بررسي ايراد اتهامات عديده عليه روزنامه اعتماد در صدا و سيما
اتهام ميزنيم؛ پس هستيم
گروه سياسي| شنبه شب 7 آبان؛ يكي ديگر از برنامههاي شيوه شبكه 4 سيما برگزار شد؛ مطابق معمول مديران شبكه 4 تلاش كردهاند براي اينكه خود را متفاوت نشان دهند، چهرهاي را از ميان طيفهاي اصولگرا و فرد ديگري را از ميان چهرههاي ميانهرو و اصلاحطلب انتخاب كنند. محمد قوچاني، فعال و پژوهشگر حوزه رسانه از اردوگاه اصلاحطلبان و قاسم روانبخش، عضو شوراي مركزي جبهه پايداري و از شاگردان مصباحيزدي، افرادي بودند كه مديران شبكه براي اين برنامه درنظر گرفته بودند؛ تركيبي ناهمگون كه يكي درخصوص ضرورت اصلاح سخن ميگفت و تلاش ميكرد تصويري واقعيتر از رخدادهاي اخير ارايه كند و ديگري سعي داشت، موضوع اعتراضات اخير را به نقش برخي رسانهها و خبرنگاران خاص تقليل داده و مطالبات نسلهاي ايراني را نه چندان مهم ارزيابي كند. روانبخش در جريان اين گفتوگو مدام به اصلاحات و رسانههاي اصلاحطلب اشاره و تلاش كرد با ارجاع به برخي گفتوگوهاي تحليلي روزنامه اعتماد در روزهاي اخير، ريشه مشكلات اخير را متوجه رسانهها كند. قرائت خاص روانبخش از انقلاب، مبارزات انقلابي و فعاليتهاي سياسي به اندازهاي يكسويه بود كه در اظهاراتش افرادي مانند آيتالله هاشميرفسنجاني، مهندس بازرگان و حتي شهيد آيتالله مرتضي مطهري را طرفدار مجاهدين خلق و خشونت معرفي كرد و در نقطه مقابل چهرهاي چون آيتالله مصباحيزدي را در شمايل فردي معرفي كرد كه در همه آثار و گفتههايش منشي ضد خشونت داشته است. مقايسهاي كه قوچاني در بخشهايي از گفتوگو به نقد آنها پرداخت و با بازخواني ديدگاههاي آيتالله مصباح در زمان اصلاحات به اين واقعيت پافشاري كرد كه برخوردهاي يكسويه با تاريخ معاصر كمكي به حل بحران و چالش عبور از مشكلات نخواهد كرد. اما يكي از بخشهاي عجيب گفتوگوي برنامه شيوه، ارجاعات پرشماري بود كه قاسم روانبخش به مطالب روزنامه اعتماد، خبرنگاران و مديران اين روزنامه داشت، ارجاعاتي كه با توجه به عدم حضور مديران و خبرنگاران روزنامه در برنامه اين پرسش جدي را براي بسياري از مخاطبان ايجاد كرد كه مگر غير از اين است كه در زمان ايراد اتهام، به فرد، جريان يا رسانهاي، بايد نمايندهاي از آن رسانه به دفاع از اظهارات مطرح شده بپردازد؟ چرا اين فرصت دراختيار روزنامه اعتماد قرار نگرفته تا نسبت به اين اتهامات و بسياري از اتهامات ديگر پاسخ دهد؟
گفتوگوهاي تحليلي «اعتماد» كه در يك سوي آن اساتيد دانشگاهي، فعالان سياسي و مدني و تحليلگراني قرار داشتند. چهرههايي كه اندك زماني پس از گفتوگو با «اعتماد» راهي صدا و سيما شدند و در همين برنامه شبكه 4 به تكرار ديدگاههاي خود پرداختند. اين در حالي است كه «اعتماد» 6 سال قبل از بروز بحران اخير به ظهور نسل دهه هشتاديها اشاره كرده بود و در ارزيابيهاي تحليلي خطاب به مسوولان از آنان خواسته بود كه درك درستي از مطالبات و نيازهاي اين نسل داشته باشند و زمينه گفتوگو با اين نسل را فراهم كنند. اين هشدارها نيز مانند بسياري از هشدارهاي ديگر «اعتماد» با بيتوجهي مديران، سياستگذاران و تصميمسازان مواجه شد تا بحران به اندازهاي عميق شود كه همه دلسوزان كشور را نگران سازد. «اعتماد» با توجه به رويكردي كه در پيش گرفته و با عنايت به اعتقادي كه به گفتوگو و تعامل دارد، تريبون خود را همواره در اختيار صحبتها، اظهارات، ديدگاهها و تحليلهاي افراد مختلف فارغ از جهتگيريهاي سياسي و جناحي آنها قرار داده است.
