تاچريسم در خانه شماره ۱۰
پيمان عارف
شايد وقتي مري اليزابت تراس -كه بعدها با نام مخفف ليز شناخته شد - در ۸ سالگي و در يك تئاتر دانشآموزي نقش مارگاريت تاچر بانوي آهنين سالهاي دهه ۱۹۸۰ بريتانيا را ايفا ميكرد حتي خودش هم حدس نميزد كه ۳۹ سال بعد و در ۴۷ سالگي بر همان جايگاهي در زندگي واقعي تكيه زند كه روزگاري روي صحنه اجرايش كرده بود. مري اليزابت در سال ۱۹۷۵ در شهر دانشگاهي آكسفورد در نزديكي در خانوادهاي چپگرا و متمايل به حزب كارگر متولد شد از پدري كه استاد رياضيات دانشگاه بود و مادري پرستار. در دانشگاه آكسفورد در سه رشته فلسفه، علوم سياسي و اقتصاد تحصيل كرد و از همان دوره دانشجويي علاقهاش به سياست را نشان ميداد و به دنبال فرصتي براي ورود به سياست بود. چنانكه پوليتيكو نوشته ليز جوان و آرمانخواه احتمالا تحت تاثير محيط خانوادگياش ابتدا جمهوريخواه بود و به حزب ليبرال دموكرات پيوست، اما خيلي زود و در ۲۱ سالگي راه خود را از حزب ليبرال دموكرات جدا كرد و به جرگه محافظهكاران پيوست. در آن سالها در بخش حسابداري شركتهايي چون شل، كيبل و وايرلس نيز كار كرد. در انتخابات مجلس در سالهاي ۲۰۰۱ و ۲۰۰۵ شركت كرد، اما آن سالها سالهاي توني بلر و حزب كارگر بود و ليز ۲۶ و ۳۰ ساله بخت چنداني براي ورود به پارلمان نداشت. سالهايي كه در پي زمامداري ۱۸ ساله محافظهكاران از ۱۹۷۹ تا ۱۹۹۷ و پشت سر گذاشتن دو نخست وزير محافظهكار چون مارگاريت تاچر و جان ميجر جامعه بريتانيا چنان خسته از محافظهكاران بود كه بايد دستكم ۱۳ سال نيز به حزب كارگر راي ميداد! ليز تراس نهايتا در انتخابات شهرداريهاي سال ۲۰۰۶ توانست به عنوان عضو شوراي شهر منطقه گرينويچ لندن انتخاب شود و بدين ترتيب ستاره بختش در سياست رو به درخشش نهاد. از سال ۲۰۰۸ مسووليت معاونت يك اتاق فكر راست ميانه به نام «اصلاح» را بر عهده گرفت و با افول حزب كارگر تحت رهبري گردون براون در انتخابات ۲۰۱۰ توانست به عنوان نماينده ساوث وست نورفولك وارد پارلمان بريتانيا شود. در همين سال بود كه او نخستين گام جدي را در راه تاچر شدن با پذيرش انديشه تاچريسم برداشت و به جرگه مدافعان اين نظريه پيوست كه بريتانيا براي بازيابي جايگاه خود در عرصه بينالملل بايد مداخله دولت در اقتصاد را به حداقل برساند و در همين راستا در ميان نويسندگان كتاب «بريتانياي بدون زنجير» جاي گرفت. به اين ترتيب ليز تراس با جايگيري در جناح راست حزب محافظهكار جزو مدافعان سرسخت اقتصاد بازار آزاد قرار گرفت. در سال ۲۰۱۲ وارد دولت ائتلافي محافظهكار-ليبرال دموكرات شد و بهرغم اختلافنظر مداومش با نيك كلگ رهبر حزب ليبرال دموكرات به معاونت وزارت آموزش و پرورش رسيد و در سال ۲۰۱۴ به مقام وزارت محيط زيست دست يافت در حالي كه ۳۹ سال بيشتر نداشت و ۸ سال ديگر وقت لازم بود تا به نخستوزيري برسد.
