برجام و آنچه بايد!
هرجا پاي استواري ايران و ثبات امنيتي در ميان است نميتوان با فيگور سوپر انقلابي، عمل ضدانقلابي انجام داد.
اما اين همه ماجرا نيست. دغدغه مهم پس از توافق است. در شرايط جديد امكان اينكه شركتهاي بزرگ براي سرمايهگذاريهاي بلندمدت وارد ايران شوند بسيار بعيد است. مهمترين مميزه اين دوره براي آنها تجارت است. لذا بايد انديشيد چگونه ميتوان از اين فرصت محتمل بهره برد. براي اين كار ميتوان به اين اقدامات دست زد:
1- ايران بايد سياست دولت مستقر در تنشزدايي با كشورهاي همسايه را جديتر دنبال كند. بهتر است هرچه سريعتر موانع ايجاد ارتباط با عربستان سعودي و امارات عربي متحده مرتفع شود. همكاري ايران با اين دو كشور در كنار كويت و قطر قدرت مانور اسراييل را گرفته و ريسك همكاريهاي اقتصادي را كاهش ميدهد. خلع رابطه و عدم حضور ايران فرصت را به دولت نامشروع اسراييل ميدهد.
2- ايران در حوزه انرژي چند رقيب قدرتمند دارد. روسيه اولين رقيب در انرژي است. همه تلاش اين قدرت بزرگ آن است كه از ابزار انرژي براي كنترل قدرت مانور اروپا استفاده كند. اين حربه هم اقتصادي و هم بينالمللي است، لذا ورود ايران به نفع روسيه نيست.
تركيه در حال كشف منابع جديد گاز است. اين امر يعني ورود اين كشور به حوزه انرژي. تركيه در حال كاهش وابستگي به گاز ايران است. عقبماندگي تكنولوژيك اين برتري در سالهاي گذشته را از ايران گرفته. ايران حداقل نيازمند 200 تا 300 ميليارد دلار سرمايهگذاري در اين حوزه است. فعلا افقي در اين حوزه ديده نميشود.
3- ايران رقيب قطر است. در دوره احمدينژاد ايران به دليل رفتارهاي انقلابي! ايشان سهم خود را در اين حوزه از دست داد. در حالي كه بهرهبرداري ايران در دوره خاتمي از قطر بيشتر بود، در دوره روحاني مجددا سهم ايران متعادل شد. اينك اين قطر است كه در حال بلندپروازي و جاگذاردن ديگر رقبا است. شايد بهترين الگو ايجاد كنسرسيوم و همكاري مشترك حداقلي با قطر است. واقعيت آن است كه ما از بازار جا ماندهايم. شايد بهتر آن باشد به هر شكل ممكن و با هم كميت و اندازهاي راهي براي ورود پيدا كنيم.
4- ايران براي بهرهوري از برجام بايد برنامه جامعي تهيه نمايد. با همه احترام به دولت رييسي، به نظر نميآيد آنها امكان، استعداد و توان لازم براي مواجهه با اين تحول را داشته باشند. اين خطر وجود دارد كه پولهاي بادآورده دولت را فريب دهد و همه شعارهاي جراحي اقتصادي و... باد هوا شود. براي اين امر توصيه ميكنم سازماني در رياستجمهوري تحت نظارت معاون اول تشكيل شود. همه بخشهاي درگير در حوزه بيمه، بانك، كشتيراني، خودرو، حمل و نقل هوايي، مسكن، پتروشيمي، نفت و گاز و... را ساماندهي نمايد. اين كميته به فوريت اولويتهاي جذب سرمايهگذاري و نقشه راه براي مواجهه با شرايط جديد و بهرهبرداري از وضعيت جديد را سامان دهد.
از مديران سابق و متخصصان در اين حوزه به عنوان اتاق فكر استفاده كند.
5- ايران بايد برجام را به عنوان پازلي از موزاييك بزرگ توسعه ايران ببيند. برجام به تنهايي نميتواند همه مشكلات ايران را حل و فصل نمايد. نميتوانيم ايران را با ريسك برهم خوردن برجام در چند سال ديگر ادامه دهيم. راهش البته خروج از برجام نيست، بلكه بايد برجام نقطه آغاز تغيير راهبرد باشد. همه تلاش اصولگرايان سوپرانقلابي آن بود كه ايران در دوره ميانهروها با غرب توافق نكند. حال كه شرايط براي شما مهيا است. منتقدان شما هم آنقدر وطنپرست هستند كه سنگ لاي چرختان نگذارند. از اين فرصت براي حل و فصل نهايي مشكلات استفاده كنيد. آنگاه سرمايهگذاران با نگاهي ديگر به ايران ورود ميكنند.
6- من همواره تاكيد كردهام كه برخلاف جوسازي رسانههاي غربي، ايران هيچگاه نه مستعمره روسيه شده و نه تمايلي به اين كار دارد. اصلا در ايران هيچ كس طرفدار روسيه نيست. -اين حرف به معناي فقدان نفوذ روسيه نيست- بلكه بر اين باورم دوستي با روسيه به خاطر حب علي نيست، از بغض معاويه است. حاكميت ايران به امريكا اعتماد ندارد -براي اين بياعتمادي هم دلايل خوبي دارد- لذا آنچه نگاه به شرق معنا ميدهد به معناي آن است كه غرب را در وضعيت فشار قرار دهند. اينكه اين سياست تا چه ميزاني قدرتمند است موضوع ديگري است. همه مقامات اين مملكت كه از اين كشور رفتهاند، چه براي معالجه و چه زندگي، هيچ كدام به مسكو نرفتهاند! اين بيماري از روشنفكران چپ گويا باقي مانده است. مرگ بر امريكا ميگفتند و در واشنگتن نرد عشق ميباختند.
7- جناب رييسي را فردي علاقهمند به حل و فصل مشكلات ميدانم. معناي اين حرف باور به توانمندي ايشان نيست. اين عدم تسلط باعث شده مجمع الجزايري از سهميه گروههاي انقلابي را به عنوان وزير وارد كابينه كند. جناب رييسي بايد بداند با اين كابينه قدرت هضم و مواجهه مطلوب با شرايط پس از برجام را ندارد. اگر ميخواهد موفق شود و به دوره دوم رياستجمهوري راه يابد و براي خود آيندهاي درخشان تصور كند، حداقل تيم اقتصادي را تغيير دهد. با اين ابواب جمعي، موقعيت جديد برجام و پولهاي آزاد شده به همان ته چاهي ميرود كه سعيد ليلاز فريادش را زده است!