در انتظار آزادي سريع بيك اوغلي
بهروز بهزادي
از مهدي بيك بايد به خاطر برگرداندن مرجعيت رسانهاي به داخل تشكر كرد
استاد عزيزي سالها پيش به من گفت شما زماني كه اولين خبر، گزارش يا يادداشت را در روزنامه مينويسيد، از نظر حكومت، آدمي سياسي قلمداد ميشويد، چرا كه روزنامهنگار محكوم به نگاه و جانبداري از مردم و جامعه است و اين جانبداري او را ناچار ميكند هر مطلبي مينويسد سويه انتقادي آن از حكومت قوي باشد تا در مخاطب كه از حكومت و مردم تشكيل شده است، اثر كند.
به همين دليل شنيدن خبر بازداشت محمد بيكاوغلي دبير سياسي روزنامه اعتماد گرچه باعث تاسف بسيار من شد ولي برايم خيلي غيرمترقبه نبود، در واقع همكار خوب ما در موقعيتي از نظر زمان و مقام و مكان قرار داشت كه خواهينخواهي به او مظنون ميشدند.
اما دليل تاسف من؟ اگر آقايان اندكي تحقيقات ميداني ميكردند و درباره كار حرفهاي بيكاوغلي غور و تفحص ميشد، به عقيده من نيازي به بازداشت او نبود و حتي بايد او را تشويق ميكردند كه به عنوان دبير سياسي يك روزنامه خطر كرده، شرايطي فراهم آورده است كه مرجعيت از دست رفته مطبوعات داخلي بار ديگر به داخل وطن بازگردد.
رك و راست اگر بررسي كنيم كار اصلي روزنامهنگار انتشار مشكلات و مسائل جامعه در ژانرهاي اجتماعي، سياسي، اقتصادي و... است، چنين كاري او را واميدارد كه در مسائل مختلف جامعه تحقيق و تفحص كند و براي اين كار بايد به كانونهاي مختلف خبري و تحليلي سرك بكشد و اطلاعات و اخبار آنها را براي جمعبندي گزارش خبري تا تحليلي خود جمعآوري كند.
در اين راستا او وظيفه ذاتي خود را به عنوان روزنامهنگار پيش ميبرد ولي ممكن است ماموران اطلاعاتي كشور كه وظيفه حفظ امنيت داخل جامعه را دارند به او ظنين شوند و در چنين موقعيتي است كه متخصصان رسانه معتقدند كار روزنامهنگاران با توجه به مشغله آنان بايد بررسي شود.
اگر امروز ما در كشورمان دادسرا و دادگاه رسانه داريم، درست به همين دليل است كه مسوولان قوه قضاييه پذيرفتهاند كار رسانه به قدري حرفهاي است كه نياز به كادر حرفهاي هم دارد و خوشبختانه كادرهاي قضايي مربوط به دادگاهها و دادسراهاي مطبوعات از قضاتي تشكيل شده است كه كار ما روزنامهنگاران را خوب ميفهمند. البته گفتني است اين روند در دور جديد كار قوه قضاييه كه آقاي محسني اژهاي در راس آن قرار گرفته است با دقت پيگيري و اجرا ميشود.
در پايان يادآور ميشوم من به عنوان يكي از مسوولان مستقيم آقاي محمد بيكاوغلي او را روزنامهنگاري توانا، مستقل و با استعداد يافتهام و با قاطعيت ميگويم هيچ نوع كژراههاي پيش پاي وي نديدهام. اميدوارم با او به گونهاي رفتار نشود كه خدمت به جامعه و جامعه روزنامهنگاري كشور برايش جرم محسوب شود. پس در انتظار آزادي سريع او ميمانم.