رييس كميسيون عمران و حملونقل شوراي شهر پنجم:
به ما هم پيشنهاد خريد اتوبوس دستدوم را دادند، نپذيرفتيم!
حميدرضا خالدي
قرار است به زودي طرح ترافيك قديمي تهران، تغيير كند و به شكلي جديد اجرا شود. آنگونه كه اعلام شده است به نظر ميرسد طرح جديد دو تغيير عمده نسبت به طرح 40 ساله قبلي داشته باشد. اول اينكه محدودههاي جديدي به طرح ترافيك اضافه شده است و دوم اينكه شهرداري مدعي است كه ميخواهد از اين پس، عوارض طرح ترافيك را به صورت هوشمند دريافت كند. يعني برحسب ميزان سفر و طول آن يا با در نظر گرفتن فاكتورهاي ديگر. با اين وجود بسياري از كارشناسان معتقدند كه اين تغييرات نيز نميتواند دردي از دردهاي بيدرمان ترافيك و آلودگي هواي تهران را حل كند. به همين بهانه گفتوگويي انجام داديم با محمد عليخاني، رييس كميسيون حملونقل شوراي شهر دوره قبل تهران با محوريت طرح ترافيك جديد پايتخت. گفتوگويي كه در ادامه به موضوع حملونقل عمومي و مترو و اتوبوسراني نيز كشيده شده است.
آقاي عليخاني، حتما شنيدهايد كه قرار است محدوده طرح ترافيك تهران تغيير كند و عوارض ورود به طرح هم به شكلي نوين محاسبه شود. در چنين شرايطي فكر ميكنيد طرح جديد ميتواند راهگشاي گرههاي ترافيكي پايتخت باشد؟
قبل از اينكه به سوال شما پاسخ دهم بايد بگويم كه اصولا هر گونه تغييري در محدوده طرح ترافيك بايد به تصويب شوراي ترافيك تهران برسد وگرنه غيرقانوني است. اما در عين حال براي تغيير بهاي عوارض طرح ترافيك، تاييد و تصويب خود شوراي شهر نيز كافي است. بنابراين طرح جديد مد نظر آقايان هرچه ميخواهد باشد، بايد به تاييد شوراي ترافيك تهران برسد. اما در جواب سوال شما بايد بگويم براي كاهش ترافيك و آلودگي هوا بايد يكسري اقدامات به صورت همزمان انجام شود وگرنه تغيير يا افزايش محدوده طرح ترافيك نميتواند چندان موثر باشد.
مثلا چه فاكتورهايي؟
مثلا در كنار تغييراتي كه در طرح ميخواهد اعمال شود بايد وضعيت حملونقل عمومي به عنوان شاهكليد اين مساله، بهبود پيدا كند. بعضي وقتها هم ميشود با يكسري كارهاي ساده اتفاقات بزرگ و خوبي را رقم زد. مثلا در دوره قبل، پليس راهور ليستي از نقاط كور تهران را براي ما فرستاد تا شهرداري آنها را رفع كند. ليستي بالغ بر 100 نقطه كور نه چندان مهم كه شهرداري با هزينهاي اندك ميتوانستآانها را رفع كند. به عنوان نمونه ممكن بود پايه يك پل نيم متر وارد خيابان شده باشد و همان مقدار هم باعث ايجاد ترافيك شده باشد. جالب اينجاست كه اوايل شهرداري در برابر مصوبه ما براي رفع اين نقاط كور مقاومت ميكرد ولي در نهايت پذيرفت كه اين نقاط كور ترافيكي را رفع كند و واقعا هم همين اتفاق افتاد و بسياري از مشكلات شهر با هزينهاي بسيار كم، برطرف شد.
