ادامه از صفحه اول
چه كساني مانع شنيده شدن ميشوند؟
4- تبعات و آثار «شنيدن ناقص» و «تفسير غلط شنيدهها»، از نشنيدن خطرناكتر است. «شنيدن گزينشي مطالبات» و سانسور بخشهاي ديگر آنها، شنيدن ناقص است. همچنين «شنيدن درست» فقط به معناي «شنيدن فيزيكي» نيست، بلكه بايد در تفسير آنچه ميشنويم هم درست عمل كنيم.
5- شنيدن و پاسخگويي به اعتراضها، به معناي تسليم محض در برابر تمامي خواستهها و مطالبات نيست؛ بلكه معناي واقعي آن، احترام دوطرفه، صبوري و به رسميت شناختن همديگر براي رسيدن به تفاهم است. اگر گفتوگوها صادقانه باشد طرفين محدوديتهاي همديگر را درك خواهند كرد.
6- فرآيند «تقلا براي شنيده شدن» در ميان افراد جامعه از طيف مثبت آن، در قالب «شنيده شدن مسالمتآميز و دوستانه» شروع و به طيف منفي آن در قالب «اغتشاش و آشوب» منتهي ميشود. به عبارت بهتر افراد جامعه، هرگز اقدام اعتراضي خود را با آشوب و اغتشاش شروع نميكنند؛ بلكه آنها مطالبات و خواستههاي خود را پيش از شروع ناآراميها به صورت مسالمتآميز و دوستانه بيان ميكنند.
7- براي نشنيدن، شگردها و شيوههاي مختلفي ميتوان ابداع كرد يا بهانههاي مختلفي تراشيد؛ اما اين شيوهها نه تنها كمك چنداني به كنترل وضعيت ملتهب جامعه نخواهد كرد، بلكه هزينههاي سنگيني نيز به حاكميت تحميل خواهد كرد.
ضرورت ارتقاي شفافيت احكام قضايي
و نهايتا اينكه كدام ضرورت و امكان قانوني بر اعدام دستگيرشدگان در كمتر از يك ماه از زمان دستگيري ايشان صحه ميگذارد؟ اينها و صدها سوال بيپاسخ معلول عدم شفافيت اقدامات قضايي اين روزهاست كه به نظر ميرسد فراتر از همايش و سمپوزيوم نيازمند عمل و اقدام براي تحقق و ارتقاي شفافيت هستيم. پيشتر گفته بوديم اگر شهروندان جامعه احساس كنند كه قوه قضاييهاي مستقل و حامي حقوق شهروندي وجود دارد كه بدون تقسيم مردم به خودي و غيرخودي به حفظ و حراست حقوق اساسي ملت اصرار و تاكيد دارد، بخش عمدهاي از مشكلات و منازعات به سرانجام ميرسد كه معالاسف تاكنون متاسفانه در ايجاد اين نگاه بين شهروندان و ارتقاي عملي شفافيت اقدامات اين روزها توفيقي حاصل نشده است.