موسي غضنفرآبادي، رييس كميسيون حقوقي و قضايي:
شرايط محسن شكاري مصداق ماده ۲۷۹ قانون مجازات اسلامي و محاربه بود
اجراي حكم اعدام محسن شكاري موجب بهت و ابهام در جامعه شد و برخي حقوقدانان و بخشي از افكار عمومي درباره سرعت بررسي و اجراي حكم انتقادهايي مطرح كردند. رييس كميسيون حقوقي و قضايي مجلس درباره ابهامات اجراي حكم محسن شكاري و اينكه شرايط او را مصداق ماده ۱۵۷ قانون مجازات اسلامي ميدانند، گفت: كساني كه چنين چيزهايي را ميگويند براي خودشان ميگويند. مشروح گفتوگو با رييس كميسيون حقوقي و قضايي مجلس درباره پرونده محسن شكاري را در ادامه ميخوانيد.
بعد از اجراي حكم محسن شكاري بسياري اين ابهام را مطرح كردهاند كه چطور اين حكم اينقدر به سرعت بررسي و اجرا شده است؟ در صورتي كه در موارد مشابه زمان بيشتري براي بررسي لازم است و اصلا چه لزومي داشته كه با توجه به التهاب و شرايطي كه در كشور حاكم است اين حكم به اين سرعت اجرا شود.
احكام اينچنيني قبلا هم صادر شده است. قاضي بررسي و راي صادر كرده است. در ديوان عالي كشور هم قاضيهاي مجربي پرونده را بررسي كردهاند و حكم قطعي صادر شده است. همه چيز روشن و مشخص است و ابهامي در كار نيست.
كساني كه ايجاد ناامني ميكنند بايد با آنها برخورد شود و هيچ ابهامي هم در اين خصوص وجود ندارد. با توجه به درخواستهايي كه وجود دارد اتفاقا اجراي اين حكم محاربه موجب ميشود، با توجه به شرايطي كه پيش آمده كه جلوي مردم را ميگيرند، با اسلحه به سوي نيروي انتظامي حملهور ميشوند، سر ميبرند و خشونتهايي كه از طرف اغتشاشگران انجام ميشود، جلوي آن كارها گرفته شود و همه اين موارد بر اساس ماده ۲۷۹ قانون مجازات اسلامي مصداق مشخص محاربه است.
بعضي به خصوص حقوقدانان معتقدند كه مصداق شرايط آقاي محسن شكاري ماده ۱۵۷ قانون مجازات اسلامي بوده است...
خب، چنين چيزهايي را كه ميگويند براي خودشان ميگويند. نظر آنها كه نظر مهمي نيست. اين يك نظر حقوقي است كه مصداق آن هم ماده ۲۷۹ قانون مجازات اسلامي است.
پس از نظر شما اين موضوع شامل ماده ۱۵۷ نميشود؟
همانطور كه گفتم، دادگاه راي را صادر و ديوان عالي هم تاييد كرده است. درباره شبهات هم كه گفته ميشود اين كار و عمل اين افراد ممكن است محاربه نباشد، بايد بگويم چيزي كه به اين شكل و با اين روش انجام شود، محاربه است.
بسياري با توجه به شرايط كشور و تنشي كه وجود دارد، معتقدند اين نوع كارها مانند اعدام آقاي شكاري نبايد انجام شود، چون موجب بروز تنش و درگيري و خشونت بيشتر ميشود.
خواست مردم با توجه به خشونتهايي كه از ناحيه اغتشاشگران بروز كرده، اين است. شما هم ديدهايد ويديوها، فيلمها و كليپهاي آن هم وجود دارد؛ وقتي با وحشيگري آتش ميزنند، ميكشند، با نيروي انتظامي مقابله ميكنند و نيروي انتظامي را به قتل ميرسانند، قانون و اجراي حكم بايد در شرايطي اعمال شود كه بازدارندگي وجود داشته باشد، وگرنه در شرايط عادي كه ممكن است خيلي از اين اتفاقات رخ ندهد.
محسن شكاري كه چنين ماجرايي نداشته، گفته ميشود يك نيروي دولتي را زخمي كرده است و قتلي مرتكب نشده كه مصداق محاربه باشد.
ايشان آمده در خيابان اسلحه كشيده، راه را بسته و در اعترافات خودش هم اين مسائل موجود است كه يك نيروي انتظامي را زخمي كرده است.
اسلحه منظورتان سلاح سرد است؟
بله، سلاح سرد. فرقي نميكند سلاح سرد باشد يا سلاح گرم؛ قمه كشيده است. اين مشمول همين قانون ميشود. شما در نظر بگيريد كه در هر شهري 30 نفر، 40 نفر چنين كاري انجام دهند، ديگر امنيت براي جامعه باقي نميماند.
فكر ميكنيد در اين شرايط حكم بايد اجرا ميشد؟
حكمي است كه صادر شده و بايد اجرا ميشده است.
اين موضوعاتي كه ميگويم، مباحثي است كه در حال حاضر در فضاي مجازي و افكار عمومي مطرح است؛ مثلا چرا بابك زنجاني كه مدتهاست حكم اعدام او صادر شده هنوز در زندان است و حكم محسن شكاري در اين مدت كوتاه كه شايد جاي بررسي بيشتر هم داشته، اجرا شده است؟
حكم بابك زنداني مشروط است. بابك زنجاني حكم افساد فيالارض دارد نه محاربه. در اين شرايط با توجه به پولي كه برده، پولش مهمتر از جانش است. پولهايي كه از جامعه و بيتالمال برده را بايد برگرداند وگرنه اجراي حكم بابك زنجاني خيلي كار سخت و دشواري نيست.
