از ابتداي سال 1401 تا به امروز كه بيش از پنج ماه از سال ميگذرد، فيلمهاي متنوعي با ژانرها و موضوعات متفاوتي در سينماهاي سراسر كشور نمايش داده شد . تعدادي از فيلمها نظير موقعيت مهدي به كارگرداني هادي حجازيفر، شادروان ساخته حسين نمازي و مرد بازنده محمدحسين مهدويان تازه و نو بلافاصله بعد از نمايش در جشنواره فيلم فجر راهي اكران شدند، بعضي از آثار هم مثل لامينور به كارگرداني داريوش مهرجويي يا روز صفر ساخته سعيد ملكان يا ابلق نرگس آبيار متعلق به سالهاي گذشته بودند. اين فيلمسازان به واسطه شيوع كرونا يا به هر دليل ديگري فرصت نمايش فيلمشان فراهم نشده بود در نتيجه محصولشان را در اين بازه به چرخه اكران اضافه كردند.
بعضي از كارگردانان از سر شوق حاصل دسترنجشان را در اين زمان براي مخاطبان به نمايش درآوردند كه ميتوانيم به جنجال و حواشي پيرامون فيلم لامينور اشاره كنيم كه مهرجويي تمايل داشت حتي نوروز فيلمش را اكران كند، اما نمايش آن با كمي تعويق همراه شد و فيلم در اكران دوم نوروز قرار گرفت. تعدادي از فيلمسازان هم هر چند تمايل به اكران در اين زمان نداشتند ولي به ناچار بايد فيلمشان را اكران ميكردند. اينجا از علي قويتن كارگردان فيلم «روياي سهراب» مثال ميزنيم كه به تازگي فيلمش رنگ پرده را ديده و از صحبتهايش برميآيد چارهاي جز اكران فيلمش نداشته، او طي مصاحبهاي گفته: «امروز شرايط اكران به نحوي است كه من درخواست ميدهم، بعد از چند ماه يك روز با من تماس ميگيرند و ميگويند فيلمت اين هفته اكران ميشود، آيا آمادگي داري يا خير؟ در اين شرايط كه اكران فيلم كار بسيار دشواري است، من هم مجبورم كه موافقت كنم اما ديگر هيچ برنامهريزي براي تبليغ و معرفي فيلم نميتوانم داشته باشم.»البته دراين ميان هم فيلمهايي بودند كه به واسطه قدرت تبليغاتي بالا، گيشه خوبي نصيبشان شد، اما به هر حال بعضي فيلمسازان، فيلمهايشان با صندليهاي خالي سينماها مواجه شد.
همچنين دراين بازه زماني بعضي از فيلمسازان هم بودند كه به شرايط و نحوه اكران فيلمشان اعتراض شديدي داشتند مثل حجت قاسمزادهاصل كه گفته بود؛ سانسهاي «روز ششم» را با سانسهاي فيلمهاي ديگر عوض كردند و به راحتي سانس دزدي ميكنند: «ميدانم تعدادي مخاطب بليت تهيه كرده و به سالنهاي سينما مراجعه كردند، اما پولشان را به آنها پس دادند كه برنامه نمايش سينما عوض شده است!» ولي بعضي فيلمها هم نظير انفرادي به واسطه استقبال مخاطبان، از سانسهاي زيادي برخوردار بودند.نمونه چنين نظري را بهمن فرمانآرا براي فيلم مجبوريم رضا درميشيان هم داشت. به هر حال فروش كل مجموع فيلمهايي كه در مدت زمان پنج ماه اكران شدند به رقمي معادل دويست و ده ميليارد تومان (معادل دقيق 2,100,484,838,938ريال) رسيد. با تعداد سانس 284,439 و كل مخاطباني كه در اين پنج ماه به تماشاي فيلمها نشستند تعداد 6,551,095 نفر بودند.
