ادامه از صفحه اول
فقر، فساد، محيط زيست
فقر عمومي جامعه از طريق ضعف بودجه دولتي؛ نهادها و وزارتخانهها را در مسير نادرست و زيانباري قرار ميدهد كه نه تنها به وظايف خود عمل نميكنند، بلكه از راه فروش وظايف و تكاليف عمومي، نهاد تحت امر خود را اداره ميكنند. اين كار را از طريق صدور مجوز براي توليد وسايل غير استاندارد يا اخذ جريمه از كارخانجات آلودهكننده محيط زيست، قانوني كردهاند. حتي در مواردي هم كه وجود برخي فيلترها روي كاميونها ضروري است و بدون آن اجازه توليد خودرو را نميدهند، به علت فقر عمومي و تحريم، رانندگان آن فيلتر را پس از خريد خودرو ميفروشند و مقررات الزامي بودن فيلتر در عمل بلاموضوع و به يك امر صوري تبديل ميشود. گستره وسيع فساد ناديده گرفتن اين ضوابط زيستمحيطي نيز نيازي به بيان نيست.
تاكنون همه توجه ما به فقر به عنوان پديدهاي است كه افراد خانواده با آن درگير هستند، ولي اكنون بايد توجه را به موضوع فقر عمومي و نهادهاي جامعه نيز سرايت داد. اينكه فقير شويم، بهطوريكه قادر به نگهداري خودروي خود در حد استاندارد نشويم و از لاستيكهاي صاف و مستعمل استفاده كنيم، عوارض عمومي و خطرناكي دارد. گفته ميشود كه حتي هواپيماها كه بايد از استاندارد بالايي برخوردار باشند دچار اين نوع فقر شدهاند اگر اثرات اين نوع فقر را در مجموعه نظام خدمتدهي دولت و بخش عمومي بررسي كنيم، به موارد عجيبي برخورد ميكنيم. چندي پيش فيلمي را ديدم كه بتُن پل كوچكي با دهنه مثلا دو متري را از زير تخريب كرده بودند تا ميلگردهاي آن را بردارند. اين فقط يك نماد است از اينكه فقر چه بلاهايي را ميتواند بر سر جامعه بياورد. البته فقري كه بعد از رفاه نسبي به وجود آيد و الا جوامعي كه بهطور عادي هنوز در مراحل اوليه رشد اقتصادي هستند و فقر تاريخي دارند كمتر با اين مسائل مواجه ميشوند. آن جوامع اتفاقا از محيط زيست خود نگهداري ميكنند، مشكل از هنگامي آغاز ميشود كه جامعه در مسير رشد اقتصادي ميافتد، سپس تحت شرايطي، دچار اين وضع ميشود. به ويژه در شرايط نابرابري فزاينده و فقدان دولتي كه نزد افكار عمومي مورد اعتماد باشد و بدتر از همه توقف و عقبگرد اقتصادي عوامل اصلي اين وضع هستند. در چنين جوامعي محيط زيست، قرباني فقر و تخريب ميشود و در كنار فساد، بهصورت فزاينده تشديد ميشود.
رمان آيات شيطاني اهانت و هتك امر مقدس
همان نكتهاي است كه از ديد به اصطلاح مدعيان نوانديشي ديني به كلي مغفول مانده است. بدون اينكه به آثار و لوازم و پيامدهاي سخن خود توجه داشته باشند، به مخدوش كردن، قرآن مجيد و وحي و نبوت و شخصيت پيامبر اسلام و امامان و مهدويت و فقه و مرجعيت و نهاد روحانيت و فقيهان پرداخته و ميپردازند. البته اين كوششها راه به جايي نخواهد برد. به تعبير حسان بن ثابت:
إِذا هبطت حوران مِن رملِ عالِجٍ
فقولا لها ليس الطريقُ هُنالِكِ
هنگامي كه پايش در شنزار رونده گير ميكند، به او بگو، اينكه راه نيست!
نويسندگان بزرگ، مثل داستايوسكي، بولگاكف، تولستوي، ارنست همينگوي، ويليام فالكنر، توماس مان و… همگي با شيدايي و دلدادگي از امر مقدس نوشتهاند. ببينيد در آثار داستايوسكي، مسيح و انجيل چه حضور و موقعيتي دارد. حتي داستايوسكي گفته بود: «من اگر ناگزير از انتخاب بين حقيقت و مسيح شوم، مسيح را انتخاب ميكنم!» البته ما باور داريم كه مسيح و ابراهيم و محمد و موسي عليهمالسلام خود از جنس و گوهر حقيقتند و همگي گوهري مشترك دارند. بولگاكف در رمان، «مرشد و مارگريتا» كه يكي از زيباترين و فنيترين رمانهاي تاريخ ادبيات جهان است، ببينيد، مسيح و مريم در اين رمان چگونه ميدرخشند. قياس كنيم با شخصيت پيامبر اسلام و زنان او، در رمان منحط آيات شيطاني، نوشته سلمان رشدي. رماني كه براي مخدوش كردن امر مقدس، مخدوش كردن قرآن مجيد و آيات الهي و شخصيت پيامبر اسلام نوشته شده است. اين نكته را هم توي پرانتز بگويم. حنيف قريشي (زاده۱۹۵۴) نويسنده پاكستانيالاصل، ساكن انگلستان ميگفت: «بعد از فتواي آيتالله خميني ديگر هيچ نويسندهاي مباني باورهاي اسلامي و پيامبر اسلام را هتك نكرد!»
البته كاريكاتورها اتفاق افتاد، اما آيات شيطاني چيز ديگري بود.
پينوشت:
1- Randeep Rana, profaning the sacred ; Salman Rushdie
Delhi, S.S. Publishers, 2005
مشروح مذاكرات مجلس شوراي اسلامي، جلسه ۷۸، در تاريخ ۲۶ بهمن ماه ۱۳۶۷ ص ۱۹
رتبهبندي معلمان و نخستين چالش اجرايي
مدارك و اسناد موجود در پرونده پرسنلي آنها براي رتبهبندي كفايت ميكند و اين بروكراسي پيچيده وقت تلف كردن و بازي با حيثيت معلمان است.
واقعيت امر اين است كه متاسفانه شكاف بياعتمادي ميان صف و ستاد آنقدر زياد است كه طرحهاي وزارتخانه يا دولت و مجلس اغلب موارد در اجرا با مشكل مواجه ميشوند و مهمترين دليل آن هم اين است كه اغلب طرحها كارشناسي نشده و به دور از واقعيتهاي كف مدارس تهيه و تدوين ميشوند و در تهيه طرحها بيش از آنكه به واقعيتهاي مدارس توجه كنند به امكان و صلاح دولت و حاكميت توجه دارند و در اين امكان و صلاح متاسفانه آموزش و پرورش بهطور كل و معلمان بهطور خاص و مدارس بهطور ويژه ديده نميشوند و اين شكاف موجب ميشود اولا طرحها بهخوبي طراحي و تدوين نشوند و دوم اينكه در اجرا با مشكلات فراواني روبرو شوند كه طرح رتبهبندي نيز از جمله اين طرحها است.