درباره موضوع كلاهگيس و فيلم در محاق مانده «كاناپه»
فرصتي براي يك كار تاريخي
تينا جلالي
استفاده از كلاهگيس و پوستيژ يا همان موي مصنوعي در فيلمها و سريالهاي ايراني براي خانمها امري رايج است و اصلا نكته جديدي نيست. از همان سالهاي اول انقلاب كارگردانها بسته به فضاي داستاني اثرشان از اين ترفند در صحنههاي فيلم و سريال براي طبيعي جلوه دادن و باورپذيري بيشتر استفاده ميكردند. از افسانه بايگان در مجموعه سربداران گرفته تا كتايون رياحي در سريال يوسف پيامبر، نمونههاي واضحي از اين استتار هستند. البته بحثهايي هم درباره دلايل قابل قبول نشان دادن زنان با كلاهگيس از همان زمان مطرح بود مبني بر اينكه زنان غيرايراني باشند يا داستان از دل تاريخ روايت شود. اما آنچه اهميت دارد، اين است كه استفاده از اين موهاي مصنوعي در همان نگاه اول در ذوق مخاطب ميزد و كاملا مشخص است كه اين موي طبيعي خود بازيگر نيست و اصلا او كلاهگيس به سر دارد و تصوير ارايه شده از زنان در اين سريالها به همين دليل با جذابيت زيادي همراه نيست. اما در سالهاي گذشته و به واسطه رشد تكنولوژي و امكانات پيشرفتهاي كه در دسترس توليدكنندگان قرار گرفته، كلاهگيسهايي به بازار آمدند كه به لحاظ ظاهري فرق چنداني با موي طبيعي ندارند. به بيان ديگر اگر خانمي از موي مصنوعي استفاده كند، تشخيص طبيعي يا مصنوعي بودن آن بسيار دشوار است. در بيان نمونه دقيقي از اين كلاهگيسها ميتوان به فيلم كاناپه كيانوش عياري اشاره كرد. اين كارگردان هوشمند سينماي ايران با خلاقيت فيلمسازي هميشگي خود در يك حركت غيرمتعارف و البته كاملا غافلگيركننده در اكثر صحنههاي فيلم كاناپه از همين كلاهگيسهاي جديد براي پوشش خانمها استفاده ميكند تا فضاي فيلمش را واقعي جلوه دهد. با اين حال استفاده خلاقانه از كلاهگيس اگرچه در مواردي مانند فيلم عياري، سطح كيفي فيلم را ارتقا ميدهد، زمينهساز بحثها و اختلافنظرهايي هم ميشود. هر چند مساله فيلم كاناپه –به اذعان بسياري از منتقدان- اصلا حجاب نيست و قصه حول تقدير و تكريم پدر روايت ميشود، اما ماجراي حجاب در اين فيلم ابعاد مناقشهبرانگيزي پيدا ميكند و در نهايت ميبينيم كه فيلم با وجود ارزشهاي هنرياش و جسارت فيلمساز در هر چه باورپذيرتر كردن فضاي خانواده به محاق ميرود. تازهترين موردي كه در روزهاي اخير اتفاق افتاد و به سبب آن، موضوع استفاده از كلاهگيس بار ديگر در سطح عمومي مطرح شد، تصوير زني است كه با كلاهگيس در راهپيمايي 13 آبان ديده ميشود. او توانست خرق عادت كند و با موي مصنوعي كه رنگ متفاوتي هم داشت، در راهپيمايي شركت كند. حضوري كه در فضاي مجازي توجهبرانگيز شد و حواشي زيادي هم به دنبال داشت؛ خصوصا كه بحث ناتواني در تشخيص طبيعي يا مصنوعي بودن موي او هم مطرح است. نكتهاي كه عياري پيشتر در فيلم خود مطرح كرده و راهكار درست و مشروع را به نوعي نشان داده بود. همان زمان عياري به «اعتماد» گفته بود: «اميدوارم عاقلانه مساله حجاب در سينما و تلويزيون ايران به نتيجه برسد. معتقدم ما كاري كه در كاناپه براي نشان دادن تصوير خانمها كرديم، عقلاييترين و مشروعترين كار ممكن بود و هيچ ايرادي نداشت.» عياري گفته بود: «تاكنون آقايان بيات و صانعي طي استفتايي از نوع پوشش در اين فيلم استقبال و آن را تاييد كردند.» حالا كه اين خانم با اين پوشش در راهپيمايي 13 آبان شركت كرده و مشكلي هم برايش پيش نيامده و از سوي ديگر نوعي تحولخواهي قانونمند اين روزها دغدغه آشكار اجتماعي مردم در ايران است، به نظر ميآيد مديران سازمان سينمايي ميتوانند مساله فيلم كاناپه را هم در اقدامي قانوني و البته شجاعانه حل كنند. خصوصا حالا كه سينماي ايران به لحاظ فروش و جذب مخاطب، روزهايي بحراني را سپري ميكند، حل مشكل فيلم كاناپه از آن دست كارهايي خواهد بود كه در يادها ميمانند و در تاريخ سينماي ايران ثبت ميشوند.