فيلم رهاسازي: تاريخ شرم و روياي رهايي
داستان عكسي كه خلاصه يك رمان است
محمدرضا جوادي يگانه
رمان كلبه عمو تُم داستان رنج بردگي است و شرم از آن رنج و تلاش براي رهايي از آن شرم و همه آن داستان تخيلي، 10 سال بعد (۱۸۶۳) در يك عكس واقعي خلاصه شد. تصوير پيتر گوردن، برده فراري، به نماد بردگي تبديل شده بود. رماني در قالب يك عكس، تخيلي كه به واقعيت پيوسته بود.
بردهداري، ظلم سيستماتيك چندسدهاي در تاريخ امريكا عليه بردگان است و فيلم رهاسازي Emancipation ساخته آنتوان فوكوآ (۲۰۲۲) بخشي از تاريخ شرم است، شرمساري از بردگي، به عنوان يكي از ظالمانهترين رفتارهايي كه بشري نسبت به بشري ديگر و در تمام عمر او انجام ميدهد. اما فيلم رهاسازي آخرين بخش از تاريخ شرم است كه مهمترين و اولين بخش آن، كلبه عمو تُم است.
در جريان مبارزات عليه بردهداري، كتاب كلبه عمو تم كه در سال ۱۸۵۲ توسط خانم هريت بيچر استو نوشته شد، تاثير زيادي بر شكلگيري افكار عمومي امريكاييان عليه بردهداري داشت و نشان داد بردهداري آن نگاه مهربانانه ارباب به بردهاي كه در رمان بربادرفته (۱۹۳۷) ميبينيم، نيست، بلكه بردهداري، انسانيتزدايي از بردگان است كه الهيات مسيحي هم به كمكش آمده بود.
كلبه عمو تم داستان برده سياه باايماني است كه زير شكنجه كشته ميشود. تُم قهرمان رمان، برده سياهي است كه به دليل بدهي اربابش به ديگري فروخته ميشود و زندگي دشواري را تجربه ميكند و چون حاضر نميشود به دستور لگري، ارباب شريرش بردگان ديگر را شلاق بزند، خود شكنجه ميشود و شلاق ميخورد و بعدا زير شكنجه مباشران لگري از دنيا ميرود. در ميان بردگان ديگر داستان، بردگاني هستند كه راه فرار را در پيش ميگيرند. ويژگي مهم رمان، ايمان مسيحي تم هست كه رنج و شكنجه را به عنوان سرنوشت ميپذيرد ولي فرار نميكند و با ايمان مسيحي از دنيا ميرود. چشمانداز روشن انتهاي رمان پس از مرگ تم، هم رهايي است و هم آزادي: هم فرار بردگان به كاناداست و بازگشت به آفريقا و هم ارباباني كه بردگان خود را آزاد ميكنند.
كلبه عموتم بسيار پرفروش شد و در همان سال اول، 300 هزار نسخه از آن فروش رفت و مساله بردهداري و رفتار با بردگان را مساله امريكا كرد و «آنچه مبهم و دور از نظر بود را پيش چشم مردم آورد» و از اين طريق، بر جنگهاي داخلي امريكا و صدور اعلاميه رهايي بردگان تاثير مستقيم داشت. اثرگذاري كتاب، از عنوان فرعي كتاب كلبه عمو تم هم مشخص است يعني: «زندگي در ميان فرومايگان» Life among the Lowly كه بردهداري را يك ظلم سيستماتيك معرفي ميكند و نه يك تراژدي براي يك برده. (نگاه كنيد به نقد فاطمه سجادي در سايت ذهن) هر چند باز هم دوگانه ارباب خوب و ارباب بد در رمان مطرح است و رهايي به معناي نفي كامل بردگي، ايده كلي رمان نيست، ولي آن را بايد در فضاي بردهداري پيش از لغو بردهداري فهم كرد و به همين شيوه، الهيات مسيحي رهاييبخش را در كنار الهيات بردگي ميتوان در كتاب جست.
