اتحاد تندروها با رسانه ملي
ديگر ابايي از تخريب دايي و رسول خادم ندارند
تنها در فاصله زماني 24 ساعت دو خبر عجيب منتشر شد. اول ممانعت از ورود رسول خادم به زورخانهاي در قزوين و به هم زدن مراسمي كه قرار بود او در آن شركت كند و دوم توهين زشت اميرحسين حاجي نصيري كارشناس تلويزيون به علي دايي روي آنتن زنده. بامداد روز سهشنبه رضا لايق مربي تيم ملي كشتي آزاد در دو المپيك لندن و ريو در صفحه اينستاگرامش متني را با عنوان «رسول خادم را به زورخانه راه ندادند» منتشر كرد. لايق در اين رابطه در صفحه اينستاگرامش نوشت: «تاريخ تكرار شد. درب زورخانه را به روي رسول خادم بستند. رسول خادم از سوي خانواده شهيد اسدي جهت حضور در زورخانه شهداي قزوين دعوت شده بود كه در جريان برهم خوردن برنامه قرار گرفت. جمعي از پيشكسوتان و ورزشكاران و علاقهمندان به ورزش زورخانه نيز جهت مراسم دعوت شده بودند كه متاسفانه مراسم منتفي شد.» لايق از اينكه چه كساني برنامه را به هم زدند و اجازه ورود خادم را ندادند چيزي نگفت. اين خبر واكنش زيادي در شبكههاي اجتماعي به وجود آورد. سوال اين بود كه اگر قهرمان كشتي جهان و المپيك كه با منش پهلواني خود سالهاست گره از كار خانوادههاي نيازمند در مناطق مرزي گشوده نميتواند وارد زورخانه شود پس چه كسي بايد وارد شود؟ خيليها هم اين شرايط را در راستاي ادامه فشارها روي رسول خادم به خاطر اتخاذ مواضع انتقادياش در چند ماه گذشته بررسي كردند. فشارهايي نظير حملات رسانهاي يا خبر ضبط پاسپورت و ممنوعالمعامله شدن او. پرويز پرستويي بازيگر سينما در واكنش به اتفاقي كه براي خادم رخ داد در استوري اينستاگرامش نوشت: «در طول تاريخ اين يك امر ثابت شده است پهلوانان نميميرند...»علاقهمندان به ورزش و چهرههاي ملي كشور درگير مساله رسول خادم بودند كه يك حمله ديگر اينبار ازسوي صداوسيما به چهرههاي سرشناس و محبوب صورت گرفت. يك كارشناس به نام اميرحسين حاجي نصيري در برنامه جهانآرا در شبكه افق در مورد علي دايي اظهارات عجيب و تمسخرآميز بر زبان آورد. او در مورد دايي گفت: «ايشان قهرمان محسوب نميشود. خدا به ايشان قد بلندي داده و هر كسي سانتري ميكشيد، توپ به سر او برخورد ميكرد و وارد دروازه ميشد... اين افراد قهرمانان ما نيستند! قوه قضاييه و نهادهاي امنيتي اين افراد را ممنوعالخروج نكنند تا اينها بروند و كشور كمي تطهير شود.» اين اظهارات در ادامه فضاسازي رسانهاي عليه دايي صورت گرفت. در چند ماه گذشته اقداماتي همچون ضبط پاسپورت دايي، نشاندن هواپيما براي پياده كردن خانواده او، شعارنويسي روي مغازههايش و حملات تند و تيز برخي رسانههاي اصولگرا عليه دايي انجام گرفت. همچنين در مستندي به نام «به بهانه آزادي» بدون نام بردن از دايي او را سلبريتي مخالف مردم معرفي كردند.با اين حال اظهارات كارشناس برنامه جهانآرا از آن جهت تعجبآميز بود كه هر كس تا به امروز دايي را نقد ميكرد يا مورد نكوهش قرار ميداد هيچوقت دستاوردهاي ورزشي او را زير سوال نميبرد، چراكه دستاوردهاي فوتبالي مسائلي قابل اندازهگيري هستند و متفاوت با مقولههايي نظير شرف و انسانيت و اينجور چيزها. هيچ آدم عاقلي تا روز گذشته به ذهنش خطور نكرده بود كه عنوان آقاي گلي فوتبال جهان كه سالها دراختيار دايي بود و بازيكني نظير رونالدو درنهايت موفق شد آن را از دايي بگيرد حاصل برخورد شانسي توپ با سر بوده!هيچ عقل سليمي نميپذيرفت كه بازي در بزرگترين باشگاههاي اروپا و كسب عناويني همچون مرد سال آسيا و بهترين مهاجم آسيا و عنوان آقاي گلي تاريخ ادوار جام ملتهاي آسيا حاصل يك قد بلند و گلهاي اتفاقي به دست آمده! بروز چنين اتفاقاتي در فاصله 24 ساعت اين ذهنيت را به وجود آورد كه اين آدمهاي تندروي ناشناس از كجا صاحب قدرت ميشوند كه ميتوانند مراسم بههم بزنند؟ اين افراد از كجا عنوان كارشناس به دست ميآورند و از چه طريقي وارد صداوسيما ميشوند؟ آيا رسانهاي كه اجازه ميدهد مهمانش به اين شكل زشت و بيشرمانه علي دايي را هدف قرار دهد ميتواند پسوند ملي را دنبال نام خود بگذارد؟