تولد مهدي مهدويكيا
مرتضي ميرحسيني
قديميترين خاطرهام از مهدي مهدويكيا -كه امروز تولد اوست- به بازي تيم ملي فوتبال ما با چين، در مقدماتي جام جهاني 1998 فرانسه برميگردد. به همان بازي كه به تاريخ ما اواخر شهريور 1376 در داليان چين برگزار شد، با برتري 4 به 2 ايران به پايان رسيد و 2 گل از گلهاي ما را او زد. آن بازي هم براي تيم ملي ما برد بود و هم _ چنان كه مشهور است _ شروع روزهاي اوج فوتبال مهدويكيا.
البته بيشتر ما او را با گلي كه در همان جام جهاني به امريكا زد به ياد ميآوريم و گاهي هم يادمان ميرود كه او سال 2003 بهترين بازيكن آسيا شد. به جز جام جهاني 1998 فرانسه، در 2006 آلمان هم حضور داشت و سالهاي طولاني براي تيم فوتبال هامبورگ بازي كرد. در چارچوب معيارهاي فوتبال ايران، او فوتباليست بزرگي بود و در بهترين سالهاي بازياش، با حركتهاي كنار زمين و پاسهاي كمنقص، نتايج بازيها را تغيير ميداد. دورهاي هم بهترين فوتباليست كشور ما بود و يادم هست در شهر ما، در فوتبال روي زمينهاي خاكي يا كوچه و خيابان به كسي كه خوب ميدويد و خوب شوت ميكرد ميگفتند «مهدويكيايي تو!» (با لهجه گيلكي بخوانيد).
اما بعدتر، در سالهاي پاياني فوتبال ملياش، به كمكاري براي تيم ملي متهم شده بود و براي نقشي كه ديگر نميتوانست ايفا كند نكوهش ميكند.
توقعات فوتبالدوستان از مهدويكيا بالا بود و او نميتوانست اين توقعات را برآورده كند. برخي ميگفتند او براي حفظ ساقهايش، ديگر مثل قبل نميجنگد و از جان مايه نميگذارد. ميگفتند نميخواهد مصدوم شود كه از جريان بازيهاي باشگاهي در اروپا عقب بماند. ميگفتند تيم ملي ديگر جزو اولويتهاي او نيست. او اين انتقادات را ميشنيد، به برخي از آنان پاسخ ميداد، اما تا به آخر - به ناحق - متهم باقي ماند. تابستان 1388 كه از تيم ملي خداحافظي كرد، دستخطي از او منتشر شد كه در آن از خودش -و نيز از ساير اعضاي تيم ملي- دفاع ميكرد. در بخش پاياني اين نامه نوشته بود «شما با ارايه كدام مدرك و با چه جراتي به خود اجازه ميدهيد در مورد بازيكنان ملي اينگونه قضاوت كنيد. بازيكناني كه در طول اين سالها بدون كوچكترين چشمداشتي با تحمل اردوهاي سخت و طاقتفرسا و فشارهاي روحي و رواني ناشي از بازيهاي مهم و سرنوشتساز ملي و تحمل دوري از خانوادههايشان تنها به دنبال كسب افتخار براي وطن و مردمشان بودهاند و تلاش نمودهاند در تمامي مسابقات آسيايي و جهاني و ليگهاي معتبر اروپايي از اعتبار ايران و فوتبال ايران دفاع كنند.
بازيكنان ملي همه اين تلاشها را نكردهاند كه حالا شما افراد اندك آنها را با اين القاب ناشايست بخوانيد. توصيه ميكنم شب هنگام كه سر بر بالين ميگذاريد كمي به شرف و وجدان فكر كنيد تا فردا روز قبل از بيان هر مطلبي اين دو ارزش انساني را كه در وجود هر انساني بايد پيدا شود مدنظر قرار داده و از اين به بعد بازيكنان ملي را با القابي كه شايسته آنهاست بخوانيد.»
مهدويكيا كه بهار 1392 -در پايان فينال جام حذفي- كار خود را به عنوان بازيكن به پايان برد، اكنون سرمربي تيم ملي اميد ماست. راستش زندگي حرفهاي او را بعد از خداحافظي از تيم ملي دنبال نكردم، اما ميدانم-و تقريبا همه ميگويند- هنوز موفقيتهايي را كه به عنوان بازيكن كسب كرده بود در جايگاه مربي تكرار نكرده است. اما او جايي مهم در تاريخ فوتبال ايران و نيز در قلب بسياري از ما دارد و قطعا نامش در فهرست بهترينهاي فوتبال ما قرار ميگيرد.