فكر ميكنيد آيا بهتر نيست كه احكام در شرايط كنوني اجرا نشود و اجازه بررسي بيشتر روي پروندهها داده شود؟ چون در موارد مشابه صدور حكمهايي مانند محاربه و افساد فيالارض زمان بيشتري لازم دارد و بايد بررسيهاي دقيقتري صورت گيرد. در صورتي كه درباره محسن شكاري در مدت زمان بسيار كوتاهي اين حكم صادر و اجرا شده و اين در جامعه شبهه ايجاد كرده است؟
برخي پروندهها و احكام زمان بيشتري لازم دارد، چون پروندهها متفاوت هستند. برخي پروندهها ممكن است به منظور جمعآوري دلايل و مدارك زمان زيادي نياز داشته باشند. اما در اين پرونده همه دلايل و مدارك وجود داشته و همين موجب شده تا حكم سريعتر صادر شود.
جز اين خواست مردم هم مطرح است كه اگر به اين نوع پروندهها به سرعت رسيدگي نشود، مردم هم شاكي ميشوند كه چرا قوه قضاييه سريعا رسيدگي نكرده، كوتاهي ميكند و تعلل به خرج ميدهد. از آن طرف هم حالا كه قوه قضاييه اقدام كرده است عدهاي ميگويند چرا قوه قضاييه اين كار را انجام داده است.
قانون بايد اجرا شود و قوه قضاييه هم بايد به وظيفه خود عمل كند. نميتوان گفت چرا در اين شرايطي كه امنيت مردم و جامعه در خطر قرار گرفته قوه قضاييه به وظيفه خود عمل ميكند. اتفاقا انجام اين كار واقعا لازم و مهم است.
فكر نميكنيد اجراي اين حكم اعدام، مردم معترض را بيشتر عصباني ميكند؟ به هر حال به نظر ميرسد بخشي از مردم علاوه بر اينكه مخالف حكم اعدام هستند، بعد از اجراي حكم محسن شكاري عصبانيتر شدهاند.
خواست اكثريت مردم اجراي حكم است. مردم اگر فاميلشان هم باشد و بخواهد ناامني ايجاد كند، خواهان مقابله با او خواهند بود. مردم راضي نيستند كسي ايجاد ناامني كند و فضا را به گونهاي رقم بزند كه مردم نتوانند در خيابانها با امنيت حضور پيدا كنند.
با توجه به شرايط كنوني فكر ميكنيد بقيه احكام در اين سطح يعني محاربه و افساد فيالارض كه صادر شده بايد اجرا شود، يا زمان بيشتري براي بررسي و رسيدگي داده شود؟
شما مدام ميگوييد بررسي! زمان و بررسي بيشتري لازم ندارد؛ يك، مدارك، دلايل، مستندات وجود دارد؛ دو، دادگاه بدوي هم كه با حضور تعدادي قاضي برگزار ميشود و وقتي ديوان عالي كشور هم آن را تاييد كرد، ديگر دليلي براي تعلل در اجراي حكم وجود ندارد و حكم بايد اجرا شود.
شما ميگوييد اكثريت مردم خواهان اجراي حكم اعدام هستند. با آن بخشي كه شما آن را اغتشاشگر ميدانيد و عنوان ميكنيد كاري ندارم، اما بسياري از مردم در حال حاضر معترض و از شرايط فعلي ناراضي هستند.
بعد از اين 40، 50 روزي كه از اين موضوعات ميگذرد معترض حرف خودش را زده است، از اين به بعد ما ديگر معترض نداريم. هر كسي به خيابان بيايد ماجرا فرق ميكند. معترض آن است كه حرف خود را منطقي و در آرامش مطرح ميكند، جواب ميگيرد و اقدام ميكند و ديگران هم براي او احترام قائل هستند، اما اغتشاش؛ ايجاد ناامني كردن، كشتار و آتش زدن است. اين اقدامات قطعا ديگر اعتراض به حساب نميآيد.
خب، الان براي همان بخش اعتراضاتي كه انجام شده و شما هم ميگوييد زمان آن سپري شده مجلس، دولت، قوه قضاييه و كل حاكميت چه كاري تا به حال انجام داده است؟ چه برنامهاي براي از بين بردن اين نارضايتيها دارند؟ اصلا چه كاري تا به حال انجام شده است؟
در هر حوزهاي قطعا پيگيريها انجام شده است.
ميدانيد چرا اين را ميگويم، چون برخي از همين معترضان تاكيد دارند كه حرفشان شنيده نميشود؟
يكسري از اين اعتراضات بهانهجويي است كه اين اصلا اعتراض نيست، اما يكسري واقعا خواست همه مردم است؛ خب، پيگيري ميشود. خيلي از اعتراضات بوده كه در حد توان جامعه، در حد توان مسوولان و مملكت و وضعيت كشور پيگيري، بررسي و اقدام شده است، اما بايد اين را هم در نظر بگيريد كه برآورده شدن برخي از اين خواستهها ممكن است غيرقابل اجرا باشد.
اما عمده مردم و آنها كه اعتراضاتشان خطاب به نظام نيست، مسالمتآميز و در چارچوب قانون است؛ هم به آنها توجه شده و هم پيگيريها در حال انجام است. مسوولان هم وظيفه دارند كه پيگيري و اقدام كنند.