كمدي باز هم در صدر
از اين فروش 210 ميليارد توماني فيلمها در پنج ماهه نخست سال، سهم فيلم كمدي انفرادي از فيلمهاي ديگر بيشتر است.اين فيلم با 519 سالن و تعداد سانسهاي 55992 گيشهاي پنجاه و هشت ميليارد توماني (588,983,138,500 ريال) كسب كرد و تقريبا بخش عمده فروش پنج ماهه نخست سال سينماي ايران به اين فيلم اختصاص داشت. رتبه دوم پرفروشها به فيلم سگبند ميرسد كه با 505 سالن و 42511 سانس، فروش 40 ميليارد توماني (404,853,315,940 ريال) داشته و در گردش مالي گيشه سهم بسزايي ايفا كرده است. همچنين فيلمهاي علفزار با فروش 17 ميليارد توماني (178,574,205,000 ريال)، تيتي با فروش 15 ميليارد تومان (155,927,717,500 ريال) و موقعيت مهدي هم با گيشه 11 ميليارد توماني (116,658,370,000 ريال) به ترتيب در ردههاي بعد پرفروشهاي پنج ماهه سال قرار ميگيرند. (فيلمهايي نظير ابلق يا دوزيست كه در حال حاضر فروش و مخاطب خوبي دارند به تازگي اكران شدهاند و طبيعتا در اين معادله جايي ندارند). اما چنين آمار فروشي اگرچه نشاندهنده اين است كه گيشه همچنان در تسخير فيلمهاي كمدي است اما فيلمهاي با موضوعات اجتماعي يا جنگي هم در رده پرفروشها قرار گرفتند كه اين موضوع نشاندهنده بازار تبليغاتي وسيعي كه بعضي از اين فيلمها دارند بهطوري كه روي فروش آنها تاثير بسزايي گذاشته است.به عنوان نمونه فيلم موقعيت مهدي با تبليغات گسترده تلويزيوني و شهري توانست توجه مخاطبان را به خود جلب كند يا فيلم تيتي با اكرانهاي مردمي فراوان و معرفي گسترده در فضاي مجازي، به نسبت ديگر فيلمهاي روي پرده، گيشه قابل ملاحظهاي كسب كرده است.
گيشه پررونق بهار
اگر بخواهيم تا به اينجاي كار فروش دو فصل تابستان و بهار را تفكيك كنيم بايد بگوييم در سه ماهه نخست سال و بهار فروش كل مجموع فيلمهاي اكران شده به رقمي معادل صد و بيست و پنج ميليارد تومان (1,257,923,709,440 ريال) ميرسد وكل تعداد مخاطبان اين فصل 3,833,800 نفر بودند. اما فروش فيلمها در گيشه تابستان و دو ماهه دوم سال تا به اينجا با تعداد مخاطب 2,611,521 نفر همراه است و فروش فيلمها نزديك به هشتاد و دو ميليارد تومان (821,877,664,498 ريال) بوده است. البته كه هنوز در ابتداي شهريور ماه هستيم و هنوز نميتوان با قاطعيت از اين ميزان فروش نتيجهاي گرفت، اما شواهد و آمار ميگويد بين فصل بهار و تابستان اختلاف فروش وجود دارد و فصل تابستان سينماها با ريزش مخاطبان مواجه شده است.اما اينكه چرا در فصل تابستان كه اوقات فراغت مردم بيشتر است و نياز به سرگرمي بيشتر براي خانوادهها حس ميشود و فيلمها بايد فروش بيشتري داشته باشند، اما نتيجه عكس ميشود و سينماها با ريزش مخاطب مواجه ميشوند خود پرسشي اساسي است كه يا به كيفيت و جذابيت فيلمها مربوط ميشود يا به چينش نامناسب اكران.
كارشناسان اين حوزه هم بر همين عقيدهاند؛ همين هفته پيش بود كه ساداتيان درباره استقبال مخاطبان از فيلمها به «اعتماد» گفته بود: «نبايد به اين حداقل فروشها قانع بود. ما بايد انتظار داشته باشيم كه يك فيلم در هر ژانري كه اكران ميشود، بتواند يك تا دو نيم ميليون مخاطب داشته باشد. از نظر او جذب دو و نيم ميليون مخاطب، يعني دو و نيم درصد جامعه. اگر محصولي نتواند دو درصد مخاطب جامعه را جذب كند، بايد فكر كنيم چه چيزهايي باعث شده يك فيلم نتواند روي جمعيت يك درصدي تاثير بگذارد. يك درصد جامعه از 80 ميليون، يعني 800 هزار نفر. امروز اگر 800 هزار نفر به تماشاي فيلمي بنشينند، فروش فيلم متوسط به 30 ميليارد تومان ميرسد. اينكه چرا فروشها به اين نقطه نميرسند هم به كيفيت فيلمها و هم به شرايط عمومي كشور بستگي دارد.» اما در آخر نكتهاي كه ميتوان طبق صحبتهاي ساداتيان (مبني بر يك درصد از جامعه 80 ميليوني يعني 800 هزار نفر) گفت اينكه با مخاطبي كه سينماها در پنج ماهه نخست سال داشتند (6,551,095) يعني 8درصد مردم جامعه به تماشاي فيلمهاي سينما نشستند .
پانوشت: محاسبه فروش فيلمها براساس سايت سمفا از تاريخ 25 اسفند سال گذشته همزمان با آغاز اكران نوروز تا ظهر روز 3 شهريور است.