• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۱۶ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5270 -
  • ۱۴۰۱ سه شنبه ۱۱ مرداد

بررسي چرايي ادامه پديده اقرارتلويزيوني

اعترافات رسانه‌اي

عباس عبدي : ساختاري كه از اقرار واقعي بهره‌مند است يك دادگاه واقعي شكل مي‌دهد

مهدي بيك‌اوغلي|يك‌بار ديگر پخش اعترافات تلويزيوني از صدا و سيما خبرساز شد. هر چند اين براي نخستين‌بار نيست كه خبرنگاران صداوسيما ميكروفن به دست، روبه‌روي برخي سوژه‌ها قرار مي‌گيرند و در جايگاه شاكي، دادستان، قاضي و مجري حكم عمل مي‌كنند، اما اين‌بار با توجه به اين واقعيت كه يك زن ايراني سوژه اصلي اعترافات است، بازخوردها، وسيع‌تر و انتقادات جدي‌تر از هر زمان ديگري شده است. طي روز‌هاي يكشنبه و دوشنبه توييتر، اينستاگرام، فيس‌بوك و تلگرام تحت‌الشعاع كامل موضوع اعترافات سپيده رشنو قرار داشت و اغلب كاربران از رويكرد جناحي، سياسي و غيرحرفه‌اي صدا و سيما در تهيه و پخش اين اعترافات انتقاد مي‌كردند. در اين ميان عباس عبدي معتقد است كه براي برپاكنندگان اين دادگاه‌هاي تلويزيوني، بازخوردها كمترين اهميت را دارد و اين افراد از دل پخش اين برنامه‌ها به دنبال ارسال اين پالس براي جمعيت طرفداران خود هستند كه اوضاع را تحت كنترل دارند. عبدي در گفت‌وگوي اختصاصي با «اعتماد» و همچنين با بازخواني برگزاري دادگاه‌هاي اعترافات سياسي در دهه 70 و 80 خورشيدي، بخشي از سيستم را معتاد به برگزاري اين نوع دادگاه‌هاي تلويزيوني مي‌داند.

