فردا دومين سالگرد اعدام قاتل سريالي زنان گيلان است
قاتل خونسرد
دو سال پيش در 19 ديماه 1399 قاتل سريالي زنان گيلان در زندان لاكان به دار مجازات آويخته شد. فردا سالگرد روزي است كه اين قاتل اعدام شد. اين فرد نامش فرزاد بود و در طول ۹ سال ۸ زن را به خاطر سرقت طلاهايشان كشت و سلاخي كرد. از اتهامات متهم رديف اول، فرزاد ميتوان به «هشت فقره قتل عمد»، «سرقت طلاي مقتولان»، «جنايت بر ميت ششمقتول از طريق مثله كردن اجساد» و براي متهم رديف دوم، همسر فرزاد «ارتكاب معاونت در قتل عمد» و همچنين «مورد معامله قرار دادن طلاهاي مسروقه» اشاره كرد.
تحقيقات براي رازگشايي در اين پرونده از اوايل ارديبهشت ۹۵ و بهدنبال كشف بقاياي جسد زني در منطقهاي جنگلي در حوالي رشت در دستور كار پليس قرار گرفت. ماموران در بررسي پرونده افراد ناپديد شده موفق به شناسايي هويت مقتول شدند.
بررسيها نشان داد زن ميانسال پس از ترك خانهاش به طرز مرموزي ناپديد شده بود. با شناسايي هويت مقتول، ماموران دريافتند پس از جنايت، تلفن همراه و طلاهاي او سرقت شده است.
چند روز بعد بقاياي جسد زني ديگر در حاشيه شهر رشت پيدا شد. پيكر زن ميانسال پس از قتل تكهتكه شده و داخل كيسهاي مشكي قرار گرفته بود.
در ادامه بقاياي سومين جسد هم داخل كيسهاي مشكي در رشت كشف شد. جسد اين زن نيز پس از قتل، تكهتكه شده بود.
جنايتكار سنگدل آذر سال ۹۵ چهارمين زن را هم به قتل رساند. او پس از قتل زن ميانسال، جسد او را داخل كيسهاي مشكي قرار داده و در سياهكل رها كرده بود.
ماموران با بررسي فرضيه شكار زنان در پوشش مسافربر به مرد ۴۰ سالهاي به نام فرزاد رسيدند و او را دستگير كردند. با اعترافات فرزاد مشخص شد او با كمك همسر دومش اين جنايتها را مرتكب شده بود.
تحقيقات پليسي نشان داد، فرزاد و همسر دومش مدتي بعد از ازدواج باهم نقشه سرقت از زناني كه وضعيت مالي خوبي داشتند و طلا و جواهرات همراهشان بود را طراحي كردند. شيوه كار آنها به اين ترتيب بود كه سوار بر خودروي پرايد خاكستري رنگشان شده و بعد از پرسهزدن در خيابانهاي حاشيه شهر رشت ابتدا طعمههايشان را سوار ميكردند، بعد همسر او پياده ميشد و فرزاد با روسري زنان را خفه ميكرد.
فرزاد در ادامه جسد را به حمام خانهاش انتقال ميداد و در آنجا آنها را تكهتكه ميكرد. ماموران كه احتمال ميدادند فرزاد مرتكب قتلهاي ديگري هم شده باشد، به بازجوييها از او ادامه دادند تا اينكه مرد جنايتكار لب به اعتراف گشود و راز سه جنايت مشابه ديگر خود را در سالهاي ۸۷ و ۸۸ فاش كرد و گفت: «بعد از اين سه قتل توبه كردم اما هفتسال بعد توبهام را شكستم و به قتل زنان ادامه دادم.»
بازجوييها ادامه داشت تا اينكه قاتل خونسرد راز هشتمين جنايتش را هم افشا كرد و گفت: «اين زن را هم به عنوان مسافر سوار كرده و در جاده طارم خفه كرده و جسدش را رها كردم.»
پرونده قاتل خونسرد، با صدور كيفرخواست براي محاكمه به دادگاه كيفري يك استان گيلان ارسال شد كه در آنجا فرزاد فقط ارتكاب سه قتل را قبول كرد و مدعي شد اعترافات قبلياش تحت فشار بوده است.
قضات دادگاه كيفري استان گيلان بعد از محاكمه فرزاد و همسرش، وارد شور شدند و قاتل سريالي را به قصاص و همسرش را به حبس محكوم كردند. اين راي در ديوانعالي كشور تاييد و سحرگاه 19 ديماه 1399 در زندان لاكان اجرا شد.
در دادگاه متهم چه گذشت؟
او كه به خفاش شب گيلان مشهور شده بود در جريان مراسم دادگاه با ادعاي اينكه حال روحي مناسبي نداشت از قاضي دادگاه درخواست كرد كه لايحه دفاعيهاش را قرائت كند. در متن اين لايحه او تنها قتل سه زن را پذيرفت و ادعا كرد: «برخي مطالبي كه پيشتر و در جلسات ديگر نوشته شده و منسوب به من بوده قبول ندارم و تنها بخشي از اعترافهايي كه به دست خط و امضا و اثر انگشت خودم است، ميپذيرم. حتي بخشي از اظهارات را با زور و تهديد و با وعده تخفيف حكم و برائت همسرم و همچنين تحت فشار روحي براي آينده فرزندم از من گرفتهاند كه همه آنها را رد ميكنم.»
