نگاهي به مبارزه خندهدار سجاد غريبي با گوريل!
افتضاح هالك مجازي در رينگ واقعي
سامان سعادت
يكي از بزرگترين اشتباهاتي كه هر شاخ مجازي ميتواند انجام دهد، اين است كه از فضاي اينستاگرام خارج شود و پا به دنياي حقيقي بگذارد. آن وقت است كه پردهها كنار ميرود و واقعيت مثل پتك ميخورد توي صورت طرف. پتك كه نه! بهتر است گفته شود ضربه مارتين فورد يا مشتهاي گوريل قزاق.
بامداد دوشنبه هالك ايراني كه بهتر است از اين به بعد جدا هالك فتوشاپي صدا زده شود بالاخره از اينستاگرام خارج شد و پا به رينگ بوكس گذاشت. او مقابل فردي قرار گرفت كه صدايش ميزنند گوريل قزاقستاني! يكسال پيش سجاد غريبي كه برند هالك ايراني را در اينستا ترند كرده ميخواست با مارتين فورد انگليسي ملقب به ترسناكترين مرد جهان مبارزه كند كه مبارز بريتانيايي به درستي از حضور در اين مسابقه خودداري كرد، چون فهميد سطح طرف ايراني چقدر پايين است. مارتين اين را وقتي متوجه شد كه در مراسم «فيس تو فيس» با دو دست زد به تخت سينه سجاد و او چند متر پرت شد. غريبي بعد از اين آبروريزي انواع و اقسام بهانهها را آورد و وقتي مبارزه لغو شد، گفت: رقيبم ترسيده با من بجنگد! در نهايت قرار شد او مقابل گوريل قزاق كه يك بوكسور آماتور است، قرار بگيرد. همان اتفاقي كه در مراسم فيس تو فيس با مارتين رقم خورده بود اينبار در مواجهه با مبارز قزاق براي سجاد رخ داد. با اين تفاوت كه اينبار چك حريف بود كه وايرال شد.
بالاخره بامداد دوشنبه سجاد غريبي با نواي نوحه محمود كريمي كه معلوم نيست روي چه حسابي به عنوان موزيك ورود انتخاب شده بود پا به رينگ گذاشت. اتفاقي كه خود غريبي به خوبي ميدانست هرگز نبايد رخ ميداد.
عزيمت از اينستا و فتوشاپ به يك زمين سفت براي غريبي خيلي گران تمام شد و او چنان مفتضحانه باخت كه از همان موقع تا الان تبديل به سوژه خنده ملت شده است. مشتهاي او در هوا مثل پسر بچههاي شش، هفت ساله و فرار كردنش از دست رقيب كه البته او هم دستكمي از غريبي نداشت در اين مدت در فضاي مجازي وايرال شده است. غريبي كمتر از يك دقيقه و سي ثانيه دوام آورد و در نهايت با يك هوك راست ناك اوت شد.
مساله سر بد باختن يك فرد نيست. كما اينكه هر كس دوست داشته باشد، ميتواند برود خودش را در معرض هر چيزي قرار دهد. حتي آنطور كه خيليها ميگويند آبروي كشور و پرچم هم به مبارزه خندهدار يك شاخ مجازي گره نخورده. داستان سر يك ميليون نفر آدمي است كه سجاد غريبي را فالو كردهاند. داستان سر نحوه برند شدن آدمهاي فيك است. در حالي كه اين مملكت هزاران قهرمان واقعي دارد كه هر روز از زندگي و جوانيشان ميزنند تا تمرين و پيشرفت كنند، رژيمهاي سنگين ميگيرند و مدتها دور از خانواده آن هم بدون هيچ پشتوانه مالي به آينده چشم دوختهاند.
البته نميشود به مردم خرده گرفت كه چرا مثلا جاي قهرمانهاي كاراته، بوكس، تكواندو و... آدمهاي مجازي و فيك را دنبال ميكنند. هر كس مختار است آنچه دلش ميخواهد پيگيري كند ولي بايد اذعان كرد چنين وضعيتي دردناك است. اين حجم از علاقه به شوآف غمانگيز است. اينكه يك نفر بيايد و با فتوشاپ دور ساعدها و بازوهايش را بزرگ كند و مدتها خودش را بوكسور و مبارز معرفي كند و بعد به اين شكل ناك اوت شود، اما يك ميليون دنبالكننده داشته باشد، آن وقت عنواندار كشتي يا جودو يا كاراته به دستفروشي روي بياورد يا برود توي اسنپ كار كند، بد است.
با اين همه شكست سجاد غريبي مقابل گوريل قزاق يك حسن درست و حسابي هم دارد. اين يك هشدار بزرگ است به تمام شاخهاي مجازي كه تا حد امكان سعي كنند پشت همان عكسهاي اديت شده و ويديوهاي رنگارنگ مزين به آهنگهاي حماسي بمانند و هيچ وقت تلاش نكنند خودشان را در واقعيت محك بزنند وگرنه با چنين سرنوشتي مواجه خواهند شد. البته اگر همين وايرال شدن فروپاشي چند صد هزار نفر به دنبالكنندگان غريبي اضافه نكند درست همانطور كه احتمالا مقدار زيادي پول به جيب او سرازير كرده است.