برخي در واقعيت داشتن رفتاري تا اين حد غيرانساني بردهداران با بردگان كه در كلبه عمو تم آمده بود، تشكيك كردند. لذا سال بعد خانم استو كتابي با عنوان «كليدي بر كلبه عمو تم: حقايق و مستنداتي كه داستان بر پايه آن بنا شده است» منتشر و در آن مستنداتي را ذكر كرد كه اثبات كند تصويري كه از بردهداري در كلبه عمو تم ارايه كرده واقعيت دارد اما همه آن ۲۶۲ صفحه مستنداتي كه استو آورده را ميتوان هموزن عكسي از پيتر گوردن دانست كه 10 سال بعد در ميانه جنگ داخلي امريكا منتشر شد؛ عكسي كه با نام «پيتر شلاقخورده» به يكي از پرتيراژترين عكسهاي جنبش لغو بردهداري تبديل شد و عملا آنچه كلبه عمو تم در يك رمان دو جلدي ۶۵۶ صفحهاي و در قالب يك داستان بيان كرده بود، اكنون در قالب يك عكس از يك بردهاي كه واقعا شكنجه شده بود و اثر شلاق بر پشتش ماندگار شده بود، خلاصه شده بود؛ يعني پيتر گوردن.
شرحي كه عكاس ناشناسي در باتون روژ لوئيزيانا ۴ فوريه ۱۸۶۳ بر اين عكس نوشت و منتشر شد اين بود: «مباشر ارباب، آرتايو كرير مرا شلاق زد. من دو ماه به خاطر زخم شلاق در بستر افتاده بودم. اربابم بعد از آن، مباشر را بركنار كرد. اينها كلماتي است كه پيتر بيچاره، وقتي كه نشسته بود تا عكسش گرفته شود، گفت». (مقدمه كلبه عمو تم، ويراسته كريستوفر ديلر، ۲۰۰۹: ص ۴۱)
تصوير پيتر گوردن به نماد بردگي تبديل شده بود، رماني در قالب يك عكس، تخيلي كه به واقعيت پيوسته بود.
فيلم رهاسازي، بصريسازي اين تصوير است، فيلمي ساخته شده تا تاريخ اين تصوير را روايت كند و آن عكس را دوباره به حافظه جمعي امريكاييها بازگرداند. به جز اين عكس و اثري كه بر امريكاي زمان جنگ داخلي گذاشت، يعني شرم از بردگي و تلاش براي رهاسازي بردگان، فيلم نكته برجستهاي ندارد. نه بردگي را عميقتر ميكاود و نه جنگ داخلي امريكا را اما عنوان فيلم مهم است. عنوان فيلم، از «اعلاميه آزادي بردگان» Emancipation Proclamation گرفته شده كه آبراهام لينكن، رييسجمهور امريكا در سال ۱۸۶۲ و ۱۸۶۳ آن را صادر كرد. اما emancipation فرآيند رهايي است نه صرف رهايي. يعني فرآيند اعطاي آزادي و حقوق سياسي و اجتماعي به مردم. مسير رهايي است نه رهايي. براي رهايي، رفتن مهمتر از رسيدن است، بردگي ابتدا در ذهن بايد شكسته شود تا برده بتواند آزادي خود را طلب كند، به عنوان يك حق و نه يك لطف. كنار گذاشتن اخلاق بندگي است، آنجا كه در فيلم، وقتي به بردگان ميگويند شما آزاديد، ميپرسند آزادي چيست؟ روياي آزادي و طلب آزادي، مسيري است كه منجر به آزادي ميشود. همين روياست كه ارباب از آن ميترسد و پيتر را در چندين روز در مردابها دنبال ميكند تا پيدايش كند و برگرداند، نه خودش را، سرش را. سري كه روياي آزادي در آن افتاد، ديگر بردگي نميكند و بايد بر سر نيزه كرد تا بردگان عبرت بگيرند و همين رويا بود كه پيتر را در فيلم زنده نگه داشت: روياي آزادي.