جاي روزنامهنگاران
زندان نيست
يك پيشنهاد براي كساني كه
دنبال خط نفوذ هستند
احمد مازني
آينه چون نقش تو بنمود راست/ خود شكن آيينه شكستن خطاست
هر روز كه خبر بازداشت يك خبرنگار را ميشنوم، دلم ميشكند. بين بنده و امثال بنده كه با بسياري از اين عزيزان در مجلس ارتباط داشتيم و به عنوان خبرنگار پارلماني سازمانها با نمايندگان در ارتباط بودند، نوعي ارتباط عاطفي برقرار است. همچنين به عنوان رييس كميسيون فرهنگي در سال سوم و عضو كميسيون فرهنگي و رييس كميته فرهنگ، هنر و رسانه در چهار سال نمايندگي مجلس دهم، با بسياري از خبرنگاران و اصحاب رسانه در ارتباط بودم و اين ارتباط تا حدودي بعد از اتمام دوره نمايندگي ادامه دارد. خدا ميداند با اين ميزان ارتباط نسبت به دختران و پسران جوان خبرنگار احساس پدري را دارم كه فرزندانش در زندانند! آيا مقامات محترم قضايي، اجرايي و مجلس يازدهم هيچ احساس عاطفي نسبت به اين جماعت ندارند؟ اينها معايب شما را به شما و مردم عرضه ميكنند، حقشان زندان است؟ گيريم كه يك جاهايي اشتباه ميكنند، حقشان بازداشت است؟ اگر وزير ارشاد واقعا وزير ارشاد بود نبايد اجازه ميداد اصحاب فرهنگ، هنر و رسانه اين همه مورد بيمهري قرار بگيرند. اگر اعضاي كميسيون فرهنگي مجلس يك جو اهميت داشتند نبايد در قبال نوع تعامل حاكميت با خبرنگاران و هنرمندان سكوت ميكردند. آقاي قاضي، آقاي نماينده، آقاي وزير! با خبرنگاران و هنرمندان گفتوگو كنيد! به آنها احترام بگذاريد! و از قصور و تقصيرهاي احتمالي آنها بگذريد. اگر بنا بر بازداشت، محاكمه و زندان باشد خيليها از خبرنگاران جلوترند. مثلا كساني كه سال 1400 به مردم وعده رفاه، ارزاني، توافق خوب، تورم تكرقمي و گشت ارشاد مسوولان دادهاند نبايد پاسخگو باشند؟ و قبل از آنها جماعتي كه براي فتح صندليهاي سبز بهارستان وعده حكمراني خوب دادهاند و اكنون نه كاري براي مردم ميكنند و نه با كنارهگيري، باري از دوش مردم برميدارند نبايد مورد بازخواست قرار بگيرند؟ كساني كه با نفوذ در اركان نظام، سنگرهاي نظام را خالي كرده و بيحرمتيها را متوجه عمود خيمه نظام كردهاند نبايد به ملت معرفي شوند؟ راستي اگر در پي شناسايي خط نفوذ هستيد چرا همين خط را دنبال نميكنيد؟