ادامه ا ز صفحه اول
قصه آهنگر بلخ و مسگر شوشتر در عصر جديد٭
يا به قول حكيم فردوسي بزرگ
بود داوريمان چو حكم سدوم
همانا شنيدستي آن حكم شوم
كه در شهر خائن شد آهنگري
بزد قهرمان گردن ديگري
بر اين قياس براي مطبوعات بايد گفت كه نويسنده و مديرمسوول گناه ميكنند ولي در واقع آن كه از كار و شغل و درآمد ساقط ميشود آن دربان زحمتكش است. البته اگر كل نيروهاي تحريريه و فني و آگهي و اداري و حسابداري و... را به حساب نياوريم.
٭به مناسبت توقيف موقت روزنامه جهان صنعت
فرزندان فضاي مجازي!؟
- حتي اگر روي دو سال دوري دانشآموزان از آموزش حضوري مدارس متمركز شويم بايد به اين نكته توجه داشته باشيم كه بخشي از فرصت حضور دانشآموزان در فضاي مجازي به آموزش از طريق برنامه شاد اختصاص داشته است. همچنين فضاي مجازي بهطور كامل در دست رقباي نظام جامعهپذيري رسمي ما قرار نداشته است و نظام رسانهاي ما هم بيكار نبوده است.
4- همعقيده با لوسين پاي (Lucian Pye) جامعهپذيري را ميتوان فرآيندي سه مرحلهاي شامل جامعهپذيري پايهاي، جامعهپذيري سياسي و گمارش و فعاليت سياسي دانست. بر اين اساس كيفيت فعاليت سياسي برخي نوجوانان در اعتراضهاي اخير و حتي هنجارشكنيهاي آنها را بايد در اين فرآيند سهمرحلهاي به ويژه فرآيند جامعهپذيري پايهاي جستوجو كرد كه بخش مهمي از آن بر عهده دستگاه تعليم و تربيت و نهادهاي ديني ما است.
5- انتساب صرف اعتراضها چه در سطح نوجوانان و چه در سطح گروههاي سني ديگر به فضاي مجازي، نشاندهنده عدم شناخت ما از لايههاي اجتماعي و مسائل آنها است. فضاي مجازي، برساخت و بازتاب فضاي واقعي جامعه است و هويتي مستقل از فضاي واقعي ندارد. در نتيجه ريشهها را بايد در وضعيت واقعي جامعه و عملكرد خود تصميمسازان و تصميمگيران كلان و ميانه كشور جستوجو كرد. وقتي فضاي واقعي را بتوانيم مديريت كنيم آن وقت فضاي مجازي هم خودبهخود مديريت خواهد شد. واقعيت آن است كه يكي از دلايل مهم اختلال در «جامعهپذيري سياسي نوجوانان» كاهش اعتماد اجتماعي و سياسي به كارگزاران سياسي و عدم تصور آيندهاي روشن براي اين نسل است.
6- قبل از كمك گرفتن از حوزههاي علميه براي تغيير باور دانشآموزان، وزير آموزش و پرورش مشخص نمايند كه وضعيت فعلي باورها و نگرشهاي دانشآموزان چيست و طبق كدام اسلوب و معيار به اين نتيجه رسيدهاند كه اين باورها بايد تغيير يابند. سپس مشخص نمايند كه بهترين شيوه براي تغيير در اين باورها كدام است و آيا حوزه علميه در اين هدف ميتواند كمك نمايد يا نه. ايشان ميتوانند ميزان موفقيت و چالشهاي حضور روحانيون در مدارس را كه در قالب طرحهاي مختلف مانند روشنا و امين و مانند آن پيگيري شده است مد نظر قرار دهند و سپس درباره كمك گرفتن از آنها براي تغيير باورها برنامهريزي نمايند.
7- اگر آنچنان كه وزير آموزش و پرورش معتقد به تغيير باور دانشآموزان به كمك نهادهاي ديني هستند مشاور رييسجمهور هم در فكر تغيير باورهاي دانشآموزان هستند بهتر است از ادبيات ديگري براي مخاطب قرار دادن نوجوانان معترض بهره بگيرند. به عبارت بهتر، اگر قصد تغيير باور ديگران را داريم نخست بايد از خودمان شروع كنيم و باورهاي خود را درباره آنها تغيير دهيم.