تاريخچه كشتي ايران در رقابتهاي جهاني
برادران كشتيگير
يونس هميالي
تاريخ كشتي ايران سرشار از دلاوري و افتخار آفرينيها است. كشتيگيراني كه نام پُرآوازهاي از خود به يادگار گذاشتهاند. بيدرنگ با شنيدن نام كشتي ايران، خاطرههاي فراموش نشدني آنها در ذهنها تداعي ميگردد. از اولين اعزام رسمي كشتي ايران در المپيك 1948 لندن تا جهاني 2022 بلگراد صربستان، كشتيگيران بسياري اين آوردگاه را تجربه نمودند اما در ميان آنها تعداد معدودي برادر بودند كه صاحب دوبنده تيم ملي شدند كه از اين يازده خانواده تنها سه تا به مدال جهاني رسيدند و از بين آنها تنها يك مدالآور المپيك ديده ميشود. البته برادران زيادي ميتوان نام بُرد كه تنها يك نفر از آنها به اين كارزار رهسپار شد با اينكه ديگري در يكي از رقابتهاي المپيك، جام جهاني، قهرماني آسيا، قهرماني كشور، جام تختي و جوانان جهان حضور يافته بود وگاهي اوقات با مدال همراه شد اما در قهرماني بزرگسالان جهان آرزوي آنها محقق نشد كه ميتوان به اسامي نظير خرمي، عبدالباقر، زرافشاني، كاكاحاجي، چمنگلي، كاوه، حيدرزاده، بني نصرت، جوكار، رضايي، قرباني، رنگرز، نصيري، داداشي، آقاجاني و ... اشاره كرد.
عباس و غلام زندي؛ اولين برادران مليپوش كشتي ايران محسوب ميشوند. عباس در هفدهسالگي ستاره اقبالش بلند شد و در معيت كاروان به المپيك 1948 لندن رفت. يك سال بعد با غلبه بر تيموري پهلوان كشور شد، بعدها سه سال پشت سرهم (1332 تا 1334) اين بازوبند را به اسم خودش سند زد. در 23سالگي در سرزمين آفتاب تابان به همراه توفيق جهانبخت فاتح نشان طلاي جهاني 1954 توكيو شد. ديگر برادرغلام تنها يك بار در جهاني 1959 تهران دوبنده را بر تن نمود كه با دست خالي از صحنه تشك خارج شد.
محمدحسن و محمدحسين محبي؛ پسران يدالله از جهاني 1977 لوزان تا 1990 توكيو بارها مليپوش شدند. با وقوع انقلاب و بهدنبال آن تصميمهاي گسترده و غيركارشناسي باعث گرديد با تحريم دو دوره از بازيهاي المپيك و چهار دوره قهرماني جهان در اوج شكوفايي دوران آمادگي از كسب مدال باز بمانند. با تمام شايستگيها تنها يك مدال نقره و برنز سهم آنها از اين رقابتها شد. محمدحسن پس از مدال نقره جهاني 1985 بوداپست هنگام نواخته شدن سرود ايالات متحده با صلاحديد مسوول حراست تيم از سكو پايين آمد و همين امر موجب محروميت وي و پس گرفتن مدالش از سوي فيلا سابق شد.
مرادعلي و رسول شيراني؛ مراد متولد محله پاچنار (مسجدسيد) اصفهان است. شانزدهسالگي رحيم عليآبادي را در 48 كيلوگرم ضربه كرد. روزنامهها تيتر زدند: شاگرد قصاب حماسه آفريد. در المپيك 1976 در حالي كه مدعي بزرگ وزن خود به شمار ميرفت به دليل برنامهريزي اشتباه از سوي كادرفني نتوانست به افتخاري برسد. يك سال بعد در جهاني 1977 گوتنبرگ به مدال برنز رسيد. به جبهههاي جنگ رفت كه خرداد 61 در عمليات بيتالمقدس در خون خود غلطيد و به جانبازي نائل شد. اما رسول در جهاني 1985 كولبوتن و 1993 استكهلم حاضر شد اما توفيقي كسب نكرد. وي در المپيك 2008 پكن مربي تيم ملي كشتي فرنگي بود. اميررضا و رسول خادم؛ پُرافتخارترين برادران به حساب ميآيند. با ارمغان چهار مدال المپيك و پنج سكوي رنگارنگ جهاني. اين دو در دوران قهرماني چنان حماسههاي پُرشكوهي آفريدند كه بزرگترين حماسهسرايان از توصيف آن ناتوان هستند؛ از شكست كني ماندي امريكايي برابر اميردر فينال جهاني وارنا تا باختهاي سريالي خادراتسف شهير در سه فينال المپيك و جهاني مقابل رسول.
علي و تقي اكبر نژاد؛ در يك خانواده كه پدر و پنج پسر كشتيگير بودند از ميان برادران تنها علي و تقي فرزندان دوم و سوم در رقابتهاي جهاني كشتي آزاد به روي تشك رفتند. با همه استعدادي كه داشتند در يك قدمي مدال المپيك 1992 بارسلون و جهاني 1991 وارنا قرار گرفتند كه با اشتباههاي داور ناكام ماندند. علي در تحصيل به موفقيتهاي چشمگيري دست يافت. او با مدرك دكتري فيزيولوژي ورزشي بهعنوان استاد دانشگاه تهران مايه افتخار گوششكستهها است. حسين برادر بزرگ و مهدي پسر كوچك به ترتيب در جام جهاني 1992 مسكو و 2001 بالتيمور حضور داشتند.
محمد و مهدي شربياني؛ شاگرد عبدالله زارع در شهر ري بودند. محمد شش سال زودتراز مهدي به دوبنده تيم ملي كشتي فرنگي براي كارزار جهاني رسيد. زماني كه ورشنين سرمربي بود در 82 كيلوگرم به جهاني 1993 استكهلم سوئد اعزام شد. چهار سال بعد دقيقا در همين شهر بار ديگر به ميدان رفت. مهدي در فوق سنگين دوبار در سالهاي 1999 آتن و 2005 پوداپست در تركيب تيم ملي جاي گرفت. بهمن و بهنام طيبي؛ وقتي تاريخچه مدال آوران رده سني جوانان بررسي ميشود سرنوشت بسياري از استعدادهاي گرانبها در بزرگسالان نامعلوم است. اين دو در رقابتهاي 1995 اميدهاي جهان در تهران دريچهاي تازه به سوي تماشاگران گشودند. بهمن در 1997 جوانان جهان عرصهاي فراختر از قدرت بيمهار خود را به رخ حريفان كشيد تا اولين مدال طلاي تاريخ اين رده سني در كشتي فرنگي را از خود به يادگار بگذارد. زمان بيرحمتر از آن است كه اين چيزها را به خاطر بياورد. طي چند دوره حضور در رقابتهاي جهاني و المپيك از فتح سكوهاي سهگانه محروم ماندند. سرنوشت براي آنها ابتدايش شيرين و انتهايش به تلخي گذرانده شد. محسن و حميد سوريان؛ محسن نخستين مدالآور كشتي جوانان فرنگي در رقابتهاي جهاني است. خيلي زود آرزوهاي تصور شدهاش در وسعت بهارياش به استقبال خزان رفت و طلوع به پيشواز غروب. اما برادر كوچكتر حميد با هيچ متر و معياري قابل تفسير نيست. درهيچ چارچوب وصف او نميگنجد. زبان براي ستايش پيچيدهترين و تعريفناپذيرترين جملهها براي او قاصراست. چرا كه وقايعي در دل تاريخ تنها خاطرههاي غرورآفرين و ماندگار از او به ياد خواهند داشت.
احسان و مجتبي كريمفر، رضا و مهدي زيدوند؛ همگان از ديار انديمشك هستند. هر كدام تنها يك بار فضاي رقابتهاي جهاني تجربه كردند. ميدانيم براي آن لحظه شبهاي زيادي را با نواي سوزناك رنج و درد به صبح رساندند. براي رسيدن به دوبنده دويدند، جنگيدند اما با غفلت و سهل انگاري همهچيز را از آنها دزديدند و زخم خوردند.
محمدعلي و محمدرضا گرايي؛ از روز گذشته در جهاني 2022 بلگراد بيشتر نگاهها به اين دو كاكوي شيرازي معطوف شده. بذري از اميدواري در دلها افشانده و موجي خروشان از قطرههاي انگيزه به اين عرصه گسترش دادند. محمدعلي كاپيتان تيم با سه مدال برنز دنياست. محمدرضا با بهرهمندي از تواناييهايش و قدرت مهارناپذيرش ميتواند به مانند المپيك توكيو و جهاني اسلو همچون خورشيدي تابناك نور خود را بر تمام رخسار مدعيان 67 كيلو بتاباند.