خفاش شب گيلان در دفاع از خود گفت: «برخي قتلها را نيز به خاطر اعترافهاي بيهوده همسرم به گردنم افتاد. همچنين بسياري از اعترافها و صحنهسازيها در كيفرخواست غير واقعي بوده و من تقاضاي تشكيل دادگاه ديگري در ملأ عام و با حضور رسانهها را دارم. من بسياري از مقتولها را نميشناسم و اتهام شرب خمر را نميپذيرم.»
خفاش شب گيلان كه قتلهاي سريالي را رقم زده بود در ادامه نيز گفت: «بيشتر مقتولها دچار فساد اخلاقي بودند. انگيزه قتلها به هيچوجه مالي نبوده چون اگر چنين قصدي داشتم طلاهاي افرادي كه به عنوان شاهد آمدهاند را هم برداشته و آنها را هم ميكشتم.»
در ادامه دادگاه نماينده دادستاني گفت: «ضد و نقيض بودن اظهارات متهمان و انكار آنها نشان از تلاش آنها براي فرافكني دارد. همچنين آزادي بيان او درباره نقض يا تاييد اظهارات متهم رديف اول نشان ميدهد اظهارات او براي اعتراف زير فشار صحت ندارد. متهم كه به عنوان خفاش شب گيلان شناخته شده است در تشريح برخي صحنهها تنها بوده و محل دقيق قتل و اختفاي جسد را با جزييات بيان كرده است.»
نماينده دادستاني در خصوص استفاده از سيمكارتها و تلفنهاي همراه متعدد توسط متهم رديف اول گفت: «رد پاي قاتل در چند مورد كاملا مشهود است. در خصوص قتل خانم (م.آ) ٢ شماره تلفن توسط قاتل مورد استفاده قرار گرفته كه يكي از اين خطوط پس از ارتكاب قتل در گوشي تلفن همراه مقتول روشن شده است. همچنين با همان خطي كه با يكي از مقتولان در ارتباط بوده، با يكي از نجاتيافتگان نيز در ارتباط بوده است.»
نماينده دادستان گفت: «تمامي شواهد مكتوب از زبان نجاتيافتگان و حتي اعترافهاي جسته و گريخته هر دو متهم دلالت بر همدستي متهم رديف دوم - همسر قاتل - در جلب رضايت و ايجاد حاشيه امنيت در ذهن مقتولان و فراهم كردن زمينه مناسب براي ارتكاب جرم توسط متهم رديف اول دارد.»
اين زن در جلسه رويارويي با يكي از نجاتيافتگان در جلسه بازپرسي گفت: «همان شب بايد تو را ميكشتيم، همسرم همان شب ٢ بار ميخواست تو را بكشد ولي دخترم از خواب بيدار ميشد و همسرم نتوانست تو را بكشد! تو باعث شدي كه ما را بگيرند!» اين امر اتهامهاي آنها را ثابت ميكند. همچنين چندين پرونده مفتوح قتلهاي مشابه با اين پرونده موجود است كه با ادعاي متهم رديف اول بايد به گردن او ميافتاد كه نشد و ادعاي او از اين بابت مردود است. سپس يكي از اولياي دم در جايگاه ايستاد و خواستار قصاص نفس متهمان و اعدام چند باره آنها شد.
دادگاه پس از وقفهاي ۲۰ دقيقهاي با اشاره به اتهامهاي متهم رديف اول به ارتكاب ٨ فقره قتل عمد، سرقت طلاي مقتولان، جنايت بر ميت ۶ مقتول از طريق مثله كردن اجساد و براي متهم رديف دوم به ارتكاب معاونت در قتل عمد تعدادي از مقتولان با همكاري متهم رديف اول و همچنين مورد معامله قرار دادن طلاهاي مسروقه و خودداري از كمك و مساعدت براي فردي كه در معرض خطر بوده، از متهمان خواست تا آخرين دفاعيات خود را مطرح كنند.
متهم رديف اول همچنان ادعاهاي قبلي خود را تكرار كرد و گفت: «تنها قتل ٣ زن را ميپذيرم. جنايت بر ميت «ل.د» را قبول دارم و حتي طلاهاي «ف.م» را با او دفن كردم. برداشتن بقيه طلاهاي مقتولان نيز بهخاطر آن بود كه آنها ديگر مرده بودند و در هنگام دفن طلاهاي آنها را برميداشتم و در خانه نگهداري ميكردم. شايد همسرم آنها را برداشته و فروخته است.»
متهم رديف دوم نيز در آخرين دفاع خود گفت: «من از هيچكدام از كارهاي همسرم خبر نداشتم و همانطور كه پيشتر گفتم يك شب در سال ٩۵ زني را ديدم كه در دستشويي خانه غش كرده بود اما وقتي از همسرم موضوع را پرسيدم او به من حملهور شده و گلويم را گرفت و سپس مرا به اتاق انداخت و در را روي من و دخترم بست. اظهارات مكتوب خفاش شب گيلان در اعترافها دستخط خودم بوده اما برخي از آنان را قبول ندارم. من هرگز نگفتم كه با همسرم و فرزندم در خيابان افرادي را سوار ميكرديم و حضور من بهخاطر جلب اعتماد مقتولان بوده است. تنها فروش ۲ مورد از طلاها را قبول دارم كه آنهم قبل از اطلاعم از اقدامهاي همسرم بود.»