ديگر چه فاكتورهايي در كاهش ترافيك موثر هستند؟
به نظرم ساماندهي موتورسوارها نيز از ديگر اقدامات موثر در اين حوزه است كه ميتواند مثمر ثمر باشد چرا كه وجود چند ميليون موتوسيكلت سرگردان در سطح شهر كه اكثرا هم هر طوري كه بخواهند رانندگي ميكنند، بهشدت ترافيك پايتخت را مختل ميكند. موتورسوارهايي كه در رانندگي خود تابع هيچ قانوني نيستند و براي خودشان و ديگران بهشدت خطرناك هستند. واقعا بايد فكري براي اينها بشود. وگرنه اگر بخواهيم به بهانه اينكه اينها از اقشار كمدرآمد هستند و با موتورهاي خود نان خانوادههايشان را درميآوردند، ساماندهي آنها را عقب بيندازيم، هيچوقت نميتوانيم ادعا كنيم كه معضل ترافيك را حل كردهايم.
خب چرا يكبار براي هميشه موضوع موتوسيكلتها حل نميشود؟
به خاطر اينكه اصولا ساماندهي آنها سود و منفعت و درآمدي براي شهرداري ندارد!
اما علاوه بر تغيير محدوده طرح ترافيك گويا قرار است شيوه اخذ عوارض نيز اصلاح شود و به صورت هوشمند درآيد.
اينكه بخواهيم عوارض طرح ترافيك را به صورت هوشمند محاسبه كنيم حقيقتا نكته مثبت و خوبي است. ولي عملا زيرساختهايي ميخواهد كه بعيد است بتوانند به سادگي تامين كنند.
چه زيرساختهايي؟
مثلا بايد دوربينهايي وجود داشته باشد كه بتواند از لحظه ورود خودروها به داخل طرح آنها را رصد كند و ببيند كجاها ميروند و چقدر مسافت طي ميكنند و كي خارج ميشوند. اين شيوه اما نيازمند زيرساختهايي است كه عملا در تهران وجود ندارد. الان بخش زيادي از دوربينهاي ترافيكي شهر ما خراب است و به خاطر هزينههاي زيادي كه دارد نميتوانند آنها را تعمير كنند. آنوقت چطور ميخواهيم چند صد دوربين پيشرفته جديد خريداري و نصب كنيم كه بتواند به صورت هوشمند خودروها را رصد كند؟!
اين طرحها، در زمان شوراي پنجم نيز ما دنبال همين موضوع هوشمند شدن اخذ عوارض طرح ترافيك بوديم ولي آن زمان هم به دليل نداشتن همين زيرساختها عملا نتوانستيم اين طرح را اجرايي كنيم.
اشارهاي داشتيد به موضوع نوسازي و تجهيز سيستم حملونقل عمومي.
شهرداري كنوني متاسفانه شعارهاي فراواني ميدهد كه در آنها مدعي است با اقداماتي اينچنيني قادر به حل مشكل ترافيك پايتخت است ولي واقعيت اين است كه بسترهاي بسياري از اين اقدامات فراهم نيست و در همان حد شعار و ادعا باقي ميماند! چه بسا بررسي اقدامات مديريت شهري در دوره كنوني حكايت از آن دارد كه شهرداري در طول ماههاي گذشته عملا اقدام خاص و موثري براي كاهش ترافيك يا توسعه حملونقل عمومي انجام نداده است و بعيد است كه طرحهاي شعاري آنها نيز در اين عرصه به سرانجامي برسد. گرچه اگر اين اقدامات به سرانجام برسد ما هم خوشحال ميشويم چون به نفع شهر و شهروندان است.