  استفاده از اعترافات تلويزيوني هر چند در سال‌هاي ابتدايي انقلاب نيز مسبوق به سابقه است، اما اين روند بعد از ظهور اصلاحات (ميانه‌هاي دهه ۷۰) شدت و ابعاد وسيع‌تري پيدا كرد. به نظر شما بستر شكل‌گيري اين ايده كه از طريق اعترافات مي‌توان ارزش افزوده رسانه‌اي و سياسي خلق كرد چگونه شكل گرفت؟
برداشت بنده اين است كه سياست رسمي كشور، معتاد به اين‌گونه برنامه‌ها شده و به اين دليل است كه شاهد تكرار اين‌گونه اعترافات تلويزيوني هستيم. تداوم اين سياست نيز ناشي از اراده كارشناسان پرونده است. هدف آنان همان هدفي است كه منتقدان اين سياست در نقد آن ابراز مي‌كنند. از سوي ديگر بايد توجه داشت كه همه مي‌دانند اين كار خلاف قانون و اخلاق و شرع است ولي ظاهرا به همين علت انجام مي‌شود. اين پيام اصلي اين برنامه‌هاست.
 اشاره كرديد، هدف برپاكنندگان اين دادگاه‌هاي اعتراف‌گيري همان هدفي است كه منتقدان اين سياست در نقد آن ابراز مي‌كنند. ممكن است كمي موضوع را روشن‌تر بفرماييد؟
در واقع منتقدان از منظر خودشان اين رفتار را نقد مي‌كنند مثلا آن را ناكارآمد و غيراخلاقي و غيرشرعي مي‌دانند كه همه درست است، ولي اجرا‌كنندگان اين سياست دقيقا دنبال همين اثرات هستند.
 آيا اين نوع برنامه‌ها به نفع برپاكنندگان اين دادگاه‌هاي تلويزيوني است؟نفع‌شان چيست؟
پاسخ قدري پيچيده است. اگر ساختاري، بقا و توسعه پايه مردمي خود را بر اين مبنا تعريف كند، قطعا از اين برنامه‌ها منتفع مي‌شود. منتقدان به اين علت آن را مفيد و موثر نمي‌دانند كه پايه حكومت مطلوب را متفاوت تعريف مي‌كنند. بنابراين در كوتاه‌مدت به دليل اقناع طرفداران‌شان به نفع آنان است ولي در بلندمدت آبروريزي تمام عيار براي برپاكنندگان است.
 اما از منظر ارتباطي و رسانه‌اي، اين اعترافات چه دستاوردي براي سيستم خلق مي‌كند و چرا به دفعات از اين الگو استفاده مي‌شود؟
هدف ارتباطي اين نوع برنامه‌هاي فرمايشي، اقناع طرفداران است و به اثر آن بر ديگران كاري ندارند. در واقع تلاش مي‌شود تا طرفداران اين رويكرد و اين نگاه، احساس رضايت كسب كنند و سيستم از اين طريق به طرفداران خود اين پالس را ارسال مي‌كند كه بر اوضاع مسلط است.
 بعد از انتشار اعترافات تلويزيوني سپيده رشنو در روزهاي اخير، اين موضوع بازتاب‌هاي وسيعي در رسانه‌هاي عمومي و شبكه‌هاي اجتماعي پيدا كرد‌، شما اين واكنش‌هاي عمومي را چطور تفسير و تحليل مي‌كنيد؟
به علت بي‌ربط بودن فلسفه اين اعتراف‌گيري با اتفاق رخ داده است. يعني اساسا مشخص نيست. اساسا اين اعترافات با حادثه‌اي كه رخ داده است، هيچ نسبتي ندارد. در خصوص بازخوردهاي موضوع در شبكه‌هاي اجتماعي هم بايد گفت كه دسترسي عموم مردم به رسانه آزاد مجازي هم در وسعت يافتن بازخوردها موثر بوده است. موضوع مهم ديگر در اين خصوص، مطرح بودن يك خانم در بطن اين اعتراف‌گيري است. تحقير كردن يك خانم به اين شكل و با اين ادبيات و تصاوير، اثرات منفي بيشتري نسبت به اعتراف‌گيري از آقايان دارد.
 در شرايطي كه پخش اين اعترافات و اعترافاتي از اين دست، اغلب بازخوردهاي منفي در فضاي عمومي كشور دارد، چرا سيستم باز هم از اين شيوه بهره مي‌برد. در واقع مسوولان چه دستاوردي را از اين روش كسب مي‌كنند كه دست به تكرار آن مي‌زنند؟
قبلا به اين پرسش، پاسخ دادم؛ اين نوع حركات براي ارسال پالس به طرفداران خودشان است و نه براي من و شما. در واقع مي‌خواهند به طرفداران اندك خود روحيه دهند. ولي چون اين اقدام نادرست را درباره يك زن به كار برده‌اند، بدون شك از طرفداران خود هم نتايج منفي خواهند گرفت. نشانه‌هاي اين بازخوردهاي منفي ميان طرفداران‌شان در برخي حوزه‌ها نمايان شده است .
   از منظر حقوق رسانه و حقوق بين‌الملل اين نوع اعترافات چه معنايي دارد؟ آيا قابليت استفاده حقوقي از اين نوع اعترافات اساسا وجود دارد؟
همه اين نوع برنامه‌ريزي‌ها در واقع، مستندات قوي عليه توليدكننده و منتشر‌كننده است. به عبارت روشن‌تر، ساختاري كه از اقرار واقعي بهره‌مند است و چنين اسناد متقني را در دست دارد، هيچ‌گاه از اين طريق آن را تلف نمي‌كند، بلكه يك دادگاه واقعي شكل مي‌دهد، به‌طور شفاف اركان مختلف بحث را در كنار هم مي‌نشاند و با استفاده از اسناد محكم و دلايل حقوقي مستند، حكم را مطابق قانون صادر مي‌كند. وقتي كه اسناد محكمي وجود نداشته باشد، شاهد اين نوع اقرارها و اعتراف‌ها خواهيم بود.
 در شرايطي كه برخي تحليلگران نسبت به دوقطبي شدن موضوع حجاب در جامعه هشدار مي‌دهند و بزرگان كشور نيز خواستار مواجهه علمي معقول با اين موضوع شده‌اند، فكر مي‌كنيد پخش اين اعترافات كمكي به ايجاد اين فضاي مسالمت‌جويانه مي‌كند؟
همان‌طور كه اشاره شد، به نظرم ماجرا قدري ناشي از عادت و اعتياد و قدري هم ناشي از دست رفتن كار است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون