• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5319 -
  • ۱۴۰۱ يکشنبه ۱۷ مهر

ادامه از صفحه اول

ترسيدن و نترسيدن

يكي از آنها اپوزيسيوني با شبكه تشكيلاتي و منسجم است كه رهبري كاريزماتيك بر سر آن نشسته است. همچنان‌كه در انقلاب اسلامي 1357 آيت‌الله خميني امام انقلابيون و شبكه‌هاي تشكيلاتي حامل آن بود. امروز اگر شبكه‌هاي تشكيلاتي انقلابي هم شكل گرفته باشند هنوز به گرد پاي شبكه روحانيت، كه وسيع‌ترين و پرنفوذ‌ترين شبكه انقلابي در ميان توده مردم بود، نمي‌رسد. از اينكه اپوزيسيون رهبر هوشمند و عاقل ندارد هم كه خيال‌تان راحت است. ديگري فروپاشي دستگاه بروكراتيك حكومت است، آنچنان كه پس از نخست‌وزيري هويدا كه 12 سال و نيم به درازا كشيد و در همان حكومت پهلوي به زندان افتاد از مرداد ماه 1356 تا پيروزي انقلاب چهار نخست‌وزير (آموزگار، شريف‌امامي، ازهاري، بختيار) بر سر كار آمدند، اين مهم‌ترين نشانه ناكارآمدي و فروپاشي بروكراسي دولتي در آن مقطع است. اين هم پديده‌اي است كه جمهوري اسلامي با آن مواجه نيست، چه اينكه از مرداد سال 1360 بدين سو پنج رييس‌جمهور هشت ساله به خود ديده است. البته اين صحيح است كه مجموعه سياست‌هاي ناكارآمد، دولت را ناكارآمد مي‌كند اما در دوره چهل ساله دولت‌هاي سوم تا شروع دولت سيزدهم هيچ‌گاه همه سياست‌هاي جمهوري اسلامي ناكارآمد نبوده‌اند كه برآيند آن دولت‌هاي ناكارآمد باشد. در واقع با همه كاستي‌ها و ناكارآمدي‌ها؛ در دولت‌هاي ميرحسين موسوي جنگ و پس از آن اداره شده است، در دولت‌هاي مرحوم هاشمي‌رفسنجاني بازسازي و سازندگي آغاز شده است، در دولت‌هاي خاتمي دولت شكوفا و سرمايه اجتماعي نظام بازتوليد شده است، دولت‌هاي احمدي‌نژاد با اتكاء بر ميراث دولت‌هاي قبلي سرپا مانده‌اند و در دولت‌هاي روحاني با بازسازي بروكراسي آوار‌برداري از خرابي‌هاي دولت پيشين انجام شده است، اما حكايت دولت ضعيف رييسي چيز ديگري است و با تداوم ناكارآمدي در همه عرصه‌ها، مي‌تواند اين ويژگي جمهوري اسلامي را از بين ببرد. با اين همه، بترسيد! پديده‌اي كه در حال حاضر انقلاب نيست، مي‌تواند در آينده به انقلاب تبديل شود؛ اگر شكست‌هاي سياست‌گذاري‌هاي خود را نپذيريد و تن به اصلاح و جبران آنها ندهيد. حرف بر سر اين است كه سياست ناكارآمد را مي‌توان اصلاح كرد يا كنار گذاشت، اما دولت ناكارآمد را خير. دولت در شرف ناكارآمدي اگر سياست‌هاي خود را اصلاح نكند يا با استيضاح 
بر مي‌افتد يا با تداومش زمينه وقوع انقلاب را فراهم مي‌كند. براي اصلاح وجود دو شكافي كه حاصل از سياست‌هاي ناكارآمد است را به رسميت بشناسيد. يكي شكاف بين تغييرات اجتماعي فرهنگي و مطالبات نسل‌هاي جديد با سياست‌هاي رسمي به ويژه در حوزه سياست‌گذاري فرهنگي و سياست‌گذاري امنيتي و ديگري شكاف دكترين هسته‌اي و سياست ناسازگاري با نظام بين‌الملل با وضعيت اجتماعي-اقتصادي جامعه. تا دير نشده با پر كردن اين دو شكاف، مردم را آسوده خاطر كنيد. اين تغيير سياست، همان اصلاحات است. اينكه چه كسي عامل آن است مهم نيست؛ بسم‌الله!


