با محسن برهاني
چه كنيم؟
محمد مهاجري
اين حقوقدان براي دستگاه قضا بركت است و ميتوان با او دو برخورد كرد: بحث يا احضار
۱- تاكنون نه آقاي محسن برهاني را ديدهام و نه با او همكلام شدهام، اما در يكي، دو ماه اخير اظهارنظرهايي از او در فضاي مجازي و مطبوعات و در يك مناظره تلويزيوني نقل ميشود كه اين حقوقدان را در زمره افراد شريف حرفه خود قرار ميدهد.
۲- اما چرا سخنان او به مذاق عدهاي خوش نميآيد؟ دليلش روشن است. افرادي كه همواره تشكيلات قضايي را صرفا چماقي ميخواهند كه به كار محكوم كردن رقيب ميآيد، اينك در برابر استدلالات كاملا علمي يك حقوقدان برميآشوبند. آقاي برهاني به عنوان يك چهره حوزوي كه از سخنانش پيداست به قضاي اسلامي تسلط دارد، كاملا درونديني سخن ميگويد. از طرفي به عنوان يك چهره حقوقي و استاد دانشگاه كاملا در چارچوب قوانين موضوعه اظهارنظر ميكند و اتفاقا هر دوي اين ويژگيها گناهان كوچكي نيستند كه توسط افراد افراطي ناديده گرفته شوند!
۳- در اعتراضات اخير، عدهاي از مدافعان امنيت، به شهادت رسيدهاند. متهمان دستگيرشده و در دادگاه برايشان حكم صادر شده است. در فضاي رسانهاي و عمومي احكام صادره مورد مناقشه قرار گرفته. هم چهرههاي سياسي و اجتماعي و فرهنگي در برابر اين احكام موضع گرفتهاند (كه به لحاظ حقوقي مسموع نيست) و حقوقداناني مانند آقاي برهاني با اقامه دليل، صحت و قانوني بودن احكام صادره را زير سوال بردهاند.
اصولا اختلاف بين قضات امري كاملا پذيرفته است. در بسياري از موارد احكام دادگاههاي بدوي توسط قضات تجديدنظر مردود شمرده ميشود و اين يعني اختلافنظر قضات. گاهي نيز احكام صادره توسط ديوانعالي كشور مورد مناقشه قرار ميگيرد! اين هم يعني اختلافنظر قضات. دليلش هم برميگردد به برداشتي كه هر قاضي از قانون دارد. طبق قانون اساسي، قضات ميتوانند در حوزه اختيار و تكليف خود، قانون را تفسير كنند و براساس برداشت خودشان راي بدهند؛ هر چند كه ممكن است تفسيرشان توسط سلسلهمراتب نقض شود. پس اختلافنظر امري طبيعي است. حال همين اختلاف اگر به سطح جامعه حقوقي كشور كشيده شود، نهتنها مخل فعاليتهاي قضايي نيست بلكه عملا باعث ميشود قضات در فضايي شفافتر راي بدهند و حكم آنها نزد افكار عمومي مقبولتر واقع شود. ۴- آقاي محسن برهاني از اين جهت، يك بركت است براي دستگاه قضايي. او با شهامت و صراحت ديدگاههاي خود را بيان ميكند و از تبعات احتمالي سخنانش بيم ندارد. قوه قضاييه ميتواند با او دو برخورد داشته باشد؛ نخست اينكه او را به اتهام تشويش اذهان عمومي و تضعيف نظام احضار كند! دوم همانگونه كه جناب آقاي اژهاي مدتي قبل، از گشودن باب گفتوگو سخن راندند، با آقاي برهاني به بحث بپردازند. يا قانع كنند يا اگر قانع شدند از آن براي اصلاح روند صدور احكام قضايي استفاده كنند. ۵- اگر وجود امثال آقاي برهاني براي كشور بهخصوص سيستم قضايي نعمت باشد، شكر اين نعمت، شايد اين است كه در كرسيهاي تحقيقاتي مهم در سيستم حقوقي كشور از آنها بهرهمند شوند تا منشا اثر بيشتري گردند و اگر چنين نميكنند امنيت اين افراد را براي اظهارنظر آزاد، منطقي و حقوقي تامين و تضمين كنند.