاه و موسیقیهای محلی و مقامی که برای مردم نامانوس بوده و کمتر شنیده شدهاند. این بزرگوار بیشتر عمر شریف خود را صرف جمعآوری این نغمات و شناخت موسیقی اقوام کُرد در منطقه کرمانشاه کرد. البته چون ایشان بیشتر در زمینه نوازندگی و آهنگسازی بود، کار پژوهشی را بیشتر برای خودش انجام میداد و به عنوان راهنمای پژوهشگران آن منطقه عمل میکرد و البته در کرمانشاه پروژههای تحقیقاتی زیادی با راهنمایی آقای نورپور رقم خورد. آقای نورپور شناخت خوبی روی موسیقی اقوام مختلف داشت چرا که مرتبا با هنرمندان موسیقی سایر اقوام هم در ارتباط بود و همیشه به مناطق مختلف کشور مثل جنوب، ایلات قشقایی، سیستان و بلوچستان، اصفهان، شمال خراسان و... نیز سفر میکرد در صورتی که خود ایشان نوازنده تنبوری بود که سبک خاصی داشت و شور پنج انگشتی میکشید. آقای نورپور در زمینه نوازندگی سهتار، شاگردی به نام آقای گل نظر عزیزی داشت که خودش از استادان تنبور بود و با مرحوم سید خلیل عالینژاد و جناب آقای مرادی در یک گروه تنبورنوازی میکرد. آقای نورپور که ایشان را به گروه تنبورنوازی معرفی کرده بود، خودش هم تحتتاثیر ایشان به تنبورنوازی و شناخت مقامهای آن پرداخت و بر آنها اشراف پیدا کرد. آقای نورپور در آهنگسازی فرد خلاقی بود و بسیاری از آثاری که امروز ما در موسیقی تنبور میشنویم از کارهای ایشان است مثل آهنگ «مردان خدا» یا آهنگهایی مثل «یا رب یا رب»، «یاوران مستم» و.. البته به جز آهنگ مردان خدا كه ساخته خود ايشان بود، بقيه آهنگها مثل ياوران مستم و يارب يارب روايت ايشان از ملودىهاى ناب تكاياى قادرى و نقشبندى بود که آنها را جمعآوری و برای تنبور تنظیم و روایت میکرد.
شالوده اصلی گروه تنبورنوازان شمس نیز ابتدا با استاد زندهیاد مسعود زنگنه مجد کرمانشاهی و همکاری با آقای نورپور رقم خورد و این دو نفر، بنیانگذاران اصلی گروه تنبورنوازان شمس هستند که به احترام استادشان حاجی خان ناظری، سرپرستی گروه را به فرزند حاجی خان که کیخسرو پورناظری که آن زمان معروف به علی ناظری بود، سپردند. ایشان هم پذیرفتند و سرپرستی گروه تنبورنوازان شمس را به عهده گرفتند و در همان سالها کارهای خیلی خوبی هم ارايه دادند.
بیشتر کارهایی که در آلبوم «صدای سخن عشق» میشنوید، روایتهای آقای نورپور بوده؛ البته از آثار مرحوم سید خلیل عالینژاد هم در این اثر کار هست، اما بیشتر کارهای آقای نورپور بوده است. اعضای این گروه اکثرا شاگردان سید امرالله شاه ابراهیمی و عضو گروه تنبورنوازان مکتب صحنه بودند که نزد ایشان مشق میکردند. من از سنین 15 یا 16 سالگی و قبل از سربازی، هم زمان با آقای نورپور در کارگاه سازسازی آقای مجتبی زرین ماه که از استادان متبحر ساخت تار بودند رفت و آمد داشتم. آنجا بود که با آقای نورپور آشنا شدم و تنبور نوازی من را شنید و من را به گروه خودش دعوت کرد. اینطور بود که بعضی از اعضا که به سازهای دیگری هم مسلط بودند در صورت نیاز همه نوع سازی مینواختند مثلا در یکی از کنسرتها که نوازنده دف نیامده بود، من که به قطعات آشنا و همه را حفظ بودم با این که ساز بنده دف نبود، جایگزین او شدم و در آن اجرا دف نواختم که تجربه جالب توجهی بود. در طول فعالیت گروه، آثار زیادی را با آقای نورپور در صدا و سیمای مرکز کرمانشاه ضبط کردیم. شاید بیش از 10 ساعت کار از ساختههای خود ایشان که باز نوازی کردیم از جمله همین آهنگ «مردان خدا» بود که با یک شعر دیگر در منقبت حضرت علی اجرا کردیم. تا زمانی که همراه گروه بودم از این دست کارها بسیار انجام میدادیم و حضور زندهیاد نورپور واقعا برایمان قوت قلب بود و کسی بود که مسیر ما را کاملا روشن کرد. ایشان به غیر از این که نوازنده تنبور بود و بر موسیقی و مقامهای تنبور احاطه داشت، استاد تار و سه تار هم بود، شاگردی آقای حاجی خان ناظری را کرده بود و با استادانی مثل استاد کسايی در اصفهان ارتباط مستقیم داشت و هر سال چند بار خدمت ایشان میرفت. اینجا فرصت را مغتنم میشمارم و درگذشت این استاد با اخلاق و گرانقدر را که بحق دایرهالمعارف موسیقی منطقه بود، به جامعه بزرگ موسیقی ایران و خانوادهشان تسلیت میگویم.