اما قبول داريد كه ديگر تهران ظرفيت ترافيك بيشتر از اين را ندارد؟ نمونه آن هم، همين ترافيك عجيب و غريب هفته گذشته بود كه آخر سر هم معلوم نشد دليل آن چيست؟ يكي ميگفت دليل آن برگزاري نمايشگاه در نمايشگاه بينالمللي تهران است و ديگري ميگفت علت آن خودسري صداوسيما در بستن بخشي از ورودي چمران است. شما هم همين عقيده را داريد؟
شك نكنيد كه علت آن برگزاري نمايشگاه در مركز نمايشگاه بينالمللي تهران است. اصلا ما براي همين شهر آفتاب را ساختيم ولي به نظر ميرسد زور مديريت شهري و پليس راهور به وزارت صمت نميچربد و اين وزارتخانه با وجود تمامي مخالفتها در مورد برگزاري نمايشگاه در مركز چمران، باز هم به نمايشگاههايي كه درخواست ميدهند؛ مجوز ميدهد. مسلم است كه شمال شهر داراي معابري پرتراكم و باريك است و گنجايش اين حجم از ترافيك را ندارد. براي همين ترافيك به قول معروف پس ميزند و بخش اعظمي از شهر را درگير ميكند. در كنار اين مساله حضوري شدن برگزاري دانشگاهها و مدارس در كنار افزايش سالانه 800-700 هزار خودروي جديد به شهر تهران نيز از جمله ديگر عواملي است كه ترافيك پايتخت را تشديد ميكند و تهران را به پاركينگي بزرگ بدل كرده است. در دنيا براي حل معضل ترافيك، يكسري مديريتهاي كنترلي اعمال ميشود كه ما از آنها بيبهره هستيم.
ولي برخلاف ادعاي شما، شهردار تهران تنها دو ماه بعد از كرسينشينياش در شهرداري تهران از ورود 110 اتوبوس نو به ناوگان حملونقل عمومي تهران رونمايي كرد. ضمن آنكه وي مدعي امضا قرار داد خريد اتوبوسهاي جديدي شده است كه به زودي قرار است وارد تهران شود. خب اگر خريد اتوبوس به همين راحتي امكانپذير است چرا شما چنين كاري نكرديد؟!
همانطوركه قبلا هم گفتم، تنها فعاليتي كه شهردار كنوني تهران براي خريد اين اتوبوسها كرده، «امضا»ي قرارداد خريد آنها است. شهردار تهران از اين ادعاها زياد مطرح ميكند! مثلا ميخواهد 50 اتوبوس برقي كه قرار است در خط جمهوري فعال شوند را به نام خودش تمام كند درحالي كه قرارداد آن را در دوره ما بسته شد و حالا در دوره كنوني زاكاني ميتواند آنها را تحويل بگيرد. يا قرارداد خريد 20 «ون» مخصوص شهروندان كمتوان هم در همان دوره ما بسته شد قرار است به زودي بايد تحويل شهرداري شود اصولا اين نوع فعاليتها زمانبر است. يعني اينگونه نيست كه امروز قرارداد بسته شود و دو ماه ديگر تحويل شود.
الان ميخواهند اتوبوسهاي دست دوم وارد كنند!
مي خندد و ميگويد: در زمان ما هم شخصي آمد و پيشنهاد داد كه اتوبوس دست دوم از خارج وارد كند و به شهرداري بفروشد . ما بررسي كرديم و ديديم اين كار به نفع شهرداري و شهر نيست . چون اين اتوبوسها چند سال بعد جزو اتوبوسهاي فرسوده قرار ميگيرند و عملا از رده خارج ميشوند. براي همين گفتيم فقط در صورتي موافق اين مساله هستيم كه خود بخش خصوصي برود اتوبوس دست دوم بياورد و از آن درخطوط شهري تهران استفاده كند نه اينكه شهرداري بخواهد اتوبوس را خودش بخرد. به نظر ميرسد اين فرد كه آن زمان هم خيلي پيگير بود! حالا موفق شده شهرداري فعلي را قانع كند تا اتوبوسهاي دست دوم مد نظرش را بخرد!
در مورد مترو هم همينطور است؟ چون شهردار تهران در طول ماههاي گذشته چندين ايستگاه مترو را افتتاح كرده و از آن آنها به عنوان افتخارات دوره فعاليت خود ياد كرده است.
