• ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5284 -
  • ۱۴۰۱ دوشنبه ۳۱ مرداد

وقتي كلمه لژيونر هم بي‌معني مي‌شود

دست از پا درازترها

سامان سعادت

با قرارداد قرضي پيام نيازمند با سپاهان كه يك‌سال پيش به دراماتيك‌ترين شكل ممكن اصفهان را ترك كرده بود تقريبا تمام بازيكناني كه چند فصل اخير به عنوان لژيونر راهي اروپا و كشورهاي عربي حوزه خليج‌فارس شدند به ليگ ايران برگشتند. مهدي قايدي كه سال گذشته راهي ليگ امارات شد به اضافه محمد محبي كه به ليگ پرتغال رفته بود آبي‌پوش شدند، بيرانوند به پرسپوليس برگشت، فرشيد اسماعيلي از قطر راهي فولاد شد و چندين بازيكن ديگر تا آستانه بازگشت به فوتبال ايران آمدند. سال گذشته هم چند بازيكن بعد از يك دوره كوتاه بازگشتند. بازيكناني نظير روزبه چشمي و شهريار مغانلو و سايرين. در اين بين چند بازيكن هم پس از سال‌ها حضور در فوتبال اروپا و كشورهاي عربي و شرق آسيا راهي تيم‌هاي ايراني شدند. از جمله رامين رضاييان و كاوه رضايي و مرتضي پورعلي‌گنجي كه البته قابل مقايسه با آنهايي كه يك‌سال يا نهايتا دو سال در فوتبال خارج از كشور دوام آوردند، نيستند. 

اين وضعيت لژيونر شدن و رفت و برگشت‌هايي كه رقم‌هاي ميلياردي بابتش جابه‌جا مي‌شود، عجيب و سوال‌برانگيز است. به تازگي يك رسانه اماراتي گزارش داده قرارداد قرضي مهدي قايدي براي يك‌سال با استقلال يك و يك‌دهم ميليون درهم بوده است. محمد محبي با ۲۰۰ هزار يورو قرضي به استقلال آمده و نيازمند هم احتمالا با ارقامي در همين حدود دوباره زردپوش شده است. بازيكنان آزاد هم با رقم‌هاي گزافي به ليگ ايران بازگشتند. براي بيرانوند صحبت از چند ده ميليارد است و براي كاوه رضايي نيز همچنين. 
اينكه چرا بازيكنان ايراني در كشورهاي ديگر موفق ظاهر نمي‌شوند يك بحث است و اينكه چرا بازيكن ناموفق گران‌تر از قبل مي‌شود يك بحث ديگر. در مورد اول مي‌توان گفت احتمالا شرايط تمريني و فشاري كه بازيكنان ايراني در ليگ داخلي متحمل مي‌شوند نسبتي مخصوصا با ليگ‌هاي حتي درجه دو و سه اروپايي ندارد و بازيكنان ايراني خيلي زود از لحاظ بدني از بقيه تيم جا مي‌مانند. بازيكنان در ليگ ايران احتمالا شرايط راحت‌تري را تجربه مي‌كنند تا پرتغال، بلژيك و حتي امارات. همچنين مي‌توان به كيفيت يادگيري اصول پايه‌اي اشاره كرد. بسياري از كارشناسان فوتبال ايران معتقدند بازيكنان ايراني با وجود استعداد بالا به دليل آموزش ناصحيح در دوران كودكي و نبود يك سيستم آكادميك براي پرورش، در بزرگسالي و در اوج پختگي در يكسري مسائل اصولي لنگ مي‌زنند. همين است كه نمي‌توانند خودشان را با فوتبال روز دنيا وفق دهند و مربيان هم حاضر نمي‌شوند روي آنها ريسك كنند. 
جدا از مسائل فني بايد به نقش واسطه‌ها نيز اشاره كرد. واسطه‌هايي كه با ارقامي بسيار كم بازيكن را براي حضور در فوتبال اروپا وسوسه مي‌كنند با اين هدف كه يكي، دو سال بعد او را به عنوان لژيونر و با رقمي بالاتر و به صورت ارزي به يك تيم ليگ برتري برگردانند. تجارتي مشخصا براي كسب سود بيشتر و البته به فنا دادن بازيكن. بازيكني كه البته گاهي آگاهانه در اين سيستم حضور پيدا مي‌كند و از لحاظ مالي هم حسابي منتفع مي‌شود، چراكه مي‌داند پولي كه در ايران به او پرداخت مي‌شود، به عنوان بازيكني كه در رزومه‌اش حضور در فوتبال خارج از كشور، ولو يك تيم درجه دو و سه درج شده، چندين برابر پولي است كه در فوتبال اروپا به او پرداخت مي‌شود. 
با همه اينها بايد توي چشم نبودن و درد غربت و تنهايي و اجبار به رعايت سبك زندگي حرفه‌اي را هم اشاره كرد. بازيكن ايراني كه عادت دارد در همه امور باشگاه دخالت كند و باند بسازد و بزرگ‌تري كند و با حمايت برخي رسانه‌ها موفق‌تر از آنچه هست نشان داده شود، به يك‌باره خودش را در شرايطي مي‌بيند كه نه كسي حاضر است برايش سر و دست بشكند و نه چاره‌اي جز بالا بردن كيفيت بازي براي ماندن در تركيب اصلي دارد.
اينچنين است كه بازيكنان اگر بخواهند لژيونر شوند يا ابتدا به ساكن راهي ليگ‌هاي عربي مي‌شوند، چون هم پول خوب مي‌گيرند، هم مي‌توانند دوبي‌گردي و دوحه‌گردي كنند و هم تمرينات آسان‌تر است. اگر هم راهي اروپا شدند خيلي زود دست از پا درازتر برمي‌گردند و از همه بدتر به عنوان بمب نقل‌وانتقالاتي معرفي مي‌شوند. 
جالب است كه برخي از اين بازيكنان بهانه ديده شدن در سال جام جهاني را مطرح مي‌كنند و مي‌گويند به ايران بازگشته‌اند تا بيشتر فرصت بازي داشته باشند. اظهارنظري كه در نگاه اول درست اما اين سوال را پيش مي‌آورد كه آيا امكان دارد بازيكني در ليگ پرتغال يا بلژيك فيكس باشد و توسط سرمربي تيم ملي ديده نشود؟ 
در چند ماه گذشته بسياري از كارشناسان و هواداران با احتساب همين لژيونرهايي كه مدام مثل لشكر شكست خورده در حال بازگشت به ايران هستند، گفته‌اند نسل فعلي فوتبال ايران بهترين نسل است، چون بيشتر از هر دوره ديگري لژيونر دارد! هر قدر ديگران مي‌گفتند فوتبال ايران نهايتا ۵ لژيونر قابل توجه دارد كه شامل مهدي طارمي، سردار آزمون، عليرضا جهانبخش، علي قلي‌زاده و يك نفر از بين ميلاد محمدي و صادق محرمي و دو، سه بازيكن ديگر مي‌شود، گوش كسي بدهكار نبود. حالا با بازگشت ۴ ، ۵ بازيكن كه همين فصل پيش عنوان پرطمطراق لژيونر را دنبال نام خودشان مي‌ديدند، مشخص شده عيار واقعي بازيكناني كه راهي ليگ‌هاي كشورهاي ديگر مي‌شود، چقدر است. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون