• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5362 -
  • ۱۴۰۱ دوشنبه ۷ آذر

ادامه از صفحه اول

كدام تيم ملي است؟

گزينش به آن معنايي كه در امور ديگر هست، ندارد، مگر آنكه خلاف آشكاري كنند كه همه مردم نسبت به آن حساس هستند. نه كاري به تتو كردن آنان دارند و نه در زندگي شخصي آنان دخالت مي‌كنند و نه به نماز خواندن و روزه گرفتن آنان. آنان حق دوپينگ ندارند، والا اخراج مي‌شوند. سپس بايد در ميدان‌هاي بين‌المللي در برابر تيم‌هاي ديگر با شرايط معين وارد رقابت شوند. قبولي و مردودي آنان نيز كاملا روشن است. مطابق ضوابط و داوري بي‌طرف و رعايت عدالت و انصاف بازي مي‌كنند و هر تيم كه برنده شود، حقش محفوظ است. اين يعني تيم ملي. اگر همين ضوابط و شرايط براي تيم‌هاي گوناگون كشور از جمله سياست، اقتصاد، فرهنگ، دانشگاه و همه حوزه‌هاي ديگر تعيين و اجرا شود، آنان نيز تيم‌هاي ملي هستند. به ميزاني كه از اين ضوابط دور هستند از مفهوم تيم ملي بودن دور هستند و تيم فرقه‌اي محسوب مي‌شوند. تيم ملي فوتبال به دليل غلبه اصول حرفه‌اي در انتخاب آنان كه حتي مربي تيم نيز خارجي است و قرار است كه استقلال نسبي از قدرت هم داشته باشند، مظهر و نماد مردم ايران و ملي است. اين تيم هم به لحاظ اسم و هم از زاويه ملاك‌ها و اعتبار و رسم تيم ملي است و شايستگي دارد كه ايران را نمايندگي كند. كافي است كه فرآيند انتخاب تيم ملي را با تيم مجلس موجود مقايسه كنيد تا معلوم شود تفاوت كارايي اين دو تيم در اجراي وظايف و نمايندگي مردم چقدر متفاوت است؟ همين كه تيم ملي فوتبال مبرا از پايگاه‌هاي انتسابي سياسي است معيار خوبي براي فهم ماجراست. اگر روزي كسي در سياست و مجلس و براساس كوشش خود مثل دروازه‌بان كنوني تيم ملي بالا بيايد، آن روز تيم سياست هم ملي مي‌شود.

 

زنان و شهري كه دوست مي‌دارند 

آنان شهري مي‌خواهند پر از فرصت براي توانمند شدن در كنار همه اعضاي شهر ديده شوند، حرف بزنند و صداشان شنيده شود؛ آنان شهري مي‌خواهند كه رشد اقتصادي آن پايدار باشد و فرصت‌هاي كارآفريني در آن به دور از قيمت دلار باشد و دلار تعيين‌كننده راه اقتصادي آنها نباشد تا بتوانند فرصت‌هاي شغلي محدود ايجادشده را رونق دهند و ورشكسته نشوند! آنان شهري مي‌خواهند كه آزادي تردد و فرصت‌هاي حضور اجتماعي در آن نه تنها در واقعيت كه در فضاي مجازي نيز باشد! آنان مي‌خواهند سرعت اينترنت و رفع فيلتر از فرصت‌هاي شغلي آنان در شبكه‌هاي مجازي صورت بگيرد تا نان خانواده از دست نرود! 
آنان نگران عدم تفكيك زباله‌ها هستند. آنان شهري مي‌خواهند كه پس از سال‌ها مساله زباله و فضاي نامطلوب تلنبارهاي زباله از ميان برود و بازيافت جانشين اين همه آلودگي شود! آنان شهري مي‌خواهند كه فرزندان‌شان در آن به آرامش اعتراض كنند و به آرامش صداي آنها شنيده شود و راهكاري براي حل مشكلات در آن جست‌وجو شود! آنها مي‌خواهند كودكان شادي را لمس كنند نه آنكه در كتاب بخوانند! آنان شادي را در جنب و جوش و نشاط دنبال مي‌كنند تا پيام دوستي را در شهر پر كنند و در و ديوار شهر خود را با رنگ سبز و آبي و سفيد رنگين كنند!
زنان شهري مي‌خواهند به دور از خشونت. آنان تجربه خشونت را ساليان دراز به دوش كشيده‌اند و اكنون در 5 آذر برابر با 25 نوامبر همراه با همه خواهران‌شان در سراسر جهان به خشونت نه بگويند! زنان شهري مي‌خواهند كه در آن تعلل براي تصويب لايحه نفي خشونت عليه زنان صورت نگيرد! آنان شهري مي‌خواهند كه ترافيك منجر به‌هم‌ريختگي روحي و رواني خود و خانواده‌شان نشود! 
آنان مي‌خواهند شهر آنها را براي خودشان بخواهد نه براي نقش‌هاي اجتماعي آنها، آنها نيمي از شهروندان هستند كه سهم خود را از مديريت، برنامه‌ريزي و اجرا طلب مي‌كنند! آنان شهر پر از باران مي‌خواهند تا خشونت در آن شسته شود و آسمانش آبي و مهر مردمان در آن جاري باشد! آنها شهر دوستي مي‌خواهند و برابري و بدون تبعيض تا بتوانند همراه با برادران و پدران و همسران و پسران خود شهري پر از مهر و اميد و گفت‌وگو بسازند!
اما در اين ميان پاسخ بسياري از آرزوها و خواسته‌ها ظاهرا مثبت نيست و بايد باز هم انتظار كشيد! اما مي‌توان آنچه زنان مي‌خواهند را با نگاهي از جنس مطالبه‌گري از منظري براي پاسخ‌گيري از تصميم‌سازان و تصميم‌گيران تعريف كرد! به نظر مي‌رسد اكنون زمان خوبي براي پاسخ است تا شهري كه زنان مي‌خواهند و دوستش دارند با دست خود آنها و مشاركت‌شان طرح‌ريزي شود! 
نهادهاي مدني، زنان توانمند عرصه دانشگاه و سازمان‌ها دستان پر تواني براي ساختن دارند. فضا را باز كنيم! آنها هميشه سازنده بودند! 

