خنجر شمر و تاكيد حسين(ع)
به گفتوگو
در ايران نوع تربيت از دهه 60 و 70 به بعد، شرايط تازهاي پيدا كرده است. دانشآموزان در مدرسه با احترام متقابل معلمان مواجه شدند. مدارس خصوصي ايجاد شدند و روش يادگيري از تنبيه به گفتوگو تغيير شيفت داده است. نسل دهه 70 و 80 كه امروز در بطن كنشگريها قرار گرفتهاند، همگي گفتوگو را ميشناسند و از آغاز با خانوادههايشان گفتوگو را تمرين كردهاند. به جاي تنبيه بدني دهههاي 40 و 50 و 60 نسلي به منصه ظهور رسيده كه تعامل را ميشناسد. اين نسل وقتي پا به اجتماع ميگذارد متوجه ميشود كه برخلاف تربيت خانواده و مدرسهاش در بطن جامعه فرهنگ گفتوگو پذيرفتهشده نيست. با بياحترامي مواجه و ركوب ميشود. براي استخدام متوجه گزينشها ميشود. ميخواهد به دانشگاه برود، متوجه محدوديتها ميشود. ميخواهد فعاليتهاي مدني و... كند، متوجه انسداد ميشود. ميخواهد در انتخابات شركت كند، متوجه ردصلاحيتها ميشود. در حوزه اقتصادي هم اين نسل با نابرابريها و كاستيهايي مواجه ميشود كه از دل آن ديگر نميتوان حتي آرزوي خريد خانه را در سر داشت. اين نسل اعتراض ميكند و مطالبات خود را فرياد ميزند. وقتي با نسلي مواجهيم كه در معرض رفتارهاي متناقض در خانواده و جامعه مواجه شده، گفتوگو تنها راهي است كه ميتوان از دل توفان بحرانها گذر كرد. آقاي اژهاي به درستي اعلام كردند كه اطلاق اغتشاشگر به همه مطالبهكنندگان، غلط است و خواستار گفتوگو شدند. اگر پيش از اين مسير گفتوگو، كنشگري معقول و تعامل فراهم ميشد، اساسا جامعه به سمت چالش حركت نميكرد. برخلاف دوستاني كه معتقدند حرف زدن از گفتوگو هم حركت در مسير ممنوعه است و بايد با زبان درفش و سركوب و زندان با اين نسل سخن گفت، ما معتقديم مسير حل مشكلات و بحرانها از گفتوگو ميگذرد. بايد گفتوگو را ارج نهاد تا بتوان از بحران خارج شد و به درك مشتركي با نسلي رسيد كه قرار است فرداي اين كشور را بسازند. ما همه براي شكلدهي اين فضاي گفتوگو مسووليم....
فرونشست زمين و ريسكهاي محيطي در جنوب غرب تهران
منبع اصلي آب در بسياري از مناطق ايران به دليل آب و هواي خشك تا نيمه خشك، برداشت از آبهاي زيرزميني است كه در 50 سال اخير با بلاي خانمانسوز «چاههاي عميق» تسريع شده است. از سوي ديگر روشهاي قديمي و ناكارآمد كشاورزي نياز بيشتري به آبهاي زيرزميني ايجاد ميكند. حذف آبهاي زيرزميني باعث كاهش فشار آب منفذي و افزايش تنش موثر ميشود. اين افزايش استرس موثر باعث تراكم خاك و در نهايت فرونشست ميشود. حذف آبهاي زيرزميني در خاكهاي رسي ميتواند با نشست لايه خاك حتي در مدت طولاني پس از پمپاژ ادامه يابد.
فرونشست زمين يك پديده منطقهاي است كه تشخيص ظاهري آن، بدون استفاده از دادههاي نقشهبرداري و بدون وجود شواهد جانبي نظير ايجاد تركهاي بزرگ سطحي بسيار دشوار است. مناطق آسيبديده در صورت عدم وجود نشانههاي فرونشست شامل بيرونزدگي چاهها تا مدتها تقريبا غيرممكن است. اندازهگيريهاي دورهاي ترازيابي سطح زمين با استفاده از نقشهبرداري، كششسنجها و روشهاي سنجش راداري InSAR انجام ميشود. از سوي ديگر در دومين پهنه جمعيتي مهم ايران، فرونشست 900 ميليمتر (9متر)ي بر اثر افت 15 متري در سطح آب زيرزميني در دشت مشهد رخ داده است. بين ميزان فرونشست و تغييرات سطح آب زيرزميني در همه دشتهاي ايران رابطه ديده ميشود. اين رويداد با كاربري اراضي بسيار مرتبط است و كاهش روند فرونشست دشتها صرفا با تغيير كاربري اراضي و كاهش روند استقرار جمعيت در دشتهاي ايران ممكن خواهد بود.