دقيقا همينطور است. مثلا همين ايستگاه مترو اكباتان كه چند روز قبل زاكاني آن را افتتاح كرد استارت آن در زمان محمدباقر قاليباف در شهرداري زده شده بود اما در سال 93 با 35 درصد پيشرفت فيزيكي ساختماني و تجهيزات صفر تعطيل شده بود. تا اينكه در دوره مديريت قبلي شهرداري و با تزريق 100 ميليارد تومان، تكميل اين پروژه شدت گرفت و در نهايت با حدود 80 درصد پيشرفت تحويل مديريت جديد شهري شد.
اصلا واضح است پروژهاي با مقياسي به اين بزرگي كه حدود 1000 ميليارد هزينه آن شده، در اين چند ماهي كه مديريت شهري جديد مستقر شده، نميتواند انجام شده باشد. حتي آن زمان اين پروژه تقريبا تمام شده بود و گروهي ميگفتند بايد آن را افتتاح كرد ولي ما معتقد بوديم درست نيست با وجود اين نقصها افتتاح شود. بخش كمي از آن براي اين دوره مديريت شهري مانده بود كه خب طبيعتا انجام شده است. اينكه بيايند ادعا كنند كه اين پروژه را در اين مدت كوتاه خودشان انجام دادند، بيانصافي هست. البته كسي هم باور نميكند. آنهايي كه دستي به آتش دارند و به قول معروف آنهايي كه كار عمراني كردند، ميدانند چنين پروژه بزرگي نه در مدت كوتاهي منابعش قابل تامين است و نه در طول يك زمان چندماه انجام ميشود.
ولي مديران شهري در دوره شما هم از همان ابتدا تعدادي از پروژههايي را افتتاح ميكردند كه مربوط به دوره قاليباف بود!
بله. درست است. در ماههاي ابتدايي فعاليت دوره پنجم شورا و مديريت شهري آن زمان هم، پروژههايي بود كه تنها 10 تا 15 درصد آن باقي مانده بود و در دوره پنجم به اتمام رسيد و افتتاح شد. با اين تفاوت كه اما ما مدعي نبوديم كه كل آن پروژهها را ما انجام دادهايم چون بر اين باوريم كه درست نيست كه بخواهيم زحمات ديگران را مصادره كنيم. خوب است كه آقايان خودشان پروژههايي را شروع كنند و آن را به اتمام برسانند و ما هم ببينيم و از آنها تشكر كنيم. اما اينكه بخواهيم پروژههايي كه بخش اندكي از آنها باقي است را به نام خودمان مصادره كنيم، اين كارِ اخلاقي نيست، همين مساله در مورد خريد واگنهاي مترو هم صادق است.
يعني چطور؟
ساده است. اگر همين الان بخواهند پول پيشپرداخت خريد واگنها را پرداخت كنند، يك سال و نيم تا 2 سال ديگر واگنها ميرسند. يعني اينطوري نيست كه به سرعت پس از امضاي قرارداد واگنها فوري تحويل شود. همه با اين فرآيند آشنا هستند اما اينكه گروه مديريت شهري جديد بخواهد بگويد ما اين كارها را ظرف همين چند ماهي كه آمديم انجام دادهايم، اخلاقي نيست و به اعتماد عمومي آسيب ميزند. دوستان مديريت جديد شهري مدعياند كه معجزه كردهاند و ظرف 4-3ماه موفق شدهاند تعدادي اتوبوس به ناوگان حملونقل پايتخت اضافه كنند. سوال من اين است كه چرا اين دوستان به فعاليتهاي خارقالعاده خودشان ادامه نميدهند؟! چرا در 3 ماهه دوم هم تعداد ديگري اتوبوس وارد نكردند تا معجزاتشان تكميل شود؟! گرچه بالاخره ماه پشت ابر نميماند!