موزهها و امر سياسي
سارا كريمان
از ميان تعابير و تفاسير متعدد پيرامون واژه سياست، نتيجهاي كه اقتباس ميشود، اين است كه با وجود درك كلي كه همه اقشار از اين واژه دارند كماكان ايراد تعريف جامع از اين واژه ميسر نيست. در فرهنگ لغت نيز معاني متعددي ذيل كلمه سياست قرار ميگيرد. اما شايد بتوان اينگونه عنوان كرد كه درك عمومي همان تصوري است كه از روابط قدرت در اداره جامعه برميآيد. اين روابط نسبتهاي يك جامعه با هيات حاكمه و ديگر جوامع را در صورتهاي پيدا و پنهان تعريف و توليد ميكند. بر اين مبنا مواجهه موزه و سياست حداقل از دو منظر قابل ارزيابي است. وجه اوليه به كاركرد و نقش موزه باز ميگردد. از آنجايي كه موزه به عنوان واحدي اداري در راستاي خدمات اجتماعي است، عملكرد غالبا همراستا با افق سياست كلي نظام حاكم بر يك كشور است.
همچنانكه كاركردهاي متعدد فرهنگي، آموزشي، اجتماعي، اقتصادي و ... براي موزهها تعريف ميشود، نحوه عملكرد آن متاثر از روابط قدرت است. در اينجا نقش كلي، به صورت قطعهاي از يك پازل در نظر گرفته ميشود. اما اين نقش در بحث هويتي دچار اشكال ميشود، زيرا خاصيت سياست رفتارهاي چندگانه، متنوع و در بازههاي زماني متعدد و چه بسا متضاد است. اما موزه اساس خود را از فرهنگ اقتباس ميكند كه در بسياري از موارد ريتمي همخوان با تغيير منش و تصميمات ابنالوقت سياسي ندارد. اما وجه دوم از منظر روبهرو است. يعني نگاهي كه موزه به سياست دارد. سياست به مثابه شاخهاي از دانش در ذيل علوم انساني. اين شاخه كه داراي ابعادي مانند چهرهها و نتايج است و از آنجايي كه امري تاريخمند است، موضوعي جذاب براي ثبت، مطالعه و نمايش اجتماعي است. اين مساله هم ميتواند در معرفي بخشي از آثار يك موزه تبلور پيدا كند و هم اينكه ميتواند سوژه مستقل باشد. به عنوان مثال اثر تاريخي موسوم به ستون حمورابي كه به عنوان اثر تاريخي يكي از جذابترين آثار موزهاي است در حقيقت بيانكننده بخشي از سياست تاريخي زمان خود نيز است.
در مورد اشياي تاريخي بيشماري اين خوانش از تفسير يا نشانهشناسي نيز بر ميآيد. همچنين در دستهبنديهاي متنوع موزهاي گروه موسوم به كاخ موزهها ميتوانند به نوعي بيانگر تاريخ، مناسبات يا تحولات سياسي نيز باشند. موضوع علم سياست يا ساختارهاي وابسته به آن خود موضوعي براي طراحي موزهاي هستند.موزه تاريخ سياست روسيه (سنتپترزبورگ)، با برگزاري نمايشگاههاي پشت خط دشمن، چريكها و جنگندههاي زيرزميني در طول جنگ جهاني دوم، بخشي از مناسبات روسيه و جهان در قرنهاي 19 و 20 را معرفي ميكند. موزه دموكراسي امريكا بر اساس مجموعه شخصي جُردنام رايت تاسيس شده است. وي به جمعآوري كليه اشيايي كه به نوعي با انتخابات، تبليغات و متصديان آن ارتباط دارد، پرداخته است.
همچنين در گستره جهان سياست با زيرمجموعهاي تحت عنوان چهرههاي سياسي شاخص نيز برخورد ميكنيم. اينان افرادي هستند كه در مقاطع تاريخي، تاثيرات مختلف اجتماعي را رقم زدهاند. بدين روي ابعاد مختلف زندگي ايشان دستمايه موزهپردازي ميشود. به عنوان مثال خانه موزه آيتالله هاشميرفسنجاني در كنار نمايش بخش خصوصي زندگي يكي از تاثيرگذارترين چهرههاي سياسي تاريخ معاصر به بازگويي انديشه، عملكرد و برخي جلسات مهمي كه ايشان در اين مكان داشتهاند، ميپردازد.
از اين دست موزهها ميتوان به خانه موزه شهيد بهشتي يا خانه موزه دكتر علي شريعتي به عنوان چهرهاي تاثيرگذار در رويدادهاي اجتماعي تاريخ معاصر ايران اشاره كرد. موزه اتاقهاي جنگ چرچيل (Churchill War Rooms) در لندن علاوه بر نمايش سنگرها و مكانهاي امن انگلستان در زمان جنگ جهاني دوم، بخشي را به زندگي و زمامداري يكي از سمبلهاي سياستورزي جهان اختصاص داده است. موزه و كتابخانه رياستجمهوري آبراهام لينكلن (Abraham Lincoln Presidential Library and Museum) يك مركز فرهنگي و كتابخانه اسناد دولتي دوران رياستجمهوري آبراهام لينكلن در شهر اسپرينگفيلد ايالت ايلينوي است. همچنين موزه تئاتر فورد در واشنگتن ديسي به داستان رياستجمهوري آبراهام لينكلن از طريق نمايشگاههاي تعاملي مختلفي زندگينامه لينكلن در كاخ سفيد، نقاط عطف جنگ داخلي و جزييات توطئه تروريستي كه منجر به مرگ وي شد، ميپردازد.
بدينسان موزههايي كه به چهرههاي سياسي ميپردازند، عموما در رده موزههاي تاريخي جاي ميگيرند و رويدادهاي سياسي را به عنوان امري تاريخي و نه شاخه مستقل از علوم بررسي ميكنند.