تنها خط قرمز «اعتماد» در اين مسير منافع ملي كشور، قانون اساسي و تماميت ارضي كشور بوده است. اينجا هم خطاب به قاسم روانبخش و ساير چهرههاي اصولگرا و غيراصولگرا اعلام ميكند كه آماده بازتاب انديشههاي آنان و شكلدهي برنامههاي گفتوگو محور با آنان است.
هفت پيشنهاد محمد قوچاني براي اصلاح وضعيت موجود
اما جدا از روانبخش، محمد قوچاني هر چند در اغلب لحظات گفتوگو تلاش ميكرد در زميني كه روانبخش تعيين كرده بازي كند و به اتهامات او پاسخ دهد، اما او نيز اظهارات مهمي در برنامه ديشب داشت، محمد قوچاني در مناظره با قاسم روانبخش در برنامه شيوه هفت پيشنهاد براي اصلاح وضعيت موجود ارايه كرد. اين هفت پيشنهاد به اين قرار است:
۱- قوه قضاييه با پليس خاطي در مساله فوت مهسا اميني با حضور يك هيات منصفه متشكل از «انجمن صنفي روزنامهنگاران، كانون وكلا و سازمان نظام پزشكي» برخورد كند.
۲- از تكتك كساني كه در اين مدت كشته شدند، مستند ۱۵دقيقهاي بسازيم و تلويزيون پخش كند.
۳- مطبوعات در تعامل با حاكميت قرار دارند/ قدرت مطبوعات را برگردانيد.
۴- برجام را احيا كنيد/ مردم ميدانند بين ۹۲ تا سال ۹۷ كشور در مسير درستي بود/امروز طوري برخورد ميكنند انگار اجلاس شانگهاي را آقاي رييسي كشف كرده/ اينها تحريف تاريخ است.
۵- اين صدا و سيماي دولتي و حكومتي نتيجه نميگيرد/ تحت قانون جمهوري اسلامي شبكههاي خصوصي داشته باشيم.
6- به چهار منطقه بلوچستان، خوزستان، آذربايجان و كردستان رسيدگي ويژه كنيد/ نه اينكه به آقاي مولوي عبدالحميد بسپاريد/ آقاي مولوي عبدالحميد هم از آقاي رييسي حمايت كرد هم از پيروزي طالبان در افغانستان.
7- جمهوري اسلامي سه سند قانون اساسي دارد. برمبناي اصل ۱۷۷ قانون اساسي جمهوري سوم اسلامي تاسيس كنيم.
«اعتماد» با توجه به رويكردي كه در پيش گرفته و با عنايت به اعتقادي كه به گفتوگو و تعامل دارد، تريبون خود را همواره دراختيار صحبتها، اظهارات، ديدگاهها و تحليلهاي افراد مختلف فارغ از جهتگيريهاي سياسي و جناحي آنها قرار داده است. تنها خط قرمز «اعتماد» در اين مسير منافع ملي كشور، قانون اساسي و تماميت ارضي كشور بوده است. اينجا هم خطاب به قاسم روانبخش و ساير چهرههاي اصولگرا و غيراصولگرا اعلام ميكند كه آماده بازتاب انديشههاي آنان و شكلدهي برنامههاي گفتوگو محور با آنان است.