محيط آرام آموزش
غزل لطفي
محيط آموزش در كنار دانشآموز مستعد و با انگيزه در يادگيري، معلم مسلط به آموزش و منابع و كتب آموزشي مناسب، از شاخصههاي تاثيرگذار بر يادگيري است. در كشورهاي موفق در زمينه آموزش و پرورش شاهد اين موضوع هستيم كه بر محيط آموزشي (محلي كه كلاسهاي درس در آن برقرار ميشود) تاكيد بسيار شده است. كلاسهايي آرام و به دور از تنش و ترس، اضطراب با تاكيد بر ارتباط رفتاري شايسته و دوستانه بين معلم و شاگرد كه امنيت را القا ميكنند از موارد مهمي هستند كه به صورت كارشناسي به آن پرداخته شده تا يادگيري به همراه رشد روحي در كودكان و نوجوانان ايجاد شود. ارتباطات صحيح و بر پايه احترام كه نهايتا به تربيت و پرورش شخصيتي اجتماعي با برخورداري از سلامت روان منجر خواهد شد نيز از شاخصههايي هستند كه در محيط آموزشي استاندارد به آن توجه ميشود. بهطور كلي، محيطي كه آرامش در آن برقرار نباشد و اضطراب يا خشم بر آن حاكم باشد و ذهن و روح يادگيرنده را درگير ترس و استرس كند هر قدر هم كه از امكانات ظاهري مناسب برخوردار باشد، اما آموزش در اين محل موفق نخواهد بود. كلاسهاي آموزشي گشت ارشاد از همين دست موارد است كه با وجود محيط ظاهرا مجهز به ميز و تخته و … و حضور چندين كارشناس در نهايت با القاي ترس و وحشت باعث حوادث اخير شد. يكي از مواردي كه بسيار هم نگرانكننده است، اعلام اين خبر توسط وزير آموزشوپرورش بود كه در اعتراضات روزهاي گذشته، تعدادي از دانشآموزان بازداشت و به جهت مانع شدن از تبديل آنها به شخصيتهاي ضد اجتماعي، به مراكز روانشناسي فرستاده شدهاند تا پس از اصلاح و تربيت به كلاسهاي درس بازگردند. اما به اين نكته بسيار مهم توجه نشده است كه در اين مراكز شرايطي جز ترس و اضطراب كه نهايتا منجر به خشم ميشود، حاكم نيست در چنين شرايطي اصلا امكان آموزش يا به قول وزير آموزش و پرورش، اصلاح و ترييت وجود ندارد. مهمتر اينكه اصلاح و تربيتي كه سالها در سيستم آموزشي كشور صورت گرفته است چرا تاثيرگذار نبوده و حالا چطور ميخواهند در آموزشي به نسبت زماني كوتاهتر از سالهاي تحصيل، تاثيرگذار باشند؟ واقعيت اين است كه در اين شرايط اصلاح و تربيتي صورت نميگيرد و از دو حال خارج نيست: ۱- كودكان و نوجواناني كه به اين اماكن فرستاده ميشوند به جهت رهايي سريعتر ظاهرا همه مواردي كه به آنها تذكر داده ميشود، ميپذيرند اما پس از رهايي، به آنچه خودشان به آن معتقد هستند، ميپردازند.
۲- توليد خشم بيشتر كه در نهايت تربيتي در آن نيست و بيشتر به التهاب اجتماعي كمك ميكند.
به جاي ايجاد محيطهاي رعب و وحشت به جهت بازدارندگي كه نتيجهبخش هم نخواهد بود و حتي دانشآموزاني كه به اين مراكز ارجاع ميشوند پس از بازگشت به مدارس به علت تحمل مجازاتي كه براي كودكان، بسيار بزرگ است تبديل به قهرماناني براي همسالان خود ميشوند؛ بهتر است باب گفتوگو باز شود و پاي صحبتهاي دانشآموزان و كودكان و نوجوانان نشسته و اخذ مطالبات مدني از راه همانديشي را آموزش دهيم كه درس معلم ار بود زمزمه محبتي جمعه به مكتب آورد طفل گريز پاي را… .