نطق آتشين درباره پنير
ليز تراس در كنگره حزب محافظهكار در سال ۲۰۱۵ گام بلند ديگري در راستاي ارتقا در اين حزب برداشت و آن سخنراني آتشيني بود كه به دليل شروع با اين جمله كه «۲/۳ پنيرمان را وارد ميكنيم و اين براي بريتانيا بسيار شرمآور است.» به نطق پنير معروف شد. نطقي كه تا مدتها موجب مناقشه و انتقاد در حزب شد، اما نتوانست مانع از ارتقاي ليز در حزب شود. سال ۲۰۱۶ وقتي ديويد كامرون قمار بزرگ برگزيت را كليد زد ليز نيز احتمالا همانند كامرون هيچ شانسي براي پيروزي طرفداران خروج از اتحاديه اروپا قائل نبود و شايد به همين دليل بود كه خانم تراس دست به قلم شد و با نگارش مقالهاي در روزنامه سان به حمايت از تداوم عضويت بريتانيا در اتحاديه اروپا و مخالفت با برگزيت پرداخت. اما با پيروزي باور نكردني طرح برگزيت در رفراندوم ۲۳ ژوئن ۲۰۱۶ ليز كه پيشتر يكبار تجربه تغيير موضع بنيادين و چرخش از حزب ليبرال به حزب محافظهكار را داشت به جمع مدافعان برگزيت پيوست و با استعفاي ديويد كامرون مغموم كه فكر ميكرد به اندازه كافي قوي نيست كه بار برگزيت را بر دوش كشد، در كابينه ترزا مي و اين بار به عنوان وزير دادگستري جاي گرفت. خانم تراس در سال ۲۰۱۹ زماني كه ترزا مي نتوانست لايحه توافقنامه برگزيت با اتحاديه اروپا را از مجلس عوام بگذراند و استعفا داد تا راه براي نخستوزيري بوريس جانسون، وزيرخارجه نه چندان محبوب و شبيه به ترامپ باز شود اين بار در كنار جانسون ايستاد و ابتدا به عنوان وزير تجارت بينالمللي و در يكسال اخير به عنوان وزيرخارجه در كابينه جانسون حضور داشت.
سختگيري با روسيه، حل مساله با ايران، دلخوري فرانسه
ليز تراس در دوره وزارت خارجهاش كاري را انجام داد كه بوريس جانسون بهرغم سفرش به تهران در دوره وزارت خارجه و ديدار و مذاكره با جواد ظريف و البته پس از آن نتوانسته بود: حل و فصل بدهي بريتانيا از بابت قرارداد تانكهاي چيفتن در پيش از انقلاب و نيز آزادي نازنين زاغري و انوشه آشوري و بازگشت آنها به لندن. اما اين تنها كارنامه تراس درباره ايران نبود. او به حمايت بريتانيا از برجام و مذاكرات روند احياي آن در وين ادامه داد و به عنوان نزديكترين بازيگر عضو برجام به امريكا با اعزام استفاني القاق مذاكرهكننده ارشد بريتانيا در مذاكرات وين تلاش كرد تا همراه با ميانجيگران اروپايي به تسريع احياي برجام كمك كند. هر چند كه تلاشش بيشتر متضمن منافع و خواستهاي امريكا بوده باشد. تلاشي كه نهايتا در ۲۲ اسفند گذشته به موضعگيري استفاني القاق مبني بر نهايي شدن توافق و پايان حضور هياتهاي كارشناسي سه كشور اروپايي در سطح معاون وزير خارجه انجاميد و با توجه به آغاز جنگ اوكراين روند پر فراز و نشيبي را پيمود. اما از ديگر نكات برجسته وزارت خارجه ليز تراس موضع سفت و قاطع او در برابر روسيه و كنفرانس مطبوعاتي جنگ سرد او در كنار سرگئي لاوروف در مسكو پيش از آغاز جنگ اوكراين در ۲۴ فوريه بود.با آغاز جنگ نيز او يكي از تندترين مواضع را عليه روسيه در حزب محافظهكار گرفت و خواستار پاكسازي تمامي نيروهاي روس از اوكراين شد. او همچنين به تشويق شهروندان بريتانيا پرداخت كه داوطلب حضور در اوكراين و كمك به ارتش آن كشور ميشوند. تراس همچنين حامي سرسخت انتقال سنگين سلاح به اوكراين و حمايت لجستيكي تمام عيار از اين كشور در جنگ با روسيه بود. سياستي كه با رويكرد بوريس جانسون نيز در اين زمينه كاملا انطباق داشت.كارنامه تراس اما درباره اتحاديه اروپا انتقادانگيزترين بخش كارنامه او در مقام وزارت خارجه بود.در اين دوره اخلال و عدم پايبندي از سوي بريتانيا در توافقنامه برگزيت درباره ايرلند شمالي، مناسبات پادشاهي متحد با اروپاي متحد را دچار چالش كرد. همچنين پاسخ تراس به پرسش «فرانسه دوست بريتانياست يا دشمن آن؟» كه با جمله «هيات ژوري در حال بررسي است.» ادا شد خشم و طعنه امانوئل مكرون رييسجمهور مليگراي فرانسه در سياست خارجي را برانگيخت.
راهحل تاچريستي براي بحران و پيروزي در برابر ريشي سوناك
با استعفاي بوريس جانسون از رهبري حزب محافظهكار در تيرماه گذشته كه با ميدانداري ريشي سوناك وزير سابق دارايي و در پي چند رسوايي جانسون صورت گرفت اگرچه در ابتدا شانس ريشي سوناك هنديتبار براي جانشيني جانسون بيشتر از ديگران به نظر ميرسيد اما در طول ۲ ماه ليز تراس توانست در ماراتن انتخابات داخلي حزب محافظهكار بر سوناك پيشي گيرد و سهشنبه روانه خانه شماره ۱۰ خيابان داونينگ شود. اگر چه درباره دليل پيروزي تراس بر سوناك برخي ناظران اين عقيده را مطرح ميكنند كه جامعه بريتانيا و به ويژه حزب راستگراي محافظهكار هنوز آمادگي پذيرش رهبري آسياييتبار را ندارد، اما به نظر ميرسد مهمتر از اين امر، اين جذابيت برنامه تراس براي مقابله با بحران انرژي و تورم براي ثروتمندان حزب محافظهكار بوده كه او را به پيروزي رسانده. برنامهاي كه بيش از هر چيز يادآور مارگاريت تاچر و آن چيزي است كه از آن به تاچريسم ياد ميشود. در حالي كه برنامه سوناك براي مقابله با تورم و بحران انرژي متضمن تداوم رويكرد اقتصادي گذشته به علاوه تخصيص بستههاي حمايتي به لايههاي كم درآمد و آسيبپذير در برابر تورم و بحران انرژي بود و به نوعي برنامههاي دولتهاي رفاه كارگري و چپ حزب محافظهكار را يادآوري ميكرد. خانم تراس در مناظره خود با سوناك بر ناكارآمدي سياست اقتصادي دولتهاي ۲۰ سال اخير بريتانيا در رشد اقتصادي اين كشور تاكيد كرد و وعده كاهش ماليات را داد تا اقتصاد با افزايش نقدينگي و سود كسب و كار به سوي رونق پيش رود. كاهش مالياتها اگر چه درد چنداني از لايههاي پايين جامعه دوا نميكند و احتمالا موجب شكستي سنگين براي حزب محافظهكار در انتخابات دو سال آينده خواهد شد و حتي ممكن است كار را به انتخابات زودهنگام بكشد، اما كافي بود تا نظر مثبت رايدهندگان عموما ثروتمند و پرداختكننده ماليات در درون حزب محافظهكار را به خود جلب كند و اين در حالي است كه بسياري از اقتصاددانان بريتانيا بر اين باورند كه كاهش ماليات موجب افزايش نقدينگي و افزايش نرخ تورم خواهد شد و از آنجا كه تورم خود يك ماليات پنهان است در واقع ماليات براي ثروتمندان كاهش مييابد و بين لايههاي كم درآمد توزيع ميشود! اما به هر حال تراس معتقد است با كاهش ماليات بر مصرف از ۲۰ درصد به ۱۰درصد خواهد توانست مصرف را بيشتر كند تا به اين ترتيب كسب و كارها رونق گيرند و اقتصاد بزرگتر شود.از سوي ديگر تراس با تعليق ۱۸ ماهه قبوض انرژي (برق و گاز) اين امكان را به شهروندان خواهد داد كه با پشت سر گذاشتن دوره ركود تورمي و در شرايط رونق اقتصادي قبوضشان را بپردازند.
به اين ترتيب اهم برنامه اقتصادي تراس بدين صورت خواهد بود:
- كاهش مجدد حق بيمه تامين اجتماعي كه سال گذشته افزايش يافته بود.
- ممانعت از افزايش ماليات شركتها از ۱۹ به ۲۵ درصد كه براي ۲۰۲۳ برنامهريزي شده بود.
- تعليق ماليات هزينه توسعه انرژيهاي پاك از قيمت حاملهاي انرژي.
- امكان تقسيط در بلندمدت براي بدهكاران مالياتي و نيز بدهكاران وامهاي كرونا به دولت.
- ايجاد مناطق آزاد تجاري در مناطق مختلف بريتانيا.
- رساندن بودجه دفاعي كشور به ۲.۵درصد توليد ناخالص ملي تا سال ۲۰۲۶ و ۳درصد توليد ناخالص ملي تا سال ۲۰۳۰.
به اين ترتيب با برنامهاي مواجه هستيم كه همانند سال ۱۳۵۸ كه خانم تاچر به عنوان اولين نخستوزير زن بريتانيا به قدرت رسيد متضمن كاهش ماليات در سياست داخلي و افزايش هزينههاي نظامي در سياست خارجي است.امري كه از بريتانياي جديدي در پسابرگزيت خبر ميدهد كه هر چه بيشتر از كرانه شرقي آتلانتيك فاصله ميگيرد تا سرنوشتش را به سوي ديگر آن پيوند بزند و در اين ميان شايد بتواند خاطراتي باشكوه از امپراتوري را تداعي كند كه روزگاري آفتاب در آن غروب نميكرد.