 

خاطره‌اي از كيهان

 

محروم ‌بودن اجباري تيم ياد‌شده از تمرينات و امكانات فراواني كه شما در اختيار داريد، اهميت چنداني هم نداشت، چه رسد به آنكه «جشنواره گل»! ناميده شود! و چه كريمانه و بزرگوارانه بود سخن مربي تيم فلسطين كه بعد از شكست تيم تحت مديريت خود گفت: اگرچه براي آمدن به ايران سختي‌هاي زيادي را متحمل شده‌ايم و حتي ممكن بود در راه زنداني شويم ولي انگار نه انگار كه به ايران باخته‌ايم، چون اين مساله براي ما شكست محسوب نمي‌شود. براي ما همين اندازه كه به ايران اسلامي آمده‌ايم يك دستاورد است و به آن افتخار مي‌كنيم. نگارنده دقيقا نمي‌داند كه تيم ملي فوتبال كشورمان چگونه و با به‌كارگيري چه فرمولي مي‌توانست احترام مردم ايران براي ملت مظلوم و تحت ستم فلسطين را به نمايش بگذارد و حرمت تيم فوتبال فلسطين را كه از ميان آتش و خون به ميهماني آمده بود پاس بدارد، زيرا يافتن راهكار در تخصص اهالي فوتبال است ولي با توجه به شرايط حساس كنوني چنانچه تيم ملي كشورمان نمي‌خواست آداب پهلواني پورياي ولي را به‌طور كامل دنبال كند و به شكست مصلحت‌انديشانه تن بدهد، دست‌كم مي‌توانست در پي نتيجه مساوي باشد يا به حداقل گل بسنده كند، نه آنكه همه اين ملاحظات را كنار بگذارد و...». 
با خواندن يادداشت ۱۱ سال پيشِ آقاي شريعتمداري و يادداشت ديروز كيهان، اين فرضيه به دست مي‌آيد كه اصل حرف كيهان ترحم بر مظلوم يا الگوگرفتن از پورياي ولي نيست، بلكه مساله كيهان همان غرب‌ستيزي است كه به شكل‌هاي مختلف بروز مي‌كند؛ روزي در قالب موضوعات هسته‌اي، يك روز در قالب ورزش و روزي ديگر در ساير مقوله‌ها. در قالب ورزش، تاكتيك كيهان اين است كه اگر حريف تيم ملي فلسطين باشد، اين روزنامه از پيروزي كشورمان ناراحت مي‌شود اما اگر حريف ايران، تيمي از مجمع‌الجزاير بريتانيا نظير ولز باشد، كيهان علاوه بر اينكه از پيروزي تيم ملي خوشحال مي‌شود، به رسانه‌هاي ديگر هم افترا مي‌زند. با اين تفسير، اين نتيجه هم به دست مي‌آيد كه كيهان اگر دشمن تيم ملي نباشد دوست آن‌هم نيست و بسته به شرايط سياسي، درباره تيم ملي كه متعلق به كل مردم است موضع‌گيري مي‌كند كه متاسفانه اين مساله، متناقض با شاخص‌هاي وطن‌دوستي است. از دوستان كيهاني بايد پرسيد به نظر شما اگر روزنامه اعتماد از پيروزي تيم ملي خوشحال نشده است چرا خبر بُرد تيم ملي را تيتر يك كار مي‌كند، همان‌طوركه چند روز قبل از آن از باخت تيم ملي به انگليس ناراحت بود و با توجه به اهميت خبر، آن خبر را هم تيتر يك كار كرد. اين يعني بي‌طرفي، يعني اينكه چه در برد و چه در باخت تيم ملي از ارزش خبري دربرگيري كاسته نمي‌شود. اين يعني اينكه «اعتماد» به رغم تعلق به يك جناح سياسي، براي افكار عمومي مي‌نويسد و مقابل مخاطبان تيم ملي كه قطعا در شرايط سياسي حال مخالفاني هم در داخل كشور دارد، تابع اصل بي‌طرفي در روزنامه‌نگاري است، نه اينكه بخواهد بسته به شرايط موضع‌گيري كند. اگر كيهان هم به‌رغم تعلقات سياسي تلاش كند كه براي همه مردم بنويسد، به قدري سوژه‌هاي پسنديده وجود دارد كه ديگر نيازي به بهتان و افترا به همكاران رسانه‌اي نيست.

فوتبال؛ وحدت ميدان و ديپلماسي

مردم ما در شرايط بحراني فعلي بيش از همه به همدلي نيازمندند و حاكميت با تصميمات درست و غيرهيجاني مي‌تواند زمينه اين همگرايي را به حد اكثر برساند. به حيث تاريخي و ساختاري غلظت هيجان در خون ملت ما زياد شده است. در «ميدان فوتبال» و «ميدان سياست»، هيجان عنصر ويرانگر است. عجيب نيست كه فرزانه توس در ژانر هيجاني حماسه، اين همه بر خرد تاكيد مي‌كند و مدام مخاطب را به در پيش گرفتن خرد ترغيب مي‌كند و معيار درستي و نادرستي كنش‌ها را ميزان تقيدشان به خرد مي‌داند. حماسه ملي ايرانيان، خردبنياد است: 
خرد چشم جان است چون بنگري
تو بي‌چشم شادان جهان نسپري
در مقدمه شاهنامه چهل و چند بار از واژه خرد و متعلقات آن استفاده شده و در سراسر شاهنامه، «خرد و داد» اصول بنيادين در مديريت فرد و جامعه است. اگر انسان‌ها در گرايش‌ها، اميال و منويات مختلف مي‌شوند، در خرد متفق مي‌شوند و به ميزاني كه «ميدان‌داران» از قطب خرد وجودشان به سمت و سوي قطب هيجان متمايل شوند، ويرانگري در ميدان بيشتر مي‌شود. در فوتبال «ميدان و ديپلماسي» با هم جمع مي‌شوند. فوتبال، ميدان خوبي است براي تمرين ديپلماسي و كنترل هيجان: فرو خوردن خشم، به رسميت شناختن ديگري، فصل‌الخطاب بودن قانون، بي‌طرفي در قضاوت، هم‌گرا بودن ديپلماسي و ميدان همه و همه در فوتبال تجسم و تعين پيدا مي‌كند. بدين‌ترتيب است كه بازي، جدي مي‌شود. مولانا بازي را براي كودك تمريني مي‌داند براي زندگي جدي در بزرگسالي: 
تا ز لعبت اندك اندك در صبا
جانش گردد با يم عقل آشنا
از ميدان و ديپلماسي اين بازي مي‌توان درس‌ها فراگرفت، چون هم خودش مي‌تواند آموزنده باشد هم حاشيه‌اش. فوتبال بازي استوار بر خرد جمعي هم هست و درست به اين علت است كه بازي‌هاي موفق بازي‌هايي است كه در آنها هم‌گرايي در بالاترين سطح باشد. خرد جمعي، كه در دين ما بسيار مورد تاكيد است، فقط در مشورت كردن خلاصه نمي‌شود، به معناي به رسميت شناختن صداهاي مختلف نيز هست. نقش-ويژه‌هاي دروازه‌بان، دفاع، خط مياني و حمله شباهتي به يكديگر ندارد اما گل نتيجه بالاترين سطح هم‌گرايي است. كاپيتاني موفق‌تر است كه بتواند هم‌گرايي ميان اين نقش ويژه‌هاي متفاوت و متنوع را به حداكثر برساند. بدين‌ترتيب فوتبال مي‌تواند عامل انسجام ملي شود و قدرت استراتژيك يك ملت را نشان دهد.

 

طرح صيانت  يا دم خروس؟

لازم نيست براي پيدا كردن مقصر خيلي راه دور برويم، فقط كافي است نگاهي به وعده‌هاي انتخاباتي مجلس يازدهم و دولت سيزدهم بكنيم و عملكرد‌ها را با آن مقايسه كنيم و براي ترك فعل‌ها و وعده‌هاي خلاف واقع از ملت نجيب ايران عذرخواهي كنيم و راه را براي تحقق اراده ملت باز بگذاريم. همين. فضاي مجازي هم بي‌تقصير نيست، اما اگر منصفانه نگاه كنيم فضاي مجازي آينه است. تصوير ما را نشان مي‌دهد. 
آينه چون نقش تو بنمود راست/ خود شكن آينه شكستن خطاست

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون