ماتادورها؛ تيمي جديد با همان مشكلات قديمي
چقدر ميخواهيد با هم پاسكاري كنيد؟!
يك باخت تلخ مقابل مراكش در ضربات پنالتي و بهت و حيرت فوتبالدوستان در سراسر دنيا، نقطه پاياني بود بر كارنامه تيم ملي اسپانيا در جام جهاني 2022؛ تيمي كه قرار بود با جوانها يا به قول نشريات اسپانيا، با بچه دبيرستانيها(!)، به قطر بيايد و نويد روزهاي خوبي را براي آينده اين تيم بدهد. با اين وجود نسل جديد و ايده جديد، تسليم همان مشكل كهنه و قديمي شد تا شكست تلخ مقابل مراكش، يادآور همان زخم جام جهاني 2018 باشد. آنها در برابر مراكش بيش از هزار پاس را ثبت كردند اما حتي يك شوت در چهارچوب هم ثبت نكردند چه برسد به گل!
بعد از حذف در روسيه، سرنوشت اين تيم به شكست در قطر گره خورد تا گويي اصلا نسل طلايي 2008 تا 2012 وجود نداشته و آن خاطرات درخشان از حافظه همه پاك شده است؛ خاطرات نسلي جادويي كه به فاصله 4 سال، قهرمان يورو 2008، جام جهاني 2010 و يورو 2012 شدند و براي هميشه نام خود را با حروف طلايي در تاريخ فوتبال حكاكي كردند.
با اين وجود بايد بخش اعظمي از آن موفقيتها را مديون نسل طلايي آكادمي لاماسيا دانست؛ جايي كه ستارههاي بزرگي مانند ژاوي و اينيستا از دل آكادمي بارسلونا توليد شدند و توانستند براي اسپانيا شكوه و افتخار را رقم بزنند. اين روند اما تا حدودي در حال حاضر براي گاوي و پدري ادامه يافته و ديگر خبري از آن خروجيهاي پربازده نيست.
در عين حال طنز ماجرا اينجاست كه خود لوئيز انريكه، يكي از اولين كساني بود كه در سال 2014 و زماني كه هدايت بارسلونا را دراختيار داشت، متوجه شد كه سبك بازي آنها در حال تبديل شدن به يك روند كلاسيك است و براي آن با وسواس زياد، شدت و صراحت تعريف كرد تا روند بازي آنها يكنواخت و روتين نباشد و با بهروزرساني آن، بتواند همچنان كارايياش را حفظ كند. اتفاقا با اين روند در بارسلونا موفق شد و به نظر ميرسيد در اسپانيا هم بتواند همين مسير را ادامه دهد. ماتادورها تا نيمه نهايي يورو 2020 رسيدند اما در اين مرحله مغلوب ايتاليا شدند كه در پايان به مقام قهرماني رسيدند. ماتادورها با هدايت انريكه به فينال ليگ ملتهاي اروپا هم رسيدند ولي با قبول شكست دو-يك قهرماني را مقابل فرانسه از دست دادند.
در واقع دوران حضور انريكه در اسپانيا به دو بخش تقسيم ميشود؛ ابتدا او پس از جام جهاني روسيه، جايگزين هيهرو شد و در اين مقطع در 6 بازي روي نيمكت اسپانيا نشست كه حاصل آن 4 پيروزي و دو شكست مقابل كرواسي و انگليس بود. ماتادورها در اين مدت كه تا 10 مارس 2019 ادامه داشت، 17 گل به ثمر رساندند و 8 گل دريافت كردند. پس از آن انريكه به دليل بيماري دخترش از سمت خود كنارهگيري كرد و نزد دخترش ماند كه سرانجام دختر او در آگوست 2019 تسليم سرطان شد.
پس از گذشت چند ماه از اين اتفاق تلخ، او تصميم گرفت دوباره به نيمكت اسپانيا برگردد و نتايج خوبي هم گرفت و در مدت 39 بازي با الماتادورها، 21 پيروزي، 11 تساوي و 7 شكست به دست آورد. تيم تحت هدايت او در اين بازيها 84 گل به ثمر رساند و 36 گل دريافت كرد.
با اين اوصاف تيم تحت هدايت او با همين فرمان به قطر آمد و به عنوان تيم دوم از گروه خود صعود كرد. در بازي مقابل آلمان نمود اين موضوع مشخص شد تا اينكه در دقيقه 60 آلوارو موراتا براي تيمش گلزني كرد اما گويي بعد از آنكه از آلمان پيش افتادند، به پاهايشان بند بسته شد كه حتي داد و بيدادهاي شديد انريكه در كنار زمين هم نتوانست آنها را از اين بند رها سازد در بازي بعد هم نتوانستند به ژاپن پاسخ خاصي بدهند و تسليم آنها شدند. اگرچه انريكه گفته بود كه نتيجه مهم نيست بلكه پافشاري آنها بر ايده فوتبالي و سبك بازي مهم است تا بتوانند در آينده پيشرفت كنند، اما بازي تيم در قطر، شباهتي با ايدههاي او نداشت و هيچ ردي از آن ديده نميشد، نه خبري از زواياي تاكتيكي بود و نه شوت و گل يا گشودن پياپي دروازه و حملات متعدد. اتفاقي كه به كيمياگري معكوس شبيه بود و نه تنها نتوانست اين تيم را به جلو ببرد بلكه يك بازگشت به تنظيمات كارخانه محسوب ميشد. البته بخش مهمي از مشكل تيم هم به انتخابهاي خود لوييز بر ميگشت؛ جايي كه در بازي با مراكش اگر كسي نام مربي تيم را نميدانست، تصور ميكرد تيم تحت هدايت گوارديولا در زمين است نه انريكه! او كارش را با هفت بازيكن در مركز زمين پيگيري كرد و همين باعث شد در خط حمله دچار ضعف و كمبود بازيكن رو به جلو باشد. همه اين موارد نشان داد كه شايد دوران طلايي فوتبال اسپانيا به آخر خط رسيده و براي احياي دوباره آن، نياز به يك روش و مسير جديد است. آنها دوباره نياز دارند تا آكادميهاي خود را برپا كنند و دوباره بازسازي نسلهاي جديد را پيگيري كنند، هر چند آنها تنها كشوري نيستند كه با اين مشكل درگير است اما اوضاع آنها شايد كمي وخيمتر باشد. با اين وصف به نظر ميرسيد بهترين شخص براي اين كار، خود لوييز انريكه باشد؛ مردي كه انتقادات زيادي عليهاش شكل گرفت كه شايد بخشي از آن ريشه در دوران بازي و انتقالش از رئال به بارسا داشته باشد، اما تصور ميشد بهترين گزينه خود اوست كه همچنان بتواند قطار ماتادورها را در مسير درست هدايت كند و آن را به روزهاي خوبش برگرداند؛ قطاري كه در جمع 16 تيم برتر جام جهاني زمين گير و حذف شد و شايد جاي تعجب نباشد، چراكه هميشه در بين 16 تيم، يك غافلگيري و سورپرايز وجود دارد.
با اين حال انريكه روز پنجشنبه از سمتش بركنار شد و جاي خود را به دلافوئنته داد. با اين حساب بايد منتظر ماند و ديد سرنوشت ماتادورها چه خواهد بود.
منبع: اينديپندنت