تروريسم اقليمي و سيلاب‌هاي 1401 پاكستان

گزارش‌هاي رسمي حاكي از بيش از 1600 كشته و بيش از 12850 مجروح از اواخر خرداد تا پايان شهريور 1401 است كه شامل كشته شدن 579 كودك و بيش از 4000 كودك مجروح است. حدود 7.9 ميليون نفر به دليل باران‌هاي شديد و سيلاب آواره شده‌اند، از جمله حدود ششصد هزار نفر در كمپ‌هاي امدادي زندگي مي‌كنند. بارندگي بيش از ميانگين در استان سند، بيش از هفت برابر و استان بلوچستان بيش از پنج برابر بوده است. افزايش دماي سطح دريا (بيش از يك درجه براي اقيانوس هند) باعث افزايش بارش باران‌هاي موسمي شده است. همچنين جنوب پاكستان امواج گرماي پشت سر هم را به دليل تغييرات اقليمي در ماه‌هاي ارديبهشت و خرداد 1401 تجربه كرد.  پاكستان كمتر از يك درصد از انتشار گازهاي گلخانه‌اي جهان را به عهده دارد، اما يكي از آسيب‌پذيرترين مكان‌ها در برابر تغييرات اقليمي است و در اين كشور وزارتخانه‌اي براي مساله تغييرات اقليمي تاسيس شده است . گرماي جهاني سيلاب‌ها را تا 50 درصد شديدتر كرده و احتمال وقوع سيلاب‌هاي آينده را بيشتر مي‌كند. جنگل‌زدايي در پاكستان نيز عامل بدتر شدن سيل بوده است.  وزير تغييرات اقليمي پاكستان در هشتم شهريور1401 ادعا كرد كه «يك‌سوم» كشور زير آب است و «هيچ زمين خشكي براي پمپاژ آب وجود ندارد». بارش‌هاي شديد موسمي و سيلاب از اواخر خرداد 1401 حدود 33 ميليون نفر را در پاكستان تحت اثر خود قرار داد. 
ارتباط بين تغييرات اقليمي، درگيري و شكنندگي اجتماعي ساده و خطي نيست ولي تغييرات اقليمي تهديدات را بيشتر مي‌كند. تغييرات اقليمي با هم‌افزايي با ساير خطرها و فشارهاي موجود محيطي و اجتماعي در يك سرزمين آسيب‌پذير مانند پاكستان، خشكسالي، فقر، بي‌سوادي، افراط‌گرايي و مهاجرت‌هاي اجباري، شكنندگي يا درگيري خشونت‌آميز را افزايش مي‌دهد. تغييرات اقليمي، با افراط‌گرايي و تروريسم به صورت پيچيده‌اي رابطه علت و معلولي دارند. اخيرا روابط تغييرات اقليمي -تروريسم- افراط‌گرايي به عنوان «مجموعه تروريسم اقليمي» مفهوم‌سازي شده است. «مجموعه تروريسم اقليمي» يك «كل» پيچيده و نوظهور است كه از طيف ناهمگوني از اجزاي ژئوپليتيكي متقابل (مانند عوامل اقليمي، مهاجرت) تشكيل شده است.
به نظر مي‌رسد كه با وقوع سيلاب‌هاي تابستان 1401 در پاكستان، موضوع تروريسم اقليمي، بر اساس فقر و ناامني بيشتر - ناشي از سيلاب‌هاي اخير - در غرب پاكستان، قابل توجه است. تغييرات اقليمي زمينه‌هاي ناامني را در محدوده ژئوپليتيكي ايران بيشتر كرده و در آينده نيز عامل مهمي در رشد تروريسم و افراط‌گرايي خواهد بود. 

مرجعيت قانون و اميد اندكي كه هنوز نمرده

اول از همه حاكميت و اجزاي مختلف بايد اين حقيقت را در رفتار عملي خود بپذيرند كه تلاش براي بازسازي مرجعيت قانون از آنها آغاز مي‌شود، همان‌طور كه تخريب اين مرجعيت هم قبل از هر چيز حاصل بدكاركردي خود آنهاست. ثانيا هم بازسازي اين مرجعيت نه‌تنها هيچ هزينه‌اي براي آنها نخواهد داشت، بلكه بر سرمايه اجتماعي كشور خواهد افزود و شكاف‌هاي كنوني را به سمت ترميم هدايت خواهد كرد. بعد از آن هم كنشگران عرصه‌هاي مختلف بايد متوجه باشند كه هنوز اندك روزنه‌هاي اميدي براي احياي مرجعيت قانون در كشور وجود دارد. نكته مهم‌تر اينكه در پس تخريب اين مرجعيت و كمك به اضمحلال و انهدام آن هيچ افق روشني پيدا نخواهد شد.


نسل‌كشي قومي زير سايه طالبان

اگر در پي حمايت از مظلومان هستيم، نيازمندترين مردم به حمايت، كنار دست ما در افغانستان هستند. كمترين كاري كه مي‌توان انجام داد، تغيير رويه در قبال طالبان و تلاش منطقه‌اي و جهاني براي ايجاد كرانه زندگي امن براي افراد در معرض خشونت